چرا با وجود شیر و روباه .جناب خر می شود داناترین سلطان جنگل

چرا با وجود شیر و روباه جناب خر می شود داناترین سلطان جنگل


روزی درجنگل تصمیم می گیرند با انتخابات شایسته ترین حیوان جنگل را از لحاظ هوش و شجاعت و ….به عنوان سلطان جنگل انتخاب کنند

برای انتخاب داناترین حیوان همه جا صحبت از انتخاب روباه و هدهد بود و رقابت بین این دو

روباه که از طرفی امید به پیروزی داشت از سویی نگران پیروزی هدهد بود .چرا که می دانست با انتخاب هدهد آعتبار وی از بین رفته و منافع زیادی را از دست خواهد داد

روباه غرق در افکار خود بود که چشمش به خر افتاد که در حال جفتک زدن به باد بود .
ناگهان جرقه ای در ذهنش روشن شد پس نزد خر رفت و شروع کرد از هوش و ذکاوت جناب خر تعریف کردن .

روباه مکار به جنگل رفت و اثبات کرد که داناتر و عاقل تر از جناب خر آفریده نشده و نخواهد شد و انتخاب خر می تواند ضامن حقوق بشر ( ببخَشید حقوق حیوان ) و حقوق شهروندی باشد .

و اما هدهد نیز که متوجه موضوع شده بود به دیدار جناب خر رفته و با جستجو در تاریخ ثابت کرد زمانی نیاکان دکتر خر همگی اهل علم و فضل بودند و برخی مکتب رفته و جناب دکتر خر نیز چند ترمی در دانشگاه مجازی در رشته حقوق مدیریت علوم و فنون مهندسی نوین ریاضیات گرایش اقتصاد سیاسی در جامعه شناسی خوانده اما به دلیل آتش سوزی جنگل در چند دهه قبل مدارکش از بین رفته اما کپی آنها موجود است.



و اینگونه بود که جناب خر شد داناترین حیوان و شایسته ترین مدیر جنگل



اما رقابت اصلی برای انتخاب شجاع ترین حیوان بین شیر و پلنگ بود .

روباه نزد شیر رفته و داستان پیروزی خر را به او می گوید و به شیر هشدار می دهد هرچند انتخاب او به عنوان سلطان جنگل تقریبا قطعی است اما اگر پلنگ پیروز شود اخراجش از جنگل حتمی است .

بنابراین شیر نزد جناب خر رفته و شروع می کند از از شجاعت و دلاوری های خر گفتن …

شیر از داستانهایی که پدربزرگش از شجاعت پدربزرگ خر تعریف می کرد به او می گوید …که چطور وقتی دایناسورها به جنگل حمله کرده و تمام حیوانات فرار می کنند فقط پدربزرگ خر در جنگل مانده و به تنهایی همه دایناسورها را شکست می دهد
و جناب خر نیز تصور می کند دارد آن را به یاد می آورد و البته نمی فهمد چرا می گویند نسل دایناسورها میلیونها سال قبل از بین رفته

بله جناب خر که ابتدا حیرت زده شده بود با هر کلمه شیر برق چشمش بیشتر و گردنش برافراشته تر می شد … و وقتی شیر گفت من به عنوان شیر جنگل کاملا به تو ایمان دارم و از تو حمایت خواهم کرد ،جناب خر باور کرد که تنها موجود شایسته برای سلطانی جنگلی پر از شیر و پلنگ و روباه و …جناب خر است و بس .

پلنگ وقتی از کاندید شدن خر اطلاع یافت ابتدا خنده و تعجبش با هم آمیخت اما بلافاصله با خود اندیشید چرا که نه ؟؟
اگر شیر سلطان شود قطعا روزگارش سیاه خواهد شد اما اگر جناب خر سلطان شود ( او که خر خودمان است ) می توانیم هر چیزی را به او دیکته کنیم پس کی شایسته تر از خر
و بدین ترتیب پلنگ هم شد حامی و اسپانسر جناب خر

و اینگونه جناب خر می شود شجاع ترین سلطان جگل

اما جالب تر و حیرت انگیزتر آنکه در انتخابات زیباترین حیوان جنگل کاشف به عمل آمد که چشمان خر در زیبایی کم از چشمان آهو ندارد و هر چند تعداد رنگهای بدن خر به تعداد رنگهای طاووس نیست اما زیبایی در سادگی است و کسی که زیبایی را در سادگی نمی بیند چیزی از هنر و زیبایی نمی داند .

و طاووس رنگین و آهوی متین نیز اعلام کردند همیشه اعتقاد داشتند خر زیباست.
زیباتر از آنکه در تصور حیوانی بگنجد ….

و این حقایق تا امروز از همگان مخفی مانده بود .

و حیوانات جنگل چنان محسور زیبایی جناب خر می شوند که بچه های بز و ….میلیونها تومان هزینه می کنند تا گوش خود را با عمل زیبایی به گوش الاغی تبدیل کنند


و اینگونه جناب دکتر خر در یک انتخابات آزاد به حق خود که سالیان دراز از آن محروم شده بود رسید و شد
زیباترین و داناترین سلطان بلامنازع جنگل


پ .ن . اگر امروز می بینید فلان جوانک (که با زور ژیلت سعی می کند نشان دهد پشت لبش سبز شده ) می شود رییس پتروشیمی و یا سازمان اقتصادی مهم کشور یا

فلان شخصی که حتی توان دو خط حرف زدن ندارد می شود نماینده مجلس و شهردار شهر ….( که اتفاقا زمین خواری در آن رواج دارد ) و ……

تصور نکنید اوضاع رو به سامان است و جوانگرایی در دستور کار قرار گرفته و یا مردم در انتخابات آزاد با اراده خود شخصی را به عنوان نماینده و رییس و ….. انتخاب کرده اند

خیر این جوانک و آن مثلا دکتر و شهردار همان خران زیبا و دانا هستند که شدند سلطان …

به دنبال روباه باشید


عادل بابایی
با اقتباس از عزیز نسین