تاریخ انتشار : دوشنبه 17 آذر 1399 - 13:36
کد خبر : 27214

کرونا وتاثیر آن برکسب وکارهای ایران

کرونا وتاثیر آن برکسب وکارهای ایران

یادداشت دویست و پنجاه ویکم : منشاء وریشه های سقوط کارآفرینان از دیدگاه استراتژیک و کارآفرینی – بخش اول اقتصاددان: کسب وکارها به عنوان ثروت ملی جوامع از ارزش والایی در بین مردم و مدیران کشورهای جهان برخوردار هستند. به طوریکه حتی فجایع انسانی مثل جنگ ها ، همه وهمه در راستای یک ماموریت ملی

یادداشت دویست و پنجاه ویکم :
منشاء وریشه های سقوط کارآفرینان از دیدگاه استراتژیک و کارآفرینی – بخش اول

اقتصاددان: کسب وکارها به عنوان ثروت ملی جوامع از ارزش والایی در بین مردم و مدیران کشورهای جهان برخوردار هستند. به طوریکه حتی فجایع انسانی مثل جنگ ها ، همه وهمه در راستای یک ماموریت ملی یعنی حفاظت از کسب وکارها رخ می دهد . اما ، با این همه کسب وکارها مثل هر موجود زنده ای همیشه در معرض نابودی واضمحلال قراردارند . دراین سلسله از یادداشت ها به این موضوع مهم و ریشه ای می پردازم . با این امید که بتوان روزنه های حفاظت وصیانت از کسب وکارها به عنوان ثروت ملی ایران زمین را شناسایی و برروی آنها تمرکز نمود .

