تاریخ انتشار : شنبه 4 شهریور 1402 - 22:08
کد خبر : 137237

رویداد «سیستان، مشقت زندگی» بغضی که ترکید

رویداد «سیستان، مشقت زندگی» بغضی که ترکید

اقتصاددان : رویداد سیستان، مشقت زندگی تلفیقی از نمایش مسند و سخنرانی بود که به همت مهدی رخشانی، مهدی سجادی و ایمان پورحسن در خانه ی هنرمندان ایران در پارک ایرانشهر تهران برگزار شد. این رویداد در چهار روز از تاریخ ۲۴ تا ۲۷ مردادماه از ساعت ۱۸ تا ۲۱ برگزار شد. گزارش روز اول  

اقتصاددان : رویداد سیستان، مشقت زندگی تلفیقی از نمایش مسند و سخنرانی بود که به همت مهدی رخشانی، مهدی سجادی و ایمان پورحسن در خانه ی هنرمندان ایران در پارک ایرانشهر تهران برگزار شد.

این رویداد در چهار روز از تاریخ ۲۴ تا ۲۷ مردادماه از ساعت ۱۸ تا ۲۱ برگزار شد.

گزارش روز اول

 

photo 2023 08 26 23 00 24 اقتصاددان نوشته

 

سه شنبه ۲۴ مردادماه ۱۴۰۲ روز اول رویداد بود که با نمایش فیلم بندآب، بندخاک به کارگردانی فرهاد و رهام آغاز شد.

فرهاد ورهرام مستندساز شناخته شده ی کشور این فیلم که نام آن را از بخشی از کتاب تاریخ سیستان گرفته به شرح خشکسالی سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۵ سیستان پرداخته که در آن خانواده های بسیاری از سیستان دل از دیار بریدند و پای در راه مهاجرت نهادند و عازم گرگان و دشت شدند. ورهرام در این فیلم به خوبی سختی دل کندن از سرزمین مادری را به تصویر می کشد و نشان می دهد که دلبستگی مردم به سرزمین سیستان تا چه اندازه عمیق است آنجا که زن سیستانی می گوید اینجا همیشه کسل و غصه دار هستم اصلاً خاک سیستان شاد است. و رهرام مشوق بازگشت به شرط ترسالی و فراوانی آب را در بیان یک یک افرادی که سخن گفته اند می آورد و در پایان هم جمله ی مبنای نام فیلم را می آورد که آبادی سیستان بند بر سه بند است، بندآب و بندباد و بند مفسران و این نشان می دهد که اگر مردم سیستان از خشکسالی گریخته اند در روزگار نویسنده ی گمنام تاریخ سیستان نه خشکسالی که سیلاب مایه ی آسیب بوده و مردمان در پی آن بودند که با سدهای بافته از ریسمان های بافته شده از نخل ها بر سیلاب های خروشان و مخرب بند ببندند تا زندگی جریان عادی خود را داشته باشد.

سخنران این نشست استاد غلامرضا عمرانی بود که تحت عنوان «سیستان در ادب فارسی» به بحثی مشروح در جایگاه و اهمیت سیستان در آفرینش های ادبی و نقش ادیبان و شاعران سیستانی در غنابخشی به ادبیات فارسی پرداخت. استاد عمرانی از جایگاه فرخی سیستانی در شعر فارسی سخن گفت و پیش از آن از خدمات یعقوب لیث و محمدبن وصیف به شعر فارسی یاد کرد. استاد عمرانی به تاریخ معاصر نیز پرداخت و در آن با قرائت لیستی بلندبالا از شاعران امروز سیستان گفت از ابتدا تا این نقطه خواستم بر یک نکته تأکید کنم و آن هم این بود که اگر آب باشد ما شناگران ماهری هستیم. پذیرایی چای و کلوچه ی سیستانی پایان بخش روز نخست رویداد بود.

گزارش روز دوم

 

photo 2023 08 26 23 00 17 اقتصاددان نوشته

 

مستند «خطوط ناپیدا» که درباره علی راشکی هنرمند نقاش فعال در زاهدان است، به نمایش درآمد و در نشست نقد و بررسی آن مطرح شد که «تصویربرداری این مستند مربوط به ۸ سال قبل است و اکنون به نسبت زمان فیلمبرداری، شرایط در سیستان متفاوت شده است؛ حتی مزارعی که در فیلم می‌بینید، دیگر نیست. شرایط زیست در آنجا خیلی دشوارتر شده است.»

