نقش مسئولان در ازدواج و فرزندآوری جوانان
در نشست «بررسی سیاستهای افزایش جمعیت» که برگزار شد، از نقش مسئولان در ازدواج و فرزندآوری جوانان به عنوان مهمترین عنصر اثرگذار سخن به میان آمد. از دیرباز جمعیت و رشد آن از مباحث مهم محسوب میشده و اذهان محافل جمعیتی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را به خود مشغول داشته و پیامدهای آن از جهات
در نشست «بررسی سیاستهای افزایش جمعیت» که برگزار شد، از نقش مسئولان در ازدواج و فرزندآوری جوانان به عنوان مهمترین عنصر اثرگذار سخن به میان آمد.
از دیرباز جمعیت و رشد آن از مباحث مهم محسوب میشده و اذهان محافل جمعیتی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را به خود مشغول داشته و پیامدهای آن از جهات مختلف بررسی شده است. کشورها همواره در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی در پی چارهاندیشی و برنامهریزی برای افزایش یا کاهش جمعیت و تأثیرات آن هستند.
آگاهی از رشد جمعیت همراه با سایر متغیرهای اقتصادی – اجتماعی پایه و اساس هرگونه برنامهریزی برای توسعه ملی است، چراکه پیشبینی نیازمندیهای اولیه هر جامعه مبتنی بر آمارهای مربوط به رشد جمعیت است. میتوان گفت از مهمترین متغیرها که در برنامهریزی به عنوان مبنای محاسبات در نظر گرفته میشود، جمعیت و دگرگونی آن در گذشته، حال و پیشبینی تحولات آن در آینده است.
همچنین با عنایت به اهمیت مقوله جمعیت در اقتدار ملی و نیز با توجه به پویندگی، بالندگی و جوانی جمعیت کشور به عنوان یک فرصت و امتیاز برای جبران کاهش نرخ رشد جمعیت و نرخ باروری در سالهای گذشته، سیاستهای کلی جمعیت در سال ۱۳۹۳ از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد. اکنون که ۸ سال از ابلاغ این سیاستها میگذرد، ایکنا با برپایی نشستی به بررسی چالشهای پیش روی افزایش جمعیت پرداخت.
این نشست با حضور مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران؛ صفیالله ملکی، جامعهشناس و ابراهیم رزاقی، اقتصاددان، در سالن جلسات خبرگزاری ایکنا برگزار شد تا ابعاد کمی و کیفی رشد یا کاهش جمعیت و تبعات آن بررسی شود.
در قسمت نخست این نشست به مشکلات و نامدیریتیهای فرهنگی و اقتصادی پیش رو برای تحقق این مهم اشاره شد و از ضرورت ایجاد اشتغال و تهیه مسکن برای جوانان، که لازمه تشکیل زندگی و فرزندآوری است، سخن به میان آمد. در قسمت دوم این نشست به چرایی کاهش ازدواج و فرزندآوری در میان جوانان اشاره شد. در ادامه بخش سوم را با محوریت نقش مسئولان در ازدواج و فرزندآوری مشاهده میکنید و میخوانید.
چگونه میتوانیم در مقوله ازدواج جوانان موفق عمل کنیم؟
اقلیما: زمانی که رهبر معظم انقلاب سال ۹۳ به مسئولان هشدار دادند که برای افزایش جمعیت برنامه داشته باشید، آیا آنان به این فرمایش معظمله توجه کردند؟ پاسخ منفی است. هیچ یک از مسئولان برای اشتغال جوانان و مسکن خانوادهها و معیشت آنان قدم مثبتی برنداشتند.
فقر و تورم زندگی بسیاری از خانوادهها را در معرض فروپاشی قرار داده و سبب شده است تا زن و شوهر یکدیگر را قبول نداشته و فرزندان نیز پدر و مادر خود را باور نداشته باشند. در نتیجه هر عضو خانواده برای کسب منافع شخصی قدم برداشته و با خانوادههایی مواجه میشویم که فقط اسم خانواده را یدک میکشند.
