من یک دوست بسیار با ارزش را گرم کرده ام. سالهاست در تلاش بودم پیداش بکنم. حالا پیدا کرده أم ولى هیچ شماره تلفن، إیمیل یا آدرس از ایشون ندارم. به کمک شما نیازمندم. أسم این دوست من پروفسور دکتر مجید بیگ محمد لویى هستن. مرسى از کمک با ارزشتون. شماره تلفن من
۶۱۴۳۳۶۴۳۴۸۹+
پیدایش تمدّن به قلم پرفسور مجید بیکمحمدلویی
پرفسور مجید بیکمحمدلویی عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : زمانی که “مارگارت مید” مردم شناس آمریکایی در دانشگاه کلمبیا تدریس می کرد یکی از دانشجویانش از او پرسید که “به نظر شما اولین نشانه تمدن در یک فرهنگ چیست؟” دانشجو انتظار داشت مید در مورد قلّاب ماهیگیری، گلدان سفالی یا سنگ
پرفسور مجید بیکمحمدلویی عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : زمانی که “مارگارت مید” مردم شناس آمریکایی در دانشگاه کلمبیا تدریس می کرد یکی از دانشجویانش از او پرسید که “به نظر شما
اولین نشانه تمدن در یک فرهنگ چیست؟” دانشجو انتظار داشت مید در مورد قلّاب ماهیگیری، گلدان سفالی یا سنگ آسیاب صحبت کند، اما اینطور نبود.
مید گفت: “اولین نشانه ی تمدّن در فرهنگ باستانی، استخوان شکستهی پا و سپس درمان شده بود.” او توضیح داد که در قلمرو حیوانات، اگر پایتان بشکند، می میرید، نمی توانید از خطر فرار کنید، برای نوشیدن به رودخانه بروید یا به دنبال غذا باشید. شما طعمهی جانوران شکارچی خواهید شد که
در اطراف شما پرسه می زنند. هیچ جانوری با پای شکسته مدت زیادی زنده نمی ماند تا قبل از اینکه استخوانش جوش بخورد.
پس شکستگی استخوان پایی که التیام یافته، ثابت می کند شخصی برای قرار گرفتن در کنار کسی که زمین خورده است وقت گذاشته، زخم او را پانسمان کرده، به مکانی امن برده و به التیام بخشیدن جراحتش کمک کرده است. کمک به دیگران در مشکلات، نقطه دقیق شروع تمدّن است.
وقتی در خدمت دیگران هستیم
در بهترین حالت خود هستیم.
تمدّن از این نقطه آغاز می شود: یاری رساندن به دیگران در دوران سختی و مراقبت کردن از کسانی که نیازمند کمک هستند.
امّا فروید می گوید: تمدّن از آنجا آغاز شد که انسان به جای سنگ، کلمه پرتاب کرد. انگار انسان متمدن فهمیده بود سنگ ها به اندازه کافی دردناک نیستند و دیگر پاسخگوی پرخاشگری او نخواهند بود.
کلمات متنوعتر از سنگ ها بودند، می شد قبل از پرت کردن، انتخاب کرد که چقدر دردآور یا ویرانگر باشند. از سنگ ها میشد گریخت امّا از کلمات نه.
درد سنگ ها و کبودی شان فقط تا چند روز باقی می ماندند اما کلمات میتوانستند تا آخر عمر همراه روز و شب و خواب و بیداری باشند و چنان چسبنده و پنهان در گوشهای از روان فرد زندگی کنند که دست هیچ روان درمانگری در هیچ جلسه درمانی به آنها نرسد.
کدام سنگ چنین قدرتمند بود!
ما سنگ هایمان را پشت درهای تمدن جا گذاشتیم، اما آموختیم که چگونه آن حجم از خشونت و بیزاری و نفرت را در ابزار دقیقترمان که کلمات بودند، بگنجانیم. یاد گرفتیم که چطور گوشه هایشان را تیز کنیم، لحن را به آن اضافه کنیم و طوری پرتابشان کنیم که حتی به نظر پیام دوستی بیایند!
انسانِ متمدن امروز در برابر کلمات بی دفاعتر است چون دیگر سپری در کار نیست. یادمان باشد قبل از پرتاب سنگ ها، به این فکر کنیم که هیچ انسانی رویین روان نیست! حرف باد هوا نیست، حرف آسیب میزند.
حرف میکشد و زنده میکند. کلمات را با دقت، بااحتیاط و مشفقانه انتخاب کنیم. خشونت کلامی مخرب تر از خشونت فیزیکی است.
تمدن از این نقطه آغاز میشود :
یاری رساندن به دیگران در دوران سختی و مراقبت کردن از کسانی که نیازمند کمک هستند.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
برچسب ها :پرفسور مجید بیکمحمدلویی ، تمدن ، فرهنگ
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 2 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۲