در دومین شب از رویداد «سیستان؛ مشقت زیستن»، مستند «خطوط ناپیدا» ساخته مهدی رخشانی ۲۵ مرداد ماه در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران به نمایش گذاشته شد. سپس نشست تخصصی این جلسه با حضور مهدی رخشانی و عباس عارف برگزار شد.

روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، مهدی رخشانی در این نشست گفت: دو نفر از کسانی که باعث شکل‌گیری این فیلم شده‌اند، اکنون در این جلسه حضور دارند؛ استاد عباس عارف و استاد محمد تقی این دو تن هستند که در این راه خیلی کمک کردند و سبب شدند تا به سمت ساخت این فیلم بروم.

او افزود: من در دانشکده هنر زاهدان مشغول تحصیل در رشته صنایع دستی بودم و استاد علی راشکی در آنجا درس می‌داد و با بچه‌های هنر و صنایع دستی، درس نقاشی را داشت. بنابراین سال‌ها او را می‌شناختم و با نگاه و علاقمندی‌هایش آشنایی داشتم اما هیچگاه به این فکر نکرده بودم که درباره او فیلمی بسازم. در حقیقت تلنگری که بزرگان زدند، سبب شد تا فکر کنم که می‌توان وارد زندگی استاد شد.

این مستندساز ادامه داد: به این ترتیب برای ساخت مستند، نزدیک به یک سال همراه آقای راشکی شدیم و فیلمبرداری کردیم. اما بعد از دیدن راش‌ها متوجه شدم آنها ارتباطی به علی راشکی ندارد. بنابراین تمام آنها را کنار گذاشتم. آن زمان تازه به او نزدیک شده بودم و باید با مسیر تازه‌ای پیش می‌رفتم.

رخشانی با اشاره به مستند «خطوط ناپیدا» درباره شخصیت علی راشکی گفت: ما در ابتدا می‌بینیم که او در حال زندگی با عصا است اما از یک جایی به بعد که با سبک زندگی او آشنا می‌شویم، این موضوع را فراموش می‌کنیم. نکته جالب در فیلم جایی است که به او می‌گوییم، امید را تعریف کن؟ او در پاسخ می‌گوید: خسته شدم؛ بگذار بنشینم. تازه آنجا به خاطر می‌آوریم که او با عصا در حال زندگی است.

او افزود: در واقع استاد علی راشکی در حال زندگی کردن کلید واژه امید است. بر همین اساس باید بگویم در تمام این پروسه من در حال ساخت فیلم بودم و فیلم در حال ساختن من. به این ترتیب کم‌کم خطوط ناپیدای زندگی را در زندگی علی راشکی پیدا کردم و نتیجه مستندی شد که امروز دیدید.

این مستندساز با اشاره به زمان تصویربرداری این مستند که مربوط به ۸ سال پیش است، بیان کرد: اکنون به نسبت زمان فیلمبرداری، شرایط در سیستان متفاوت شده است؛ حتی مزارعی که در فیلم می‌بینید، دیگر نیست. شرایط زیست در آنجا خیلی دشوارتر شده است. به همین دلیل مدل امیدی که در این فیلم صحبت کردم هم تغییر کرده است. به صورتی که اگر امروز فرصتی مهیا شود، قطعا صحبت‌های دیگری خواهم داشت.

رخشانی در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره چگونگی نمایش شخصیت متمایز علی راشکی توضیح داد: فیلم از یک جایی به بعد سعی می‌کند تفاوتی که در آدم‌ها وجود دارد را نشان دهد. به عنوان مثال در جایی به علی گفته می‌شود که تو در حال زجر کشیدن هستی ولی او می‌گوید زجری نیست. در ادامه ما زیست علی را نشان می‌دهیم تا مخاطب ببیند که او در حال بزرگ شدن در چه جغرافیایی است.

او افزود: پدر علی در جایی از فیلم می‌گوید: این نقاشی‌هایی که علی می‌کشد، کارهای بی‌خودی است. خیلی‌ها به من ایراد وارد کردند و گفتند: علی راشکی اسطوره ماست؛ چرا این حرف را پخش کردی؟ ولی من در جواب گفتم اتفاقا این بخش مهمی از زیست علی است. اتفاقا اگر پدر علی با او اینطور نبود، او اینقدر قدرتمند نمی‌شد. انگار نقاشی بخشی از زیست علی راشکی است. او خودش می‌گوید نقاشی و معلولیت دو بال من است. در حقیقت زیست خاص، مطالعات و مواردی از این دست آرام آرام او را به جایی رسانده که دیگر معلولیت برایش چیزی نیست. او به تعریفی از خود و جامعه رسیده که دیگر این مسائل برایش مشقت نیست.