کشور ایران با وسعتی که دارد میتواند ۵۰۰ میلیون نفر جمعیت داشته باشد، اما آیا با این برنامهریزیای که مسئولان دارند میتوانیم شرایط را برای رسیدن به این جمعیت مهیا کنیم؟ قطعاً پاسخ منفی است. امروز برق و انرژی و بسیار از کالاهای اساسی را از خارج کشور وارد میکنیم و امکانات استاندارد برای جمعیت فعلی نداریم. بعد مسئولان چطور میخواهند به فرمایش بحق رهبر معظم انقلاب جامه عمل بپوشانند.
زمانی که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند که باید جمعیت افزایش پیدا کند، مسئولان باید به تأسی از این فرمان، بیکاری و تورم را مهار میکردند و چارهای برای اقتصاد میاندیشیدند. واقعاً فردی وجود دارد که هنوز نداند ازدواج با وجود بیپولی چه عواقب سنگینی را به همراه دارد؟ جوانانی که وام ازدواج دریافت میکنند حتی توان بازپرداخت اقساط آن را هم ندارند و والدین آنها باید اقساط این وام را تقبل کنند. ازدواجی که بر مبنای وام چند میلیونی انجام شود ازدواج نیست. با چنین سیاستهای غلطی که مسئولان اجرا میکنند، ارزش ازدواج و قبح طلاق را از بین میبرند. ازدواج به تبلیغ و ترویج نیاز ندارد و وظیفه دولت این نیست که اقدامات انگیزشی انجام دهد، بلکه وظیفه دولت ایجاد شغل است. وقتی جوانی شغل داشته باشد، شخصیت اجتماعی پیدا میکند و درآمد و آتیهاش مشخص خواهد شد، آنگاه تصمیم میگیرد که ازدواج کند.
دستگاههای دولتی و مسئولان به وظایف خود عمل نمیکنند. اگر ایجاد شغل کنند، خواهند دید که ازدواج چه میزان ساده خواهد شد.
نقش مهاجرت در افزایش یا کاهش جمعیت چقدر است؟
ملکی: یکی از پدیدههای اجتماعی کشورهای در حال توسعه مهاجرت نخبگان است. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه دولتها با تأمین هزینههای تحصیل به صورت بورسیه زمینه مهاجرت این قشر تحصیلکرده و متخصص را فراهم میکنند و هیچ تعهدی هم از آنان برای بازگشت و خدمت به کشور خود اخذ نمیکنند، چون معتقدند امکانات و فناوری لازم برای رشد استعداد نخبگان پزشکی مثل تخصص قلب و چشم و صنایع هوافضا و بسیاری از رشتههای تخصصی را ندارند. لذا مفید بودن آنان برای بشریت در هر گوشهای از دنیا که باشند یک افتخاری برای کشور مولد خواهد بود.
خارج از نگاه سیاسی اعزام نخبگان و یا فرار مغزها به کشورهای صاحب ثروت و فناوری یک فرصت برای رشد و شکوفایی نخبگان و کمک به جامعه جهانی بشریت خواهد بود که این امر جای نگرانی ندارد، اما اگر فرار مغزها به خاطر وجود محدودیتهای سیاسی، فرهنگی و فقدان زمینههای کاری همراه با خودباختگی فرهنگی، تاریخی و اعتقادی باشد، یک تهدید بزرگ برای کشورهای در حال توسعه و پیرامون آن خواهد بود. در نتیجه فرار مغزها شمشیر دولبهای است که هم میتواند فرصت و هم تهدید باشد.
