عادت کردن به مشکلات

دکتر سید مهرداد سیادت نسب در گفتگو با اقتصاددان بیان کرد:  امروزه در عصری زندگی می کنیم که هر روزه شاهد مشکلات جدید در زندگی انسانها هستیم  و انعطاف پذیری و انطباق پذیری جهت چگونگی زندگی کردن با مشکلات و یا تبدیل مشکلات و تهدیدات به فرصتها و کم اثر کردن آتار آن در زندگی فردی و جمعی به یک مهارت و ضرورت مدیریتی تبدیل شده است.

کشور ما در سالهای اخیر مشکلات، چالشها، ابر چالش ها و بحرانهای کم نظیری را تجربه کرده است، که در بسیاری موارد ۲۰ درصد مشکلات مذکور هم می توانست منجر به فروپاشی اقتصاد یک کشور گردد. مشکلاتی مانند تورم دو رقمی، آلودگی هوا، تحریم، بیکاری، افزایش شدید نرخ ارز، ترافیک، سیل،اختلاس های کلان، بی ثباتی بازارها، خشکسالی، افزایش فقر، فرار سرمایه، زلزله، آتش سوزی جنگلها، گرانی های لجام گسیخته، بوی نامطبوع، کاهش شدید ارزش پول ملی و … که هم اکنون بسیاری از مشکلات مذکور در زندگی مردم عادی شده است و می توان گفت مردم به آنها عادت کرده اند.

این در حالی است که از نگاه صاحبنظران یکی از تعاریف فاجعه این است که چیزهای غیر عادی برای مردم عادی شود و به آنها عادت کنند. در واقع مشکل این است که در شرایط فعلی شاهد هیچگونه تحرک خاص، ابتکار یا فعالیت های ویژه و یا اقدام اجرایی موثری از سوی مسئولان در جهت کاهش فشار از زندگی مردم نیستیم  و انباشت مشکلات منجر به وضعیتی شده که  در واقع ما با چرخه مشکلات مواجه هستیم، به این معنا که مشکلات حل نمی شوند، بلکه تکرار می شوند و یا با پیش امدن مشکلی دیگر، مشکل قبلی فراموش می شود.

سیادت نسب افزود :  به نظر می رسد این مشکلات برای مسئولان هم ساده و تکراری شده اند و منتظرند بادی بوزد و همانطور که آلودگی هوا را برطرف می کند بقیه مشکلات را هم حل کند. اینکه قیمت همه چیز ناگهان چند برابر می شود و دلار و سکه از مرزهای غیر قابل تصور عبور میکنند و حتی وقتی کاهش پیدا می کنند هم بازار به مسیر افزایشی خود ادامه می دهد و مرغ و تخم مرغ از سبد غذایی خانواده های ضعیف و متوسط خارج می شود و بعد وزیر مسکن می گوید مسکن نخرید تا مشکل گرانی مسکن حل شود، وزیر صنعت می گوید خودرو نخرید، رئیس کل بانک مرکزی می گوید ارز نخرید، رئیس اتحادیه می گوید مرغ و تخم مرغ نخرید و ….. نشان می دهد به مرحله ای رسیده ایم که برای از بین بردن و رفع مشکلات هیچ فکری نمیکنیم  و در این فکر هستیم که چگونه با مشکلات زندگی کنیم!

در واقع ما به مرحله ای رسیده ایم که در نتیجه بی تفاوتی به مشکلات، برخی مشکلات کهنه و ساختاری شده اند و خود موجب بروز چالشها و مشکلات جدیدی در جامعه و زندگی مردم گردیده اند. از آنجا که انباشت مشکلات می تواند موجب گسترش نارضایتی ها و در مرحله بعد ناهنجاریهای اجتماعی و  اعتراضات گردد،
تا دیرتر نشده باید با برنامه ریزی صحیح و اتخاذ تصمیمات موثر برای رفع مشکلات و کم اثر کردن آنها در زندگی مردم تلاش نمود. زندگی کردن با مشکلات، توان و انرژی  جامعه  و منابع و امکانات را هدر می دهد و گیر کردن در چرخه مشکلات باعث مایوس شدن مردم و از بین رفتن امید به آینده می شود.