این مستندساز در ادامه صحبت‌هایش گفت: علی راشکی لیسانس نقاشی و فوق لیسانس مرتبط با این رشته را در دانشگاه هنر خوانده و مسیر را به صورت آکادمیک طی کرده است. اما خودش می‌گوید ۴ سالگی اولین عمل روی پاهایش انجام شده است. او برای این عمل تنها در بیمارستان بوده است. می‌گوید وزنه‌هایی که به پاهایش وصل می‌کردند تا پاهایش باز شود، از وزن خودش بیشتر بوده است اما در همان شرایط از پرستارها کاغذ و قلم می‌خواسته تا نقاشی کند. در واقع انگار نقاشی انتخابی بوده که او از همان سن انجام داده است.

رخشانی درباره شرایط کنونی علی راشکی بیان کرد: آقای راشکی اکنون کارگاه خودشان را در زاهدان دارد و تدریس می‌کند ولی از آنجایی که ما جامعه نخبه‌کشی هستیم، ایشان دیگر در دانشگاه نیست.

او همچنین در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره شرایط کنونی سیستان و بلوچستان توضیح داد: شرایط آن منطقه سخت و عجیب است. عکس‌هایی را آوردم تا مسیری را برای صحبت کردن از این سختی باز کند. چند وقتی است می‌خواهم در این باره فیلم بسازم ولی متاسفانه هنوز شرایط آن فراهم نشده است. زیرا اجازه ساخت داده نمی‌شود. ما در موضوع مشکلات سیستان یک نگاه ژورنالیستی داریم که بیشتر به سمت اینستاگرام رفته و مسئله را سطحی جلوه می‌دهد. در صورتی که باید روی زندگی مردم آنجا تمرکز کنیم تا نگاه جامع‌تری نسبت به موضوع داشته باشیم.

در ادامه جلسه عکس‌های مهدی رخشانی از شرایط مردم سیستان به نمایش گذاشته شد. رخشانی در خلال نمایش این عکس‌ها که تصاویری دردناک از آسیب‌هایی بود که بر اثر سوخت‌بری برای افراد رخ داده بود، داستان زندگی برخی از آنها را روایت کرد.

در بخش دیگر این مراسم عباس عارف (منتقد و پژوهشگر) درباره «کمال ایران و حال سیستان در تاریخ» سخن گفت و در بخش پایانی سخنانش گفت: بلوچستان از همه ایران ثروتمندتر بوده و پر از ذخایر اورانیوم و طلا و… است. عاجزانه خواهش می‌کنم گوهر و جوهر ایرانی خود را بیدار کنیم و کمپین میلیونی را از همین جا راه بیاندازیم و خطاب به سازمان ملل نامه بنویسیم و حق‌آبه زابل را بگیریم. اگر سیستان برود، وای بر بلوچستان می‌شود. یک همسایه شرقی داریم که یک میلیون خطرناک‌تر از بقیه است. مدیریت این جلسه برعهده سامان بیات بود.

گزارش روز سوم

 

photo 2023 08 26 23 00 13 اقتصاددان نوشته

 

سومین روز رویداد «سیستان، مشقتِ زیستن» به نمایش فیلم بچه های هامون به کارگردانی مسعود کرامتی اختصاص داشت در ادامه خانم قریشی  مدیر تولید فیلم گزارشی از فعالیت های گروه و ساخت مجموعه ی ۵۶ قسمتی بچه های ایران گفت و به محدودیت های مالی و امکانات ناچیز و صمیمیت میان گروه اشاره کرد. فیلم بچه های هامون مرتبط با سال های پرآبی سیستان است که در سال ۱۳۷۴ ساخته شده و شور زندگی را در عین سختی های صیادان حاشیه ی هامون صابری به تصویر می کشد.

در ادامه ی جلسه دکتر سیدمحمدتقی طباطبایی با طرح مباحثی در تاریخ و ویژگی های سیستان به تعاملات مردم سیستان با پیرامونی های خود در داخل ایران و هندوستان پرداخت و در گزارشی از شرایط زندگی در سیستان به بیان بیماری های عمومی در سیستان به ویژه بیماری های ریوی و چشمی ناشی از وزش بادهای صد و بیست روزه و ریزگردهای برخاسته از زمین خشک دریاچه ی هامون پرداخت.