طبق نظرسنجیای که در سال ۲۰۱۵ در ایران انجام شد، یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر تمایل داشتند که از ایران مهاجرت کنند. در طول این ۷ سال اخیر ۶۰۰ هزار نفر از این یک میلیون و ۸۰۰ نفر از ایران مهاجرت کردند و این آمار بدان معنی است که به طور متوسط سالانه ۵۰ تا ۶۰ هزار نفر از ایران مهاجرت کردهاند. نکته قابلتأمل این است که ۷۰ الی ۸۰ درصد این جمعیت مهاجر ایرانی را نخبگان، رتبه اولیهای کنکور، متخصصان و توانمندان تشکیل میدهند. درست است که این افراد در هر گوشهای از جهان باشند جزو افتخارات ایران محسوب میشوند، اما چه کسانی جایگزین این نخبگان و متخصصان هستند؟
ایران چهارمین کشور میزبان پناهندگان مهاجر در جهان است که بیشتر مهاجران افغانستانی هستند. بعد از پاکستان، ایران دومین کشور مهاجرپذیر برای افغانهاست که طبق آمارهای رسمی و بینالمللی امروز حدود ۲ میلیون افغانستانی در ایران حضور دارند.
البته مهاجران افغانستانی به ایران قابلیت کار دارند و همزبان ما محسوب میشوند و از طرف دیگر مسلمان هستند، اما اگر بخواهیم مهاجران افغانستانی را با مهاجران ایرانی که متخصص، رتبه اول کنکور و مدالآور هستند مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد که جایگزین متخصصان ایرانی، نیروهای انسانی غیرتوانمند از نظر علمی هستند که ظرفیت تخصصی مناسبی ندارند. ضمن اینکه این جمعیت مهاجر از کشور همسایه هزینههای هنگفتی را هم برای دولت و هم برای مسئولان میتراشد؛ لذا دولت و نظام جمهوری اسلامی ایران باید با سیاستگذاری و برنامهریزی از نخبگان علمی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و ورزشی حمایت کند تا نگرش و احساس تعلق ملی و مذهبی(ایرانی و مسلمان بودن) به عنوان یک افتخار بزرگ در نخبگان نهادینه شود و به توانمند کردن جمعیت دامن زده شود.
آیا فقر سبب کاهش جمعیت فعلی میشود؟
رزاقی: از دورههای گذشته ریاست جمهوری به اقتصاد به گونهای نگاه کردیم که به سمت سرمایهداری رفت و کارگر برایشان مهم نبود و فقط سود و سرمایه برایشان مهم بود؛ این سیاستها هنوز ادامه دارد. نه اقتصاد مقاومتی رهبری اجرا شده است نه الگو اقتصادی قانون اساسی و این مسئله نشان میدهد که در سی سال اخیر با وجود اینکه سیاستهای اقتصادی نتایج خوبی نداشته، در حال ادامه است. کوپن یک مسئله ضروری است و کشورهای اروپایی نیز آن را دنبال میکنند. اگر این سیاست اجرا شود، مثبت است، اما همین هم معلوم نیست، چون از سویی میگویند پول میدهیم. از سوی دیگر میگویند کوپن میدهیم. باید حداقلهای زندگی فقرا تأمین شود.
تعاونیها نباید مثل یک شرکت خصوصی عمل کنند اما اگر آدمهای درستی در تعاونیها انتخاب شوند، با سرمایه اندک میتوان اشتغال به وجود آورد. در واقع کمیته امداد این کار را میکند. با این تفاوت که دولت به آن کمک میکند اما در تعاونی مردم کمک میکنند. در تعریف اصل ۴۳ قانون جزئیات آن مشخص شده و آمده است که بازار و دولت چه سهمی دارند و به دولتی، تعاونی و خصوصی تقسیمبندی شده است و خصوصی نباید حداکثر سود را ببرد. اگر طبق قانون اساسی پیش برویم، هیچکس نباید گرسنه باشد و اگر این شرایط وجود داشته باشد، هر کسی مسئول فقر و بیکاری خودش است و همه تلاش میکنند و سود نه سرمایهداری است و نه دولتی و به شکل حداقلی شکل میگیرد.
