۳ متهم ردیف اول ناترازی صندوقهای بازنشستگی
«تغییرات سنی و جمعیتی»، «کاهش نسبت پشتیبانی» و «بدهی دولت به صندوقها» سه عاملی است که ناترازی صندوقهای بازنشستگی را به وجود آورده است؛ تشدید ناترازیها سبب شده تا وابستگی این صندوقها به بودجه عمومی دولت به نزدیک ۴۰۰ هزار میلیارد تومان برسد. اقتصاددان: یکی از مهمترین سازوکارهای رفاهی در همه کشورها، طراحی صندوقهای بازنشستگی
«تغییرات سنی و جمعیتی»، «کاهش نسبت پشتیبانی» و «بدهی دولت به صندوقها» سه عاملی است که ناترازی صندوقهای بازنشستگی را به وجود آورده است؛ تشدید ناترازیها سبب شده تا وابستگی این صندوقها به بودجه عمومی دولت به نزدیک ۴۰۰ هزار میلیارد تومان برسد.
اقتصاددان: یکی از مهمترین سازوکارهای رفاهی در همه کشورها، طراحی صندوقهای بازنشستگی و پرداخت مستمری به بازنشستگان است. این اهمیت سبب شده تا مطالعات زیادی روی «مدیریت بهینه» صندوقهای بازنشستگی انجام شود.
ایران نیز یکی از فراگیرترین سیستمهای بازنشستگی را میان کشورهای جهان دارد. به بیان ساده، نظام مستمری ایران به دو بخش اصلی «بیمهای» و «غیربیمهای» تقسیم میشود. نظام غیربیمهای که به آن نظام غیرمشارکتی نیز گفته میشود بدون پرداخت حق بیمه اداره میشود و ماهیت حمایتی دارد. کمیته امداد، بهزیستی و بنیاد شهید مثالهایی از نظام مستمری غیربیمهای در ایران هستند.
نظام بیمهای به شکلی از پرداخت حقوق بازنشستگی اشاره دارد که در آن افراد در زمان جوانی کار میکنند و بخشی از حقوق خود را به یک صندوق بازنشستگی واریز میکنند تا در زمان بازنشستهشدن از آن مستمری دریافت کنند. در ایران چهار صندوق بازنشستگی دولتی و چهارده صندوق بازنشستگی صنفی-اختصاصی مشغول به فعالیت است. چهار صندوق دولتی شامل «سازمان تامین اجتماعی»، «صندوق بازنشستگی کشوری»، «صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر» و «سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح» میشود.
به گزارش اکوایران، صندوقهای بازنشستگی دولتی در ایران طی سالهای اخیر با چالشهای مالی شدهاند. این چالشها به دلیل ناترازی شکلگرفته در این صندوقها پدیدار شده است. به بیان دیگر، پولی که به این صندوقها وارد میشود معمولا کمتر از پولی است که برای پرداخت مستمری بازنشستگان از آن خارج میشود.
اگر صندوقها به دلیل ناترازی نتوانند مستمری بازنشستگان را پرداخت کنند طبعات اجتماعی قابلتوجهی رخ میدهد، به همین دلیل دولتها، که خود یکی از عوامل بروز این ناترازی هستند، بخشی از بودجه خود را تحت عنوان «کمک» به این صندوقها میدهند تا این کسری به طور ظاهری و موقت جبران شود.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به مجراهای بروز ناترازی در صندوقهای بازنشستگی ایران پرداخته است. این نهاد در گزارش دیگری که بعد از تقدیم لایحه بودجه ۱۴۰۳ به مجلس منتشر کرده، میزان وابستگی این صندوقها به بودجه عمومی دولت را بررسی کرده است.
سه متهم اصلی ناترازی در صندوقهای بازنشستگی؛ ردپای پررنگ دولت
ناترازی یا همان کسری صندوقهای بازنشستگی از چند مجرا به وجود میآید که ۳ مورد از مهمترین آنها «تغییرات جمعیتی و سنی»، «کاهش نسبت پشتیبانی» و «بدهی دولت به صندوقها» است.
