«انگل» و «جنگل».فرگرد ۱۸۵۱

«انگل» و «جنگل».فرگرد ۱۸۵۱

«قبیله های بدوی» با «وسیله های لغوی»، آن گاه که می خواهند از نهالی«میوه ای بچینند»،بد«شیوه ای برمی گزینند».  آن «قبایل جنگی» و عاری از «فضایل فرهنگی»،  «بخت را بی اندیشه» و «درخت را از ریشه» برمی کَنَند! بنابراین برای هر «جنگل»،بدترین «انگل»اند  و برای هر«زمین،بدترین«مین»! هر «خودکامه» در هر «جامه» نیز، با «زمین و

دوغ خنک را عشق است!!

دوغ خنک را عشق است!!

گفت: چگونه غصّه نخوریم وقتی شاهد کاستن لحظه ای ارزش پول ملّی هستیم؟! گفتم: حق با توست. هر شهروند وطن دوست حق دارد برای این امر دل بسوزاند و راهی برای بهبود اقتصاد فروپاشیده بیابد. گفت: یکی از هم میهنان مقایسه ای جالب و در عین حال دردآور بین ارزش پول ملّی ما با کشورهای

«مهربانی»برای«زندگانی».فرگرد۱۸۵۰

«مهربانی»برای«زندگانی».فرگرد۱۸۵۰

«پدیدۀ مهربانی» برای «تنیدۀ زندگانی» ،«اکسیری پویا» است و «تفسیری پایا» دارد. اگر آن را به هر «یار»با هر «معیار» بدهیم، به او «رامش» و «آرامش» می بخشیم. و اگر آن را با هر «فوت و فن» به هر«دشمن» اهدا کنیم، او «شرمنده» و «سرافکنده» می شود. همچنین اگر آن را به هر «فَرناسی» و

ضرورت اعلام همدردی و آمادگی وزارت علوم  برای استمرار ادامه تحصیل دانشجویان دختر دانشگاه های افغانستان

ضرورت اعلام همدردی و آمادگی وزارت علوم برای استمرار ادامه تحصیل دانشجویان دختر دانشگاه های افغانستان

افغانستان ملل اسلامی متاسفانه هر از چندگاهی گرفتار کژاندیشی‌های از نوع طالبانیسم و حرکات رادیکالی خود حق‌پندارانه می‌شود، که چهره این دین محبت و دوستی و سعادت طلبانه را نزد جهانیان مشوش و مخدوش می‌نمایند. همیشه این نمونه از اقدامات را بیشتر در منطقه آشوب زده خاورمیانه شاهدیم. وقایع و اتفافات ناگواری که دل هر

غوغا برای هیچ و پوچ!!

غوغا برای هیچ و پوچ!!

گفت: صفر یعنی چه؟ گفتم: یعنی خالی،تهی،پوچ،هیچ. گفت:دلار جهانگیری را با دلار رئیسی مقایسه کردی؟ گفتم: بله،آن ۴٫۲۰۰ تومان بود و این ۴۲٫۰۰۰ تومان گفت: این فقط یک صفر بیشتر دارد! صفر یعنی عددی خالی،پوچ و هیچ و به خودی  خود عدد نیست !حالا بعضی ها برای یک صفر پوچ و هیچ چه غوغایی می

«شور» یا «شعور»؟!فرگرد۱۸۴۹

«شور» یا «شعور»؟!فرگرد۱۸۴۹

مشکل «برایندِ برخی از مردُم» در «فرایندِ تفهیم و تفاهُم»، این است که «وهم» را به جای «فهم» و «شور» را به جای «شعور» گرفته اند! مشکل بزرگ تر این است که «دیدن را می شناسند»، ولی از «فهمیدن می هراسند»! فهمیدن،«ودیعتی وزین» و «مسئولیّتی سنگین»، در «بوش جهان» بر «دوش انسان» می گذارد. «انسانی

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....