پرسش ۴۵ دلاری
یک برنامهنویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانی هوایی کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند.برنامهنویس رو به مهندس کرد و گفت: «مایلی با همدیگر بازی کنیم؟» مهندس که میخواست استراحت کند، محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روی خودش کشید. برنامهنویس دوباره گفت: «بازی سرگرمکنندهای است. من
یک برنامهنویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانی هوایی کنار یکدیگر در هواپیما
نشسته بودند.برنامهنویس رو به مهندس کرد و گفت:
«مایلی با همدیگر بازی کنیم؟»
مهندس که میخواست استراحت کند، محترمانه عذر خواست و رویش را به
طرف پنجره برگرداند و پتو را روی خودش کشید.
برنامهنویس دوباره گفت:
«بازی سرگرمکنندهای است. من از شما یک سوال میپرسم و اگر شما
جوابش را نمیدانستید ۵ دلار به من بدهید. بعد شما از من یک سوال میکنید
و اگر من جوابش را نمیدانستم، من ۵ دلار به شما میدهم.»
مهندس مجدداً معذرت خواست و چشم هایش را روی هم گذاشت تا خوابش ببرد.
این بار، برنامهنویس پیشنهاد دیگری داد.گفت:
«خوب، اگر شما سوال مرا جواب ندادید، ۵ دلار بدهید، ولی اگر من نتوانستم
سوال شما را جواب دهم، ۵٠ دلار به شما میدهم.
این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و رضایت داد که با برنامهنویس بازی کند.»
برنامهنویس نخستین سوال را مطرح کرد:«فاصله زمین تا ماه چقدر است؟»
مهندس بدون این که کلمهای بر زبان آورد،دست در جیبش کرد و ۵ دلار به
برنامهنویس داد. حالا نوبت خودش بود.مهندس گفت:
«آن چیست که وقتی از تپه بالا میرود، ۳ پا دارد و وقتی پایین میآید، ۴ پا؟»
برنامهنویس نگاه تعجب آمیزی کرد و سپس به سراغ کامپیوتر قابل حملش رفت
و تمام اطلاعات موجود در آن را مورد جستجو قرار داد. آنگاه از طریق مودم بی سیم
کامپیوترش به اینترنت وصل شد و اطلاعات موجود در کتابخانه کنگره آمریکا را هم
جستجو کرد. باز هم چیز به درد بخوری پیدا نکرد. سپس برای تمام همکارانش
پست الکترونیک فرستاد و سوال را با آن ها در میان گذاشت و با یکی دو نفر
هم گپ (chat) زد، ولی آن ها هم نتوانستند کمکی کنند.
بالاخره بعد از ۳ ساعت، مهندس را از خواب بیدار کرد و ۵٠ دلار به او داد.
مهندس مودبانه ۵٠ دلار را گرفت و رویش را برگرداند تا دوباره بخوابد.
برنامهنویس بعد از کمی مکث، او را تکان داد و گفت: «خوب، جواب سوالت چه بود؟»
مهندس دوباره بدون این که کلمهای بر زبان آورد، دست در جیبش کرد
و ۵ دلار به برنامهنویس داد و رویش را برگرداند و خوابید.
برچسب ها :برنامه نویسی ، سیدعلیرضا شفیعی مطهر ، کامپیوتر ، مهندس، ، همگام با مدیران موفق،
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