آیا امروز هر کسی مسئول فقر و گرسنگی خودش است؟ آیا تعاونیها فعال هستند که چنین انتظاری از مردم داریم؟ بعد میخواهیم بگوییم که این جمعیت فقیر فرزندآوری داشته باشند. با کدام پول؟ آدمی که گرسنه است چگونه میتواند به فکر تأمین خواستههای مسئولان کشور باشد؟ امروز به خانوادهها ۳۰۰ هزار تومان یارانه میدهند(البته بخشی از خانوادههای دهکهای پایین). مسئولان از خود نمیپرسند که یک خانواده با این ۳۰۰ هزار تومان چگونه باید زندگی کند؟ حالا اگر این خانواده ۴ فرزند داشته باشد، چگونه میتواند علاوه بر پرداخت اجاره، با این مبلغ زندگی کند.
در دوران دفاع مقدس هنگامی که کشور با تحریم تسهیلات نظامی مواجه شد، تلاش کردیم که سلاح تولید کنیم. در نهایت نیز این اتفاق رخ داد. به دلیل مقاومت، امروز ایران یکی از کشورهای مقتدر در زمینه نظامی و نیز دارای موشکهای دقیق است. این فرمول امروز هم جواب میدهد. در شرایط کنونی کشور تحریم است و باید تولید داخلی را تقویت کنیم و قدرت ساختارهای موجود را افزایش دهیم. تاکنون هیچ کشوری به اندازه ایران تحریم نشده است. به همین دلیل باید بر شرایط سخت امروز فائق آییم.
ما نباید پول نفت را صرف خرید کالاهای وارداتی کنیم، بلکه باید از تولید داخلی حمایت کنیم. ایران این ظرفیت را دارد که هیچ نفت خامی را صادر نکند، بلکه از ظرفیت صادرات غیرنفتی استفاده کند. متأسفانه در سرمایهداریای که بر کشور حاکم شده است این رویکرد وجود ندارد. در این رویکرد تنها سرمایهدار و پولداران اهمیت دارند و بقیه اقشار مردم در اولویتهای بعدی قرار دارند. این رویکردی است که آمریکا در عرصه جهانی انجام میدهد. متأسفانه برخی از مسئولان روح قانون اساسی را قبول ندارند و رویکردی را برخلاف قانون اساسی در پیش گرفتهاند. کسانی که قانون اساسی را قبول ندارند یا برخلاف آن عمل میکنند به کشور و منافع آن خیانت میکنند.
عمل کردن مسئولان به قانون اساسی چه سهمی در ازدواج و فرزندآوری جوانان دارد؟
رزاقی: متأسفانه قانون اساسی در کشور اجرا نمیشود؛ این همه احتکار، گرانفروشی، کماظهاری و قاچاق صورت میگیرد که بسیاری قابل شناسایی و ردگیری است، اما کسانی که در مسند امور قرار دارند اعتقاد و عزمی برای برخورد با آنها ندارند. افراد و شرکتهایی در سال گذشته دلار دولتی گرفتند تا کالای ارزان به دست مردم برسانند، اما همان کالاها ۳۰ تا ۳۰۰ درصد گران شد؛ این چه معنایی دارد؟ چطور ۳۰ میلیارد از دلارها بعد از صادرات برنگشته است؟ عدهای رانتخوار بدون هیچ نظارتی مایحتاج مردم را با ارز ۴۲۰۰ تومانی صادر کردند و بعد هم دلار آن را در بازار آزاد ۱۳ هزار تومان فروختند و سرمایه خود را ۳ برابر و معیشت مردم را با سختی مضاعف روبهرو کردند؛ اسم این را هم میگذارند بازار. این چه جور بازاری است؟
چینیها سرمایهداری کنترلشده را اجرا کردند. در نتیجه در ۴۰ سال اخیر ۱,۵ میلیون نفر از اعضای سطح بالای حزب خلق خود را محاکمه و ۴ هزار نفر را اعدام کردند. در واقع هر جا که ببینند کسی سوءاستفاده میکند، بدون تعارف و جدی با او برخورد میکنند. برای ایران هم برخورد قاطع مهمترین راه کاهش فساد، رانت و اختلاس است تا افرادی که جایگاه و امکانات به دستشان میافتد بدانند که سوءاستفاده هزینه زیادی دارد و عطایش به لقایش نمیارزد! وگرنه با این وضع که سیاستگذاریها در راستای سوءاستفاده است و مفسدان آشنا دارند و پشتشان گرم است یا از آب گلآلود اقتصاد لیبرالی ماهی میگیرند، همین شرایط ادامه خواهد داشت.
