برداشتی از کتاب «مسئله مدرسه»
این کتاب در یک دیباچه و پانزده فصل و یک مؤخره تدوین شده است و بنده برداشتهای خودم را به ترتیب میخوانم در نسخ مختلف عرضه خواهم کرد و امیدوارم برای اشتیاق خوانندگان کامل کتاب کمکی کرده باشم. اقتصاددان : از سالهای ۱۹۷۰ صدای آژیر خطر مدرسه بلند شد و هم متخصصان و هم
این کتاب در یک دیباچه و پانزده فصل و یک مؤخره تدوین شده است و بنده برداشتهای خودم را به ترتیب میخوانم در نسخ مختلف عرضه خواهم کرد و امیدوارم برای اشتیاق خوانندگان کامل کتاب کمکی کرده باشم.
اقتصاددان : از سالهای ۱۹۷۰ صدای آژیر خطر مدرسه بلند شد و هم متخصصان و هم اندیشمندان به اعلام ناتوانی مدرسه از ایفای مسئولیتها و مأموریتهای که مدرنیته بر دوش آن گذاشته بود مبادرت کردند.
تافلر از منظر جهتگیری نظام آموزشی به مقوله زمان، مدرسه را نقد میکند و معتقد است مدرسه در جهان امروز اسیر گذشتهگرایی است؛ و نمیتواند معطوف به آینده باشد. او بحران آموزش و مدرسه در جهان امروز را بحران گذشتهگرایی آن میداند و بهدرستی بر ناتوانی مدرسه در هماهنگی و تطابق با نیازهای آینده انسان امروزی اشاره میکند.
نظام مدرسهای بیش از هر دستگاه دیگر دولتی، وظیفه سنگین جامعهپذیری سیاسی و خلق «فرهنگ تبعیت» را بر عهدهاش بود؛ و وظیفه داشت «هویت ملی» را در نسل جدید خلق و برساخت کند.
نظام مدرسهای مبادرت به دیوانسالاری کرده است که این دیوانسالاری آفرینندگی را مضمحل میسازد؛ و آدمیان را صرفاً به تکرارکنندگان اندیشههای کهنه و مبتذل مبدل میکند.
«مسئله مدرسه» اولویت را به یافتن و ساختن «چه باید اندیشید؟» میدهد تا «چه باید کرد؟» و در این زمینه هم اولویت را به گفتگوی جمعی و نقاد و دانش و خرد جمعی میدهد تا دانش فنی و فنسالار و بوروکراتیک.
«مدرسه مدرن» در ایران با بحران روبرو است، بحران ناتوانی در پرورش انسان و سوژه متناسب با زمین، زبان و زمانهای که آن را زیست میکنیم، ناتوانی در «خوانا»، «نویسا» و «توانا» ساختن انسان، انسانی که در جامعه کلانشهری، شبکهای، رسانهای و جهانی شده، زیستی شادمانه و برخوردار از کرامت و حقوق داشته باشد، بحران خلق «سوژه ایرانی» که بتواند در جهان زندگی کند و ایرانی باشد.
مدرسه در وضعیت بحرانی است، زیرا نه «ایرانی بودن» و نه «مدرن بودن» را برای انسانهای امروز این سرزمین ممکن نمیسازد.
بحران میتواند سازنده یا سوزنده باشد، همهچیز بستگی به شیوه مواجهه ما با آن دارد. بحران ما را مجبور میکند به خود پرسشها بازگردیم.
جایگاه انسان و انسانها در مدرسه ایرانی کجاست؟ اختلاف بین خانوادهها و نظام آموزشی و نظام سیاسی در انتظارات هست، اولی انتظار دارد مدرسه مهارتهای شغلی و حرفهای به بچهها آموزش دهد و دومی انتظار دارد مدرسه بچهها را متناسب با ارزشهای سیاسی حاکم پرورش دهد.
نظامهای آموزشی کارآمد جهانی غایتشان پرورش «سوژه مدنی» است. نظامهای سیاسی مدرن با عبارت «ملت-دولت» و در این ترکیب ملت اول است و دولت بعدازآن و در ایران عبارت «دولت-ملت» حاکم است و اولویت با نظام سیاسی است و نه شهروندان!
شکلگیری سوژه مدنی زمانی ممکن است که بجای فنون استیلاگری فنون «خودتفسیرگری» و «فنون خود» جایگزین شود. «فنون خود» چیزی نیست مگر شیوههای ارتباط هر فرد با خودش، اینکه فرد در نتیجه آموزشهایی که مدرسه، دانشگاه، رسانهها و جامعه میبیند، مجاب شود به شیوهای خاص از بدن، سلامتی، روح و کلیت شخصیتش مراقبت کند و …
ساختن سوژه مدنی که خلاق، پرسشگر، آگاه، دگرخواه، متساهل، مداراجو، اهل گفتگو، دارای فهم و درک همدلانه نسبت به دیگری، حساس به محیطزیست و دلسوز باشد. مدرسه ایرانی در ساختن این سوژه، توانا نیست.
در دوران قاجار سوژه متجدد سرآغازی بود برای ترقی کشور؛ و از همان ابتدا سوژه مؤمن در مواجهه با مدارس جدید شکل گرفت.
«شرافت خلقت ما در این است که (خدا) ما را فاعل مختار «سوژه» آفریده و به اقتضای این شرافت ما را مأمور فرموده که به عقل و اجتهاد خودمان مالک و مستحفظ حقوق آدمیت خود باشیم … گناه بزرگ و (علت) تمام سیاهبختی ما این است که این شرافت و این مأموریت مقدس خود را به کلی ازدستدادهایم و قرنها است که نعمت خود را عوض اینکه از خود بخواهیم از مرحمت دیگران منتظر هستیم.»
سوژه مقاوم در برابر سوژه مؤمن شکل گرفته است و این مقاومت منفعلانه و یا فعالانه است و هر دو را در جامعه شاهد هستیم.
نظام آموزشی ما درگیر روش و فرم است نه در محتوا! نگاه ابزاری به آموزش باعث شده است از آرمان خلق و گسترش فرهنگ معاصر دور شویم و خود را با امور سیاسی، بوروکراتیک و فنسالارانه سرگرم کنیم.
برای اینکه سوژه مدنی را در نظام آموزشی داشته باشیم حداقل باید موارد زیر مدنظر قرار گیرد:
۱- مدرسه را متعلق به «انسانها» بدانیم.
۲- مدرسه را فضای پیوند و گفتگو کنیم.
۳- مدرسه را به جهان پیوند بزنیم.
۴- آموزش را به حوزه عمومی بیاوریم.
۵- آموزش را با جامعه و فرهنگ امروز پیوند بزنیم.
۶- آموزش را به افراد پیوند بزنیم.
۷- «مدرسه سوژه» نیازمند فضای تعامل آزاد است.
۸- مدرسه سوژه، مدرسه پرورش کنشگر اس
برداشتی از کتاب «مسئله مدرسه» تألیف نعمتالله فاضلی انتشارات هوش ناب
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
برچسب ها :مدارس جدید ، مدرنیته ، مسئله مدرسه ، مهندس خسرو سلجوقی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