تاریخ انتشار : شنبه 25 بهمن 1399 - 20:35
کد خبر : 35230

اعتماد و امید لازمه حیات

اعتماد و امید لازمه حیات

از دیرباز تاکنون در هر نقطه از کشور عزیزمان ایران انسانها و تلاشگرانی بودند و هستند که بی سروصدا و خاموش از مدتهای مدید آستین همت بالا زده و در جهت استحکام و تقویت زیرساخت‌های آموزشی، فرهنگی و امورعمرانی و زیربنایی و…در حال کاروزار و مشغول فعالیت و خدمات رسانی شبانه روزی در مناطق فوق

از دیرباز تاکنون در هر نقطه از کشور عزیزمان ایران انسانها و تلاشگرانی بودند و هستند که بی سروصدا و خاموش از مدتهای مدید آستین همت بالا زده و در جهت استحکام و تقویت زیرساخت‌های آموزشی، فرهنگی و امورعمرانی و زیربنایی و…در حال کاروزار و مشغول فعالیت و خدمات رسانی شبانه روزی در مناطق فوق محروم کشور هستند.

افتصاددان: وجود چنین انسان های مؤمن، مقاوم و خستگی ناپذیر در عرصه‌های علم و عمل که با همه‌ی وجود معتقد به آبادانی، سازندگی و توسعه جامع و پایدار سرزمین ایران هستند، مغتنم و فرصتی است عالی تا دیگران نیز با پرورش و تقویت روح خلاق و توانمندی، قدرت و توان خود را در زمینه عمران و آبادی در هرجای ایران بکار گیرند.

آری
ایران را باید ساخت و ساخته خواهد شد و از آن گریزی نیست.

هنر آنست که روند طولانی، فرسایشی و پرهزینه این ساختن را بهر اندازه که ممکن است، زمانش کوتاهتر و هزینه هایش کمتر و عقلانی تر باشد.
زیرا بطور حتم و یقین هزینه ساختن و آبادانی امروز ایران کمتر از فرداست‌.

سختی ها، مشکلات، مصائب، گرفتاریها و … همیشه هست و خواهد بود و هیچ چاره ای جز غلبه و فائق آمدن بر آنها نیست.

ساختن و آباد کردن، روح بزرگ، دل دریایی و همت بلند می طلبد و وجود انسانهای آگاه، خیرخواه، دلسوز، فداکار، از خودگذشته و وطن دوستی که به عشق ایران زمین، هیچگاه از ناملایمات روزگار و حوداث تلخ پیش آمده نه تنها نمی ترسند و نمی هراسند بلکه راسخ تر و مقاوم تر از قبل همواره سعی و کوشش می کنند در مواجهه با موانع ، محدودیت ها و بن بست ها، چاره سازی کرده و راهکارها و راه حل های جدید مناسب پیدا نموده و ادامه راه دهند‌.

در مسیر سازندگی و عمران آبادی ایران بن بست وجود ندارد. اگر راه نبود و بن بست شد، راههای جدید می باید ساخت.

آنچه در مقوله مهم و حائز اهمیت است اینکه ما ایرانی ها هیچگاه نباید بوضع موجود راضی و قانع باشم و نسبت به آینده خود و وطن مان نباید دچار یأس و ناامیدی شویم.

انسان روشنفکر یعنی کسیکه از بوضع موجود راضی نیست.
همه‌ی ما باید منتقد وضع نامطلوب موجود باشیم و با همفکری، هم اندیشی و مشارکت همگانی علل و عوامل بوجود آمدن چنین وضعیتی را بررسی، مطالعه و تحلیل نموده و راههای برون رفت از وضع نامطلوب را تا رسیدن بوضع مطلوب که همانا زدودن چهره کریه و زشت فقر و محرومیت از اقصی نقاط ایران بخصوص مناطق محروم و دورافتاده و فاقد دسترسی به امکانات اولیه زندگی است، پیدا کرده و ادامه‌ی مسیر دهیم.

ما مردم ایران از همه‌ی اقشار مختلف جامعه از پائین ترین تا بالاترین در مقابل کشور، فرزندان و نسل‌های آینده مسئول هستیم و درصورت کوتاهی در انجام وظایف محوله توسط آنها مؤاخذه خواهیم شد و مبادا در مقابل نسل‌های فردای آینده خجالت زده و شرمسار بشویم!

