کارتنخوابی زنان در تهران
ساعت شش صبح است؛ تاریکی میشکند و نور کمسوی شعلههای در حال مرگ در اجتماع چهار و پنجنفره کارتنخوابها دیگر پناه مناسبی برای آنها نگذاشته. بدنهای مچالهشده آرامآرام توی گرگومیش تکان میخورند و دود کمحجمی از گُلههای آتش به آسمان میرود. ساعت ۱۲ شب است که راه میافتیم. تاریکی عمیقی است و اکثر جمعیت دو