تاریخ انتشار : یکشنبه 20 آذر 1401 - 19:20
کد خبر : 109802

یلدا یا جشن زایش خورشید

یلدا یا جشن زایش خورشید

یلدا به معنای زایش نور است. عبارت ” شب چله ” هم مترادف آن است. در هر دو عبارت اشاره به زایش و زندگی شده است. ابوریحان بیرونی هم از آن، به جا و درست به عنوان “میلاد اکبر” نام برده که منظور همان “زایش خورشید” است. زایش خورشید و تولّد نور که می گویند

یلدا به معنای زایش نور است. عبارت ” شب چله ” هم مترادف آن است. در هر دو عبارت اشاره به زایش و زندگی شده است. ابوریحان بیرونی هم از آن، به جا و درست به عنوان “میلاد اکبر” نام برده که منظور همان “زایش خورشید” است.
زایش خورشید و تولّد نور که می گویند از آن جهت است که” دا “و “دی” به معنی روز و نور بوده است (چنانکه بعدها این واژه از فرهنگ ایران وارد زبان انگلیسی شده و معنی دی (روز) را می دهد). یل، یلد و یولد معنای زایش و رشد را می رساند.
از آیین های قطعی شب یلدا شاهنامه خوانی است.
شب اور مزد آمد از ماه دی
ز گفتن بیاسای و بردار می
چون اور مزد نام نخستن روز ماه در ایران عهد کهن و باستان بوده است، ممکن است در این بیت فردوسی اشاره به شب چله یا همان یلدا شده باشد.
جشن باستانی شب یلدا، از سال ۱۳۸۸ در فهرست میراث معنوی کشور قرار گرفته است.
از آغاز مهرگان از درازای روزها کاسته می شود و بر درازای شب ها افزوده می شود؛ به گونه ای که درازای شب یلدا پانزده ساعت و پنجاه و چهار دقیقه می باشد. در این شب ایرانیان برای یاری رسانی به خورشید، آتش های بزرگ می افروختند و به راستی آن شب را شبِ “زایش خورشید” می دانستند. بیرونی نیز به این معنا اشاره دارد و می نویسد:
دی ماه و آن را خورماه نیز گویند و نخستین روز آن خرم روز [ خور روز / خوره روز ] است.
استاد دکتر هوشنگ طالع در کتاب چهار جشن بزرگ ایرانی می نویسند : بلند ترین شب سال را ایرانیان، شب “چلّه” نیز می نامند. چله بزرگ از یکم دی ماه است تا دهم بهمن ماه (جشن سده) و چله کوچک از دهم بهمن ماه است تا بیستم اسفند (جشن سوری) .
اگر ماهواره دوران وجود می داشت، سر تا سر فلات ایران از آسمان، آتشین و روشن به چشم می خورد.
در دوران مهرآیینی برای جاودان سازی “زایش مهر” کوشیدند تا زایش او را به جشن یلدا برند و یا شاید به راستی “مهر” در همین شب یا “شب زایش خورشید” چشم به جهان گشوده است.
در برخی متون آمده که در این شب دوشیزه آناهیتا از نطفه ی زرتشت که در دریاچه ی هامون (کیان سه/کیان سو) در سیستان قرار دارد، باردار می شود. در بن دهش آمده است که فر زرتشت در دریاچه ی سیستان (کیان سه/ کیان سو) به ایزد [بانو] آناهیتا سپرده شد.
در تاریخ سیستان آمده است:
سیستان شهری است که مدینه العذرا [شهر دوشیزه] گویند.
اما افزون بر مدینه العذرا، در سیستان:
شهرها، پرستش گاه های بسیاری به نام دوشیزه ناهید مادر مهر خوانده شده اند که به پیروی از این رسم، عیسویان نیز بسیاری از پرستش گاه های خود را به نام مریم عذرا [مریم دوشیزه] نام گذاری کرده اند.
زهرا نیز به معنای دوشیزه است که در صفت “بتول” آمده است.
ناهید، به گونه ی ناهید، ناهد، ناهده و آناهید در فارسی آمده است و در پهلوی آناهید، در ارمنی آناهیت و در فارسی، ناهید شده است. آناهید از دو جز « اَ » علامت نفی و « ناهید » به معنای عیب دار، لکه دار و آناهید « بی عیب و بی لکه » است. برگردان آن درست به همان معناست. Imaculata به لاتین و در صفت، مریم مادر عیسی (ع) آمده و در عربی نیز«معصومه» نتمزده می شود. همچنین در نام گذاری ستاره ها به لاتین برابر است با Venus( ناهید).
در نوشته های عیسویان و اسلامی، همه جا نام عیسی، جایگزین نام مهر و نام مریم، جایگزین ناهید شده است، درباره ی عیسی در انجیل (متی و لوقا – باب اول) او نیز از دوشیزه ای زاده می شود….
در ترجمه ی تفسیر طبری زیر سوره ی آل عمران چنین آمده است:
یوسف آب ببرد بهر مریم تا سر بشوید و غسل کند و آب آن جا بنهاد و بیرون آمد… چون از سر شستن فارغ شده بود… گویند جبرئیل به آستین مریم اندر دمید و مریم بار گرفت.