سخنران بعدی سومین روز رویداد دکتر محمدتقی رخشانی به عنوان پژوهشگر ومورخ پیرامون حقابه سیستان و زمینه های شکل گیری ان سخن گفت: دکتر رخشانی ابتدا به رقابت های استماری روسیه و انگلستان در قرن نوزدهم و نقش هندوستان و ایران در این رقابت پرداخت و تلاش انگلستان برای ایجاد حایل میان خود و روسیه با جدایی بخش های شرقی ایران با قراردادهای پاریس در سال ۱۲۳۶ ه. ق و گلداسمیت پرداخت. وی به سیل های سال های ۱۸۸۴ نا ۱۸۸۶ و خشکسالی های ۱۹۰۰ تا ۱۹۰۲ اشاره کرد که منجر به شکل گیری حکمیت مک ماهون برسر مسئله ی آب شد. با بروز مشکلات میان دو کشور زمینه ی مذاکراتی جدید پیش آمد که در سال ۱۳۱۷ در زمان رضا خان به عقد قرارداد منجر شد که برطبق آن تقسیم آب به صورت ۵۰/۵۰ توافق شد اما در اجرای قرارداد تأخیر پیش آمد و در این فرصت افغانستان اقدام به ساخت سد و کانال بقرا، سد کجکی ، سد ارغنداب و کانال های هوقیان ، کوق ، اخته چی، گوهرکانف جوی نو و آرچی نمود که از این زمان مسئله ی حقابه از سدکجکی مطرح شد و در قرارداد هویدا به ۸۲۰ میلیون متر مکعب از سد کجکی توافق شد که هرگز توسط دولت های افغانستان اجرایی نشد و اب هیرمند از سیلاب های پشت سدکجکی تا مرز ایران تامین می شد و حالا با ساحت بند انحرافی کمال خان همان سیلاب ها هم به گود زره هدایت می شود وخشکسالی وحشتناک دوسال اخیر محصول این سازه ی جدید است که اساساً برخلاف قرارداد هویداست. دکتر رخشانی در ادامه افزود: با توجه به اینکه هیرمند، هامون و اساساً سیستان اولویت دولت نیست شاهد دیپلماسی ضعیف و ناکارآمدی هستیم که به طور مرتب در حال امتیاز دادن به طالبان و پاسخ منفی طالبان در مورد حقابه هستیم.

گزارش روز پایانی

روز جمعه، روز چهارم و پایانی رویداد بود، فیلم تعزیه در سیستان ساخته ی محمد تهامی نژاد در این روز به نمایش درآمد. محمد تهامی نژاد فیلم ساز برجسته ای که بخشی از دوران فیلم سازی خود را در استان سیستان و بلوچستان گذرانده است در مستند تعزیه در سیستان تلفیقی ویژه از شرایط آب و هوایی سیستان و بادهای صد و بیست روزه، مشکل تعزیه در سیستان و عشق و علاقه ی مردم سیستان به حسین بن علی و حضرت عباس را به تصویر می کشد. این تعزیه در روستای ادیمی که اکنون مرکز شهرستان شده است برپا شده و تهامی نژاد در فیلم، تحولات تبدیل شدن روستای ادیمی به شهر و سپس مرکز شهرستان را هم بیان می کند. پس از نمایش فیلم حجت فروغی از دست اندرکاران ساخت فیلم به تشریح شرایط کار برای ساخت این فیلم پرداخت و به مشکلات جنبی که تدوین فیلم را هشت سال به تأخیر انداخت اشاره نمود. در ادامه استاد همایون امامی به بررسی فیلم پرداخت و ضمن تمجید از نوع مردم نگاری شکل گرفته در فیلم، شرایط قرار گرفتن دوربین و استفاده ی به هنگام از یک مراسم جاری و سیال را ارزشمند دانست.

استاد محمدرضا اصلانی سخنران دیگر این رویداد بود که ضمن آرزوی سلامتی برای محمد تهامی نژاد از دوستی چهل ساله با وی و همکاری در کارهای مختلف با وی یاد کرد و فیلم تعزیه در سیستان را ستود و با اشاره به شرایط سخت این روزهای سیستان و خشکسالی به غایت رسیده گفت: شاید این تعزیه دیگر تعزیه ی امام حسین در سال ۶۱ هجری قمری نباشد و تعزیه ی سیستان و مردم سیستان در سال ۱۴۰۲ هجری شمسی باشد وی در پایان گفت سیستان می ماند، سیستان نمی میرد، ایران نمی میرد. در پایان این نشست هم استاد غلامرضا عمرانی با بیان روایی خاطرات خود از تعزیه در سیستان یک بار دیگر مروری بر تعزیه و حاشیه ی آن داشت. روز پایانی رویداد با سخنان ایمان پورحسن به نمایندگی از برگزارکنندگان و با تشکر از حاضران و همراهان به پایان رسید و باز هم چای و کلوچه ی زابلی کام همه را شیرین کرد.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....