تجربه من
علایم شکست وسقوط از همه ی ارکان این سازمان موج می زد . گویی همه چیز در حال سقوط بود . مدیران نه تنها کاری برای سازمان انجام نمی دانند، بلکه با زیاده خواهی خود ونیز سهم خواهی های زیاد از منافع شرکت ودریافت حقوق های به اصطلاح نجومی وبیش از عرف بازار ، عملا تیشه برداشته وبه ریشه ی سازمان می زدند.درمیان مدیران این سازمان خصوصی ف عوارض وبیماری های مدیریتی زیربه راحتی قابل ملاحظه بود :
– بی تفاوتی نسبت به سرونوشت ومنافع سازمان
– عدم انجام یک کار دارای ارزش افزوده ومهم برای سازمان
– سپردن سرنوشت سازمان به قضاء وقدر وشانس
– برگزاری جلسات غیر مفید وبی اثرکاری در داخل سازمان وبیرون از آن
– داستان سرایی های بیشمار وبیان خاطرات وقت گیر وغیر مفید و غیر مرتبط با منافع ومصالح شرکت در جلسات
– عدم هدایت ومدیریت جلسات حول موضوع دستور جلسه وتخطئی کامل از آن
– عدم توجه جدی به فروش شرکت وعدم تلاش برای پیدا کردن واجرای راه های افزایش آن
– عدم وجود شاخص های سنجش عملکردواثربخشی مدیران در سازمان
– عدم اندازه گیری عملکردمدیران سازمان وفقدان روحیه وفرهنگ جوابگوی مدیران نسبت به عملکرد خود
– وجود حاشیه های امن متعدد وفراوان مالی ، سازمانی واداری در سازمان برای مدیران
– حقوق های بالا وغیرکارآمد مدیران بدون اینکه در مقابل این دریافتی ها واقعا اثربخشی لازم را برای سازمان داشته باشند
– انتصاب مدیران به خاطر روابط خانوادگی ، شخصی وتوصیه ای و نه براساس شایستگی های مورد نیاز
– عدم هماهنگی وهم سویی مدیران با یکدیگر
– عدم رفتار استراتژیک در بین مدیران – مدیران این سازمان به هر کاری دست می زدند غیر از کارهای استراتژیک وتعیین کننده
– عدم زمانبندی مناسب برای کارها وفعالیت های سازمان وباز بودن مهلت زمانی انجام کارها
– آمد ورفتن های بی ثمروبی هدف در سازمان
– عدم تخصص وتجربه های مرتبط مدیران با موضوع فعالیت وماموریت سازمان
– وجود روحیه ی تبختر وخودستایی بالا در بین مدیران سازمان
– به کارگیری کارکنان سازمان براساس مناسبات خانوادگی آنها
– خود شیفتگی فراوان مدیران سازمان
– عدم تلاش پیگیر ومستمر مدیران برای کسب نتایج لازم از اقدامات وبرنامه های خود
– عدم پذیرش وفقدان روحیه ی همکاری بین مدیران وحساسیت بالای آنهابرای پذیرش قطعی وحتمی نقطه نظرات خود توسط سایر مدیران
– عدم وجود انضباط وسیستم های کارآمد ومناسب اجرایی در بین مدیران
– عدم خلاقیت ونوآوری بین آنها
– عدم پیروی آنها از افراد متخصص وصاحب نظر ووجود تضادهای عمیق پشت تظاهر آنها به رفاقت ودوستی با یکدیگر
– عدم پاسخگویی مدیران نسبت به عملکرد خود
– رفتار ژنرال گونه ودستوری مدیران وارجاع موضوعات اجرایی وکاری به دیگران .آنها خود را مسئول اجرای هیچ چیز نمی دانستند وفقط فرمان می دادند
– مدیران خود را در هیچ چارچوب وضابطه ای نمی دیدند ، هر وقت می خواستند می آمدند وهر وقت می خواستند می رفتند وبرعکس قواعد سفت وسخت اداری رابرای سطوح پایین تر منابع انسانی ایجاد کرده بودند
– امتیازخواهی وداشتن حاشیه ی امن مدیران ، دلیلی بر پاسخگونبودن آنها شده بود
– آنها همیشه نقش اپوزیسیون را بازی می کردند ودر صورت بروز هر مشکلی آنچنان به همکاران خود می تاختند که گویی در این سازمان هیچ نقشی نداشته وبه عنوان یک بازرس ویژه وظیفه ی پیدا کردن مسبب مشکلات را دارند
– هرچه بود آنها مدیر بودند و طلبکار ودیگران کارمند بودند وپاسخگو – این رویکرد قالب مدیران این سازمان فلک زده بود
آنها واقعا برای این سازمان نقش لشکر مغول را ایفاء کرده وبه طور کامل وبنیادین درحال تخریب آن بودند وخودمتوجه این رفتار ضد کارآفرینانه نبودند .ومتاسفانه می توان این موضوع را در بسیاری از سازمان های ایرانی ، از جمله سازمان وشرکت های خصوصی به ویژه آنهایی که به صورت خانوادگی مدیریت واداره می شوند مشاهده نمود .
در اینجا باید اشاره کرد که از دیدگاه استراتژیک وبرمبنای مفاهیم واصول کارآفرینی ، دلیل مهم سقوط وشکست سازمان ها ، مدیران آنها با برخورداری از سهمی ۹۹% در این موردهستند .

همانطور که در فوق آمد از دیدگاه کارآفرینی ، کسب وکارها ثروت ملی جوامع محسوب می شوند وبر آحاد یک جامعه است که آنها را حفظ نموده و توسعه بدهند . از این منظر ، حفظ ویا عدم حفظ کسب وکار به عنوان شاخصه ی وطن دوستی و حرکت ما در مسیر منافع ملی تلقی می شود و من امیدوارم که همه ی ما ایرانیان به خصوص قشر تحصیلکرده و مسئولات ومدیران محترم در این مسیر موفق و روسفید ظاهر شویم . مسئولیتی خطیر که بی شک ، تاثیری ماندگار بر قدرت نرم کشور وبایایی اقتصاد ملی وحس وفاداری ملی ما ایرانیان دارد.
از این منظر حفظ کسب وکارها نماد کامل و تصویری واقعی از روحیه و رفتار وطن دوستانه ی ماست مباد که خلاف آن عمل کنیم .
به امید روزی که جمله ی MADE IN IRAN خود گویای کیفیت محصولات وخدمات کشور عزیزمان 🇮🇷ایران 🇮🇷باشد .

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....