سخنی کوتاه با حسین اقای شریعتمداری

دکتر سجادی پناه  عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت :   من رای دادم چون رای ندادن را مساوی با احساس گناه و عذاب وجدان عمیق می دانستم . این را گفتم که لشکر سایبری شما که منتظر گوشه چشمی هستند که هر مطلبی علیه تان نوشته می شود  آن نوشته و صاحب آن را لجن مال کنند بدانند که ما هم در همان طبقه خودشان قرار داریم .

به دعوای شما با اقای خاتمی که از سال ۸۸ مطرح و همیشه در یک چنین مواقعی سرباز می کند و اقتدار دستگاه قضایی و امنیتی کشور را برای چندمین بار به چالش می کشد ، و مردم از خودشان می پرسند که اگر چنین ادعاهای صحت دارد پس چرا با آنها برخوردی صورت نمی گیرد؟ هم کاری ندارم.

اما این جمله عجیب شما همه را نگران کرد که اگر رای ندادن آقای خاتمی به معنای اجرای دستور امریکا و اسرائیل بوده است مفهوم دیگر جمله شما اعتراف به این چالش بزرگ است که آن ۳۶ میلیون نفر هم که رای ندادند پیاده نظام امریکا و و گوش بفرمان آنها بوده اند و اگر این فرض بسیار بسیار غلط را بپذیریم آنوقت این سوال فربه پیش می اید که آقای شریعمتداری و امثال ایشان در