خاطره‌ای که در خاطر هر خطیر خواهد ماند (به بهانۀ پرواز روح ملکوتی استاد اسحاق مشکینی)

او قطرۀ شبنم روشنی بود که در شبانگاه شعور و در پگاه نور بر گلبرگ‌های صحیفۀ

روزگار ما نشست.

روح بلند و بزرگ او که بلندای زمان و پهنای زمین برایش کوتاه و تنگ بود،

به سوی دیار آیینه‌ها پرکشید و در آغوش خورشید آرمید.

آبیِ آسمانِ بلندِ اندیشۀ او آن قدر پاک و باصفا بود که لکّه‌ای ابرِ سیاهِ ستم را برنمی‌تابید.

مروارید غلتان نیّت ،جاری در جویبار قلب پاک او به اندازه‌ای صاف و ناب بود،که قطره‌ای

ظلم و زور را نمی‌پذیرفت.

اسلام محمّدی(ع) او آن‌سان ناب و خاص بود که تقدیس هیچ تندیسی را نیارست

و جز برای اِعلای کلمۀ توحید کمر نبست. سر بر آستان هیچ سرکشی نسود

و آنی از مجاهده نیاسود.

امروز پیکر پاک او چون زورقی زرّین بر امواج اندوهگین دست‌ها تشییع شد.

پیکر پاکش را به خاطر خاک سپردیم و خاطره‌اش را به خاطر افلاک.

*************

در تابستان ۱۳۵۷ که خیزش خیرآفرین انقلاب اسلامی از نهانگاه زمان بر بامگاه زمین

در حال جوشش و جریان بود،استاد اسحاق مشکینی با درایت خویش جمعی از

دردآشنایان شهرستان کاشان را به طور هفتگی در زیرزمین(سرداب) خانۀ خود گردآورده

و می‌کوشیدند تا این جنبش مردمی را آگاهانه مدیریت کنند. اینجانب نیز که توفیق

شرکت در این نشست‌های هفتگی را داشتم،احساس می‌کردم تشکیل این نهاد مردمی

نه تنها نقشی نهادین در نظم‌بخشی به راهپیمایی‌های هرروزۀ مردم آگاه کاشان داشت،

بلکه تجمُّع هفتگی ما در خانۀ ایشان گام‌هایی به سوی خودسازی و تنزیه نفس بود.

ما ضمن بیان بحث‌هایی دربارۀ چگونگی مدیریت این خیزش ،هر یک می‌کوشیدیم هر

هفته گامی بلند به سوی خودسازی برداریم. بدین گونه که همۀ ما متعهّد می‌شدیم

در هر هفته یکی از آموزه‌های خودسازی را با تعیین و پرداخت جریمه‌هایی در گفتار و

رفتار خود تبلور بخشیم. مثلاً یک هفته همه موظّف بودیم نمازهای پنجگانه را در اول وقت

اقامه کنیم. هر یک از ما به هر دلیل نمازمان از اول وقت به تاخیر می‌افتاد،ناگزیر باید

۵ تومان خود را جریمه کنیم و در نخستین نشست آن را به صندوقدار نشست بپردازیم.

این وجوه با نظر جمع در راه انقلاب هزینه می‌شد.

به یاددارم همۀ ما با ولع اخبار انقلاب را از هر منبعی که می توانستیم به دست آورده

و پیگیری می‌کردیم و در نشست‌ها به اطّلاع دیگر دوستان می‌رساندیم. آن روزها منابع

کسب خبر بسیار محدود بود و یکی از کانال‌های مرجع رادیو بی‌.بی‌.سی بود.

برنامه‌های این رادیو هر روز از ساعت ۱۹/۴۵ تا ۲۰/۳۰ بود.چون این ساعت مصادف با اول

وقت نماز مغرب بود،می‌کوشیدیم از بچّه‌های خانواده خواهش کنیم این برنامه را ضبط کنند

تا ما پس از اقامۀ نماز آن را گوش کنیم.

علاوه بر تعهُّد بر اقامۀ نماز در اول وقت،هر هفته مکلّف می‌شدیم نفس خود را از لوث

وجود یکی از منکرات از قبیل دروغ،غیبت،دشنام و…را بزداییم و در صورت ارتکاب سهوی

خود را جریمه کنیم.

افسوس که پس از انقلاب این رویه‌های خودسازی منسوخ شد و در برخی موارد برای

بعضی افراد جاه طلب نشست ها به میدان جنگ قدرت و میز و مقام تبدیل شد!!

در پایان فقدان جانکاه این عالم عامل و این معلّم کامل،استاد اسحاق مشکینی را

خدمت خانواده معزّز و شهیدپرور ایشان و همۀ دوستان و اهالی فهیم و حق شناس

شهرستان کاشان تسلیت می گویم.

سیدعلیرضا شفیعی مطهر

مهرماه۱۴۰۲