تاریخ انتشار : شنبه 4 آذر 1402 - 9:39
کد خبر : 148028

نظریه ی چرخش نخبگان در حکمرانی از منظر شاهنامه

نظریه ی چرخش نخبگان در حکمرانی از منظر شاهنامه

  روز پنجشنبه دوم آذر ماه، در نشست فرهنگی مهرگان، دکتر محمد رسولی( شاهنامه شناس مشهور و حقوقدان برجسته ی کشور) سخنرانی با موضوع لزوم استفاده از نخبگان در حکمرانی از منظر شاهنامه و مقایسه ی آن با نظریه ی ویلفردو پارتو با عنوان ” چرخش نخبگان در حکومت” نمود. در این سخنان که به

 

روز پنجشنبه دوم آذر ماه، در نشست فرهنگی مهرگان، دکتر محمد رسولی( شاهنامه شناس مشهور و حقوقدان برجسته ی کشور) سخنرانی با موضوع لزوم استفاده از نخبگان در حکمرانی از منظر شاهنامه و مقایسه ی آن با نظریه ی ویلفردو پارتو با عنوان ” چرخش نخبگان در حکومت” نمود.
در این سخنان که به نوبه ی خود از جهت محتوایی تازگی داشت و بررسی علمی نطریه ی ویلفردو پارتو با ملاک های شاهنامه انجام شد، رسولی گفت :
به گزارش اقتصاددان به نقل از روزنامه ی آسیا ، به طور کلی نظریه ی ” پارتو” در این خصوص این است که نخبگان باید در حاکمیت باشند و بین حضور نخبگان چرخش در جریان باشد. هر گاه انباشت نخبگان فقط محدود به گروه مشخص و معینی از نخبگان باشد، نظم جامعه ممکن است به خاطر عدم توازن به هم بریزد و پیامد های سیاسی، اجتماعی و حتا انقلاب در پی داشته باشد ”
این نظریه ی کلی آقای ویلفردو پارتو است که البته از دید او ” نخبگان” لزوما بهترین ها نیستند. بلکه زرنگ ترها ،با هوش تر و آنانکه توان ایجاد جنبش اجتماعی دارند ،جزو نخبگان قرار می گیرند.
اما از منظر شاهنامه ،همین نطریه تایید می‌شود با این توضیح که از دید شاهنامه نخبگان متقی و پرهیزگار ،یعتی نخبگانی که افراد خوب و شایسته ای هستند باید در مناصب امور قرار گیرند. شاهنامه گاه با ارائه نمونه ای از اشخاص منفی و پخمه ،به روش برداشت مفهوم مخالف ،به ما می گوید که اگر افراد نامناسب و غیر نخبه در مصدر امور قرار گیرند، چه فجایعی ممکن است به بار آید و بر عکس افراد نخبه ی مثبت متصدی مناصب باشند، اوضاع جامعه خوب میشود‌.

عکاس سهیل صلاحی زاده 80 اقتصاددان نوشته

دکتر محمد رسولی در ادامه با پرداختن به یک رویداد از شاهنامه در زمان خسروپرویز که برای تنبیه مردم شریف ری، بک آدم پخمه و بد را به حکمرانی آنجا می گذارد:
بدستور گفت آن زمان شهریار
که بد گوهری باید و نابکار !
که یکچند باشد به ری مرزبان
یکی مرد بی دانش و بد زبان.
و این فرد پلید، در مدتی کوتاه، کاری کرد که شهر آباد ری رو به ویرانی نهاد و چنان شد که مردم شهر را گذاشتند و از شهر رفتند:
شد آن شهر آباد یک سر خراب
بسر بر همی تافت آفتاب

این داستان برای ما کلی پیام دارد که ناکارآمدی و کارنابلدی می تواند کلی آثار شوم در پی داشته باشد، وای به اینکه یک مسئولی در جایی آگاهانه بخواهد چوب لای چرخ امور بگذارد.
هنگامی که از روی ندانم کاری امور انجام شود طبعا مشکلات زیادی به وجود می آید، وای به اینکه از روی ” دانم کاری” تصمیمات نادرست اتخاذ شود. مثل همین موردی که در شاهنامه از حاکم ری می‌خوانیم. این حاکم ستمگر هنگام ورود به شهر ری ،نخست دستور می دهد هر چه ناودان است بکنند و تخریب کنند. سپس هنگام باران و بارندگی خانه ها رو به خرابی و ویرانی رفت. یا در دستور دیگری گفت ” هر چه گربه در شهر است از بین برود” پیامد این دستور افزایش پر تعداد موش در شهر شد.

عکاس سهیل صلاحی زاده 101 اقتصاددان نوشته
سرانجام اقدامات خرابی آور این حاکم نابکار در شهر ری سبب شد شهر ویران شود و همه از آنجا بروند. انچه از شاهنامه می‌توان با توجه به نظریه سایر جامعه شناسان و صاحب نظران از جمله آقای ویلفردو پارتو ، راجع به حضور نخبگان در حکمرانی فهمید این است که کار باید به دست کاردانان( که کاردان عنوان دیگری برای همان نخبه است ) باشد. کاردانانی که دغدغه ی منافع ملی داشته باشند و لازمه ی چنین کاردانی آشنایی و علاقه به تاریخ و فرهنگ و جغرافیای کشور است. اینها را از شاهنامه می توان استنباط کرد.‌

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....