هم چنین در قصص النبیا (قصه ی مریم و عیسی( ع)) می خوانیم:
… چون مریم چهارده ساله شد او را حیض پدید آمد. از سجده برخاست و روی به آب نهاد… غسل کرد. چون برخاست و قصد کرد که حله در پوشد، از اندرون پرده پیری دید، ترسید گفت که مبادا قصد من کند… و آن مرد جبرئیل بود. گفت رسولم از خدا تا بدهم تو را فرزند پاکیزه و راست گو… مریم… گفت مرا چگونه پسر بود که هیچ آدمی به من نرسیده و من دخترم… جبرئیل گفت راست می گویی، هیچ آدمی به تو نرسیده، ولیکن این به نزد خدا آسان است که تو را بی مرد، فرزند دهد و …

از سوی دیگر:
در سده ی سوم پیش از میلاد، رخداد شگرف مذهبی در خاور ایران به وقوع پیوست که اثر آن تا دورترین نقاط باخترِ امپراتوری روم و حتی جزیره ی بریتانیا کشیده شد:
فکر یک نجات دهنده، گویا از ایران و بابل به آسیای غربی آمده بود. کیش زرتشتی تمام تاریخ و زندگی را مانند نبردی میان نیروهای مقدس نور و نیروهای اهریمنی ظلمت، نمایش می داد و می گفت در پایان، رهانده ای به نام شائوسیانت یا میتر [ مهر ] خواهد آمد تا در میان مردمان داوری کند و عدالت و صلح را جاودانه حکم فرما سازد.
از آن جا که دین مهر بر پایه ی « بشارت » بود، با سرعت شگفت آوری در جهان باستان گسترش یافت و دو دولت بزرگ آن زمان یعنی شاهنشاهی اشکانی و امپراتوری روم را فرا گرفت. برخی از شاهنشاهی اشکانی، باورمند به آیین مهر بودند و نوشته اند:
در سال ۶۶ میلادی « نرون » [ امپراتوری روم ] به وسیله ی تیرداد پادشاه ارمنستان به مذهب مهر گرایید.
در نوشته های مانوی که در غار تورفان (تورپان در ایغورستان/استان کنونی سین کیانگ چین) به دست آمده است، مانی از مهر این گونه یاد می کند:
« مهر » فرستاده ی بزرگ ایزدان، آورنده ی کیش برگزیدگان بود.
از سوی دیگر:
مهریان، شب یدا را « زاد شبِ مهر » می دانستند.
در حالی که:
بر پایه ی محاسبه ی استاد ذبیح بهروز، زادروز مهر در شب ۲۵ دسامبر (۵ دی ماه، برابر با در گذشت اشو زرتشت) می باشد؛ اما ایرانیان برای ماندگار شدن این رخداد بزرگ، آن را به گاه دگرگونی (انقلاب) زمستانی یعنی ۲۱ دسامبر یا یکم دی ماه، قرار دادند.
تا سده ی سوم میلادی، مسیحیان از زادروز مسیحِ نصرانی آگاهی نداشتند. در سال ۳۲۵ میلادی به فرمان کنستانتین یکم امپراتور روم شرقی، چهار انجیل متی، لوقا، مرقس و یوحنا از میان صدها انجیل موجود در آن زمان به رسمیت شناخته شد. مردم امپراتوری روم شرقی که به زور شمشیر، دست از آیین مهر شسته و به آیین مسیح گِرَوانده شده بودند، روز بیست و پنجم دسامبر را به عنوان روز زایش « مهر » شکست ناپذیر، جشن می گرفتند؛ از این رو، کنستانتین یکم، همان روز را زاد روز مسیح اعلام کرد. البته هنوز برخی از مسیحیان پیرو کلیسیای ارتدوکس از جمله ارمنی ها، این روز را زادروز عیسی ناصری نمی دانند و بر این باورند که زادروز عیسی مسیح روز ششم ژانویه می باشد. در حالی که زادروز عیسی مسیح روشن نیست و مهم این که:
زاد روز آن حضرت چند سال پیش از آغاز گاه شمار میلادی بوده است…
با اعلام رسمیت دین زرتشتی و برپایی دین _دولت زرتشتی از سوی اردشیر بابکان، در روم نیز با قرار گرفتن کنستانتین بر تخت امپراتوری، مسیحیت دین رسمی امپراتوری گردید و نخستین دین_دولت مسیحی زاده شد؛ در نتیجه:
رژیم های جدید یعنی مذهب تجدید سازمان یافته ی زرتشتی و مسیحیت، با دین سابق [ آیین مهر ] به ستیزه جویی برخاستند.
در روم نیز مانند ایران، پس از سلطه ی مسیحیت در آغاز سده ی چهارم میلادی، کلیسا با ستیزه جویی تمام، همه ی آثار آیین مهر و نوشته ها و کتاب ها را به نابودی کشاند:
این مبارزه به قدری عمیقانه و لجوجانه صورت گرفته که از آثار دینی که بیش از ۷ قرن یکه تاز ادیان امپراتوری روم بود، جز اخبار نارسا و بریده و تحریف شده، آن هم از لابلای روایات مختلف و متناقض، چیزی به ما نرسیده است.
هم چنین:
کلیسا از تمام نفوذ خود برای کوبیدن دین مهر یا مسیحیایی استفاده نمود و با تمام قوا کلیه رسوم و سنن این دین را در سرتاسر جهان، به نام مسیحیت جدید اقتباس و اصل آن را به بوته ی فراموشی سپرده است.
در ایران نیز با وجود ستیز آیین مهر، ایزدبانو آناهیتا، جایگاه خود را نگاه داشت، به گونه ای که نرسی شاهنشاه ساسانی، حلقه ی شاهنشاهی را از ناهید دریافت می کند (نقش رستم) .
در طاق بستان نیز نقش ناهید بر روی یکی از سرستون ها دیده می شود و در جای دیگر نیز ناهید در کنار خسرو دوم قرار دارد.
موبد کرتیر که در دوران شش شاهنشاه ساسانی می زیست، در سنگ ن!بشته ی کعبه ی زرتشت، می نویساند:
… مرا در کشور موبد و داور و آیین بُد آتش کده ی آناهید اردشیر و آتش کده ی آناهید بانوک در استخر کرد…
روشن است که بین کیش مهر ایران عهد کهن و آیین مسیحیت از نظر قوانین ماهوی ارتباط زیادی وجود دارد. حتی برخی بر این باورند که حضرت عیسی (ع) در آغاز، پیرو آیین مهر بوده و سپس در آن تغییراتی می دهد که در نهایت به دین مسیحیت می رسد.
آنچه مسلم است بین زایش مهر (خورشید) یعنی همان شب یلدا و سالروز زایش مسیح (ع) ارتباط زیادی وجود دارد.
در شب یلدا ایرانیان، خوان یلدا (چله) می گستراند که بر آن، به ویژه « انار و هندوانه » می نهند و چنان که گفته شد در دوران کهن و باستان، آتش های بزرگ می افروختند تا خورشید را که به پایین ترین نقطه ی نور دهی رسیده، یاری دهند.
ایرانیان می کوشیدند، شب را با جشن (نیایش) صبح کنند و به خورشید ی که دوباره بلندا می گیرد، درود نثار نمایند.
باید گفت که در سال های نزدیک، جشن یلدا در سرزمین مادر (ایران) با شکوه بسیاری که در خور آن است، برگزار می گردد و هر ساله بر گستره ی آن افزوده می گردد. همچنین باید گفته شود که بر خلاف گفته ی باختر زمینیان که به باور پژوهندگان (یا به گفته ی بهتر، گرته برداران) سرزمین ما نیز راه یافته است، یلدا واژه ی ایرانی است که عربی شده و عربان با صرف آن، ده ها واژه ی ایرانی بنیاد، عربی شکل ساختند. (طالع، هوشنگ ۱۳۹۶).
چیزی که در پایان این نوشتار باید مورد تاکید قرار گیرد این است که جشن شب یلدا و بزرگ داشت آن نشانگر دانش و علم بسیار پیشرفته ای در عهد کهن ایران است که معلوم نیست در کجای تاریخ و به چه دلیل، این دانش ها از بین رفته است. توجه داشته باشیم که در آن دوردست های تاریخ، نیاکان ما از کجا می دانستند که درست و دقیق در این شب، انقلاب زمستانی رخ می دهد و از فردای این شب موقعیت خورشید تغییر می کند!

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....