امروز ۱۵ میلیون نفر بیکار هستند؛ این همه تحصیلکرده دانشگاهی پرتوقع، بیکار هستند؛ خیلی از روستاها خالی شدهاند و بقیه هم در شرف خالی شدن هستند. چقدر وابستگی ما تشدید شده است؛ خامفروشی ما روزبهروز بیشتر شده است. این شرایط دارد تمام طرفداران انقلابی این نظام را مجازات میکند.
با وجود این به نظر میرسد راه دیگری جز حرکت اجتماعی نداریم. قرآن میگوید که خدا سرنوشت مردمی را تغییر نمیدهد، مگر اینکه خودشان دست به کار شوند. ائمه هم روششان همین بود. اگر قرار بود با سازوکارهای بالا به پایین اصلاح شود، خدا برای انجام این اصلاح بر همه مقدم است.
متأسفانه سیاستهای بازدارنده نیز در مقابل مفسدان اقتصادی وجود ندارد. به نظر من نوع مجازات باید تغییر کند. چین را ببینید که چند نفر از حزب کمونیست را اعدام کردند تا اینکه مشکلات حل شد. شوروی اعدام نکرد سقوط کرد! البته ناامیدی کفر است. انسان نباید ناامید باشد، ولی شرایط سخت است و برنامه آمریکاییها این است که مردم در مقابل نظام بایستند. اگر قانون اساسی اجرا میشد، فضای بهتری در کشور حاکم بود. باید پرسید که چرا سیاستمداران اجازه ندادند همان مدیریتی که در دانش فضایی، اسلحهسازی، ساخت موشک و مقاومت ما به کار رفته است، در اقتصاد هم وارد شود تا هیچ هموطنی گرسنه نباشد. اکنون بزرگترین مانع بر سر راه افزایش جمعیت، مسئولان ناکارآمد و غیرمتخصص هستند. امروز ۶۰ میلیون ایرانی زیر خط فقرند. وقتیکه نان ندارند چطور میتوانند ازدواج کنند؟ متأسفانه اقتصاد سرمایهداری زیرساختهای اجرای سیاستهای فرزندآوری و افزایش جمعیت را ویران کرد.
به هر ترتیب مسئولان کشور باید توجه کنند که اگر اوضاع اقتصادی کشور درست نشود، نمیتوان به هیچ یک از مطالبات بحق رهبری جامه عمل پوشاند و اوضاع کشور آشفتهتر خواهد شد. اگر اقتصاد کشور درست شود، قطعاً جوانان ازدواج میکنند و خانواده تشکیل میدهند و صاحب فرزند میشوند، مگر ذات بشر چیزی غیر از این است. انسان گرسنه نمیتواند هیچ تصمیمی بگیرد. انسان گرسنه تا زمانی که سیر نشود نمیتواند به وظایف اجتماعی و انسانی خود عمل کند.
جوانی که کار ندارد و گرسنه است چگونه میتواند به فکر ازدواج و تشکیل خانواده باشد؟ امروز شرایط اقتصادی عرصه را بر سایر حوزههای کشور تنگ کرده و راهکار آن عمل کردن به قانون اساسی و فرمایشات رهبر معظم انقلاب است. اگر مسئولان نیت کردند که به سیاستهای کلی افزایش جمعیت رهبری جامه عمل بپوشانند، اولین کار این است که اوضاع اقتصادی را درست کنند تا جوانان بتوانند تشکیل خانواده دهند.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
برچسب ها :بررسی سیاستهای افزایش جمعیت ، دکتر ابراهیم رزاقی ، دکتر صفیالله ملکی ، دکتر مصطفی اقلیما
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