«تغییرات جمعیتی و سنی»
صندوقهای بازنشستگی در حالی میتوانند مستمری بازنشستگان را پرداخت کنند که از سوی دیگر، بیمهشدگان به تعداد کافی وجود داشته باشند و حق بیمه بپردازند تا از طریق آورده آنان به صندوق مبلغ مستمری تامین شود. این مستمری از زمان بازنشستهشدن تا زمان فوت افراد پرداخت میشود. برای سنجش بهتر این مسئله شاخصی تحت عنوان «فاصله سن بازنشستگی تا امید به زندگی» طراحی شده است. این شاخص نشان میدهد که چند سال بین زمان بازنشستگی تا فوت افراد وجود دارد. بررسی مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که این نسبت در سال ۱۳۳۰ نزدیک به ۱۱ سال بوده است. به عبارت دیگر، زمانی که یک شخص در سال ۱۳۳۰ بازنشسته میشد، صندوق بازنشستگی به طور میانگین تا ۱۱ سال به او مستمری پرداخت میکرد.
چون سن بازنشستگی در ایران به مرور زمان کاهش یافته و در مقابل امید به زندگی مردم بیشتر شده، در سال ۹۹ فاصله سن بازنشستگی تا امید به زندگی به بیش از ۲۴ سال رسیده است. این در حالی است که تغییرات ترکیب جمعیتی ایران به سمتی در حال حرکت است که در سالهای آینده جمعیت سالمند و بازنشسته بیشتر از جمعیت جوان و شاغل خواهد بود. در نتیجه این تغییرات، صندوقهای بازنشستگی با افزایش پرداخت مستمری و کاهش دریافت حق بیمه مواجه خواهند شد و همین مسئله ناترازی آنان را تشدید خواهد کرد.
اگر صندوقها به دلیل ناترازی نتوانند مستمری بازنشستگان را پرداخت کنند طبعات اجتماعی قابلتوجهی رخ میدهد، به همین دلیل دولتها، که خود یکی از عوامل بروز این ناترازی هستند، بخشی از بودجه خود را تحت عنوان «کمک» به این صندوقها میدهند تا این کسری به طور ظاهری و موقت جبران شود.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به مجراهای بروز ناترازی در صندوقهای بازنشستگی ایران پرداخته است. این نهاد در گزارش دیگری که بعد از تقدیم لایحه بودجه ۱۴۰۳ به مجلس منتشر کرده، میزان وابستگی این صندوقها به بودجه عمومی دولت را بررسی کرده است.
سه متهم اصلی ناترازی در صندوقهای بازنشستگی؛ ردپای پررنگ دولت
ناترازی یا همان کسری صندوقهای بازنشستگی از چند مجرا به وجود میآید که ۳ مورد از مهمترین آنها «تغییرات جمعیتی و سنی»، «کاهش نسبت پشتیبانی» و «بدهی دولت به صندوقها» است.
«تغییرات جمعیتی و سنی»
صندوقهای بازنشستگی در حالی میتوانند مستمری بازنشستگان را پرداخت کنند که از سوی دیگر، بیمهشدگان به تعداد کافی وجود داشته باشند و حق بیمه بپردازند تا از طریق آورده آنان به صندوق مبلغ مستمری تامین شود. این مستمری از زمان بازنشستهشدن تا زمان فوت افراد پرداخت میشود. برای سنجش بهتر این مسئله شاخصی تحت عنوان «فاصله سن بازنشستگی تا امید به زندگی» طراحی شده است. این شاخص نشان میدهد که چند سال بین زمان بازنشستگی تا فوت افراد وجود دارد. بررسی مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که این نسبت در سال ۱۳۳۰ نزدیک به ۱۱ سال بوده است. به عبارت دیگر، زمانی که یک شخص در سال ۱۳۳۰ بازنشسته میشد، صندوق بازنشستگی به طور میانگین تا ۱۱ سال به او مستمری پرداخت میکرد.
چون سن بازنشستگی در ایران به مرور زمان کاهش یافته و در مقابل امید به زندگی مردم بیشتر شده، در سال ۹۹ فاصله سن بازنشستگی تا امید به زندگی به بیش از ۲۴ سال رسیده است. این در حالی است که تغییرات ترکیب جمعیتی ایران به سمتی در حال حرکت است که در سالهای آینده جمعیت سالمند و بازنشسته بیشتر از جمعیت جوان و شاغل خواهد بود. در نتیجه این تغییرات، صندوقهای بازنشستگی با افزایش پرداخت مستمری و کاهش دریافت حق بیمه مواجه خواهند شد و همین مسئله ناترازی آنان را تشدید خواهد کرد.
/پ
برچسب ها :بودجه 1403 ، دولت رئیسی ، صندوق بازنشستگی ، لایحه بودجه 1403
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