تاریخ انتشار : پنجشنبه 10 فروردین 1402 - 17:00
کد خبر : 120752

واپسین فریادها!!

واپسین فریادها!!

روزی اعلی حضرت هردمبیل هوس کرد تا با کشتی سلطنتی گشت و گذاری یک روزه در دریا داشته باشد. بنابراین با خیل و حشم و مقدار زیادی آذوقه و خوراکی به سوی جزیره ای حرکت کردند. ظهر آن روز اعلی حضرت در عرشۀ کشتی با صرف غذایی خوشمزه پرخوری کرد و پس از آن به

روزی اعلی حضرت هردمبیل هوس کرد تا با کشتی سلطنتی گشت و گذاری

یک روزه در دریا داشته باشد. بنابراین با خیل و حشم و مقدار زیادی آذوقه و

خوراکی به سوی جزیره ای حرکت کردند.

ظهر آن روز اعلی حضرت در عرشۀ کشتی با صرف غذایی خوشمزه پرخوری کرد

و پس از آن به خواب عمیقی فرورفت.

پیش از خواب به وزیر دربار دستور داد به جز زنان حرمسرا بقیه عرشۀ کشتی

را ترک کنند و به قسمت زیرین کشتی بروند و هیچ سروصدایی نکنند و حتّی

برای ضروری ترین کار پای در عرشۀ کشتی نگذارند. پس از آن درهای ورودی

عرشه را بستند و تابلوی «ورود ممنوع» زدند.

ساعتی نگذشت بود که وزیر دربار سروصدایی از پایین کشتی شنید.

بلافاصله با روشن کردن بلندگو دستور سکوت مطلق داد.

لحظاتی گذشت باز سروصدا به صورت اعتراض و داد و فریاد شنید. مجدّداً

پشت میکروفون با کلماتی اهانت آمیز تهدید کرد که به علّت استراحت

اعلی‌حضرت هر صدایی از هر کس بلند شود در دریا غرق خواهد شد!

خفقان بگیرید!!

این تهدید همه را به سکوت واداشت. نزدیکی های غروب تکان های شدید

کشتی اعلی حضرت را از خواب شیرین بیدار کرد.

پس از احضار وزیر دربار با پرخاش علّت تکان های کشتی را پرسید.

وزیر هراسان به سوی پایین کشتی دوید. ولی ناگهان با تجمّع وحشت زده

کارکنان در پلّکان عرشۀ کشتی مواجه شد. وقتی علّت تکان خوردن کشتی

و تجمُّع کارکنان را پرسید،با خبر اسف‌انگیز و دردناکی روبه‌رو شد.خبر این بود:

«کشتی سوراخ شده و طبقۀ پایین کشتی کاملاً در آب فرورفته و آب به

سرعت به سوی عرشۀ کشتی روان است!

اعلی حضرت از عرشۀ کشتی سروصدای کارکنان و فریاد وزیر را شنید. فریاد زد:

چه خبر شده؟

وقتی این خبر دردناک را شنید،خشمگینامه فریاد زد:

چرا وقتی کشتی سوراخ شد،مرا خبر نکردید؟ وقتی آب وارد کشتی شد،

وقتی طبقۀ پایین در آب فرورفت،وقتی بیشتر کشتی را آب فراگرفت،

چرا مرا خبر نکردید؟

در این حال موج شدیدی عرشۀ کشتی را درهم‌نَوَردید و شاه در لحظات آخر

سقوط به سوی امواج خروشان دریا این سخن را از سرکارگران شنید که فریاد می‌زد:

اعلی حضرتا! چقدر فریاد زدیم و اعلام خطر کردیم و پاسخ شنیدیم خفقان بگیرید

و سکوت کنید؟!

کدام خودکامه پیش از سقوط اعلام خطر دلسوزان را شنیده که تو بشنوی!

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....