رشد، شکوفایی و توسعه جامع و پایدار کشور در گرو همت‌، تلاش، پشتکار، مشارکت و عمل تک تک ما می باشد و همانطوری که در بالا اشاره شد هزینه‌های ساخت فردای ایران بمراتب بیشتر از امروز و دیروز خواهد بود.

بادست روی دست گذاشتن، یأس، ناامیدی، انزواطلبی، ترس از آینده نامعلوم، انتقاد از زمین و زمان کردن، همه را مقصر دانستن یا گردن فلان شخص و فلان مسئول و … انداختن، نه دردی دوا خواهد شد ونه هیچ کاری درست نشده و انجام می پذیرد.

بضرس قاطع دوعامل بی اعتمادی و ناامیدی، دامن زدن و ترویج آنها بعنوان دو بلیه‌ی شوم در بین مردم جز دلسردی، خسارت و ناامنی روحی و روانی، هیچ ارمغان دیگری در پی نداشته و نخواهد داشت و در نهایت موجب هلاکت جامعه و ویرانی آن می شوند.

لذا می باید هر فردی خود را در برابر امروز و فردای ایران مسئول دانسته و به لوازم آن پایبند باشد.

رعایت نکات و فرایند زیر کمک خواهد کرد تا به آینده خود و ایران امیدوارتر و واقع بینی ما به مسائل پیرامون ما بیشتر شود:

نخست، تغییر ذهن و نگرش و طرز تلقی خود از افکار، اندیشه های غیرواقعی و عادات غلط رایج و موهوم.

دوم، خودباوری و اعتماد به خود و دیگران( در فضای بی اعتمادی به خود و دیگران سنگ روی سنگ بند نمی شود. در آن صورت هرکس ساز ناکوک خویش را خواهد نواخت ).

سوم، جایگزینی قدرت عقل، خرد و منطق در حل مسائل بجای عواطف، احساسات و افکار هیجانی.

چهارم، امیدوار به آینده باشد، آینده بهتر و روشن!

پنجم، وظیفه شناسی، انجام وظیفه بنحوی احسنت و مسئولیت پذیری افراد جامعه!

ششم، دستیابی به علوم فنون جدید، پذیرفتن اصول علمی و بکارگیری آنها در همه‌ی زمینه ها و فعالیت ها ( علم گرایی جایگزین سلیقه گرایی ).

هفتم، تقویت زیرساخت های ارتباطات اجتماعی و فراهم آوردن فضای سالم و صمیمی گفتگو، نقدپذیری که منجر به همکاریهای بیشتر برای ادامه فعالیت های مختلف گردد.

« لازمه همکاری، گفتگو است که اگر چاشنی مؤثر صمیمت بآن افزوده شود یعنی گفتگوی صمیمانه، بطور حتم معجزه می کند ».

هشتم، مراحل گفته شده در بالا مستلزم این است که تمام افراد جامعه براساس توانمندی و نوع تخصص و مهارتهایی که کسب کرده اند در امور مربوطه بکارگیری شوند. بعبارتی همه‌ی ما یاد بگیریم پا در کفش همدیگر نکنیم و هرکسی کار خودش را بکند ) و البته یاد بگیریم هیچ مورد، موضوع و مطالبه ای با ناامیدی و داشتن ترس از آینده حل نشده و نخواهد شد.

نتیجه گیری این یادداشت اینکه اعتماد سازی و امیدوار بودن به آینده بهتر دو راهبرد اصلی و اساسی برای ما ایرانیان برای ساختن و داشتن ایران زیبا و آباد است.

در پایان چند بیت از شاهنامه (خردمندنامه)* فردوسی بزرگ حماسه سرای این مرزوبوم تقدیم می شود تا زینت بخش این یادداشت باشد:

#تو تا زنده ای سوی نیکی گرای
#مگر کام یابی به دیگر سرای

#مکن بد که بینی بفرجام بد
#زبد گردد اندر جهان نام بد‌

#وگر بد کنی، جز بدی ندروی
#شبی در جهان شادمان نغنوی

#نگر تا چه کاری ، همان بدروی
#سخن هرچه گویی، همان بشنویی

#چو ایران نباشد تن من مباد
#بدین بوم و بر زنده یک تن مباد

باآرزوی موفقیت، سربلندی ایران عزیز !

*«خردمندنامه» نامیست که استادبزرگ و برجسته ایران جناب آقای دکتر میرجلال الدین کزازی روی شاهنامه نهادند.

ابراهیم زنگنه
فعال اجتماعی، کارشناس برنامه ریزی منطقه ای و توسعه روستایی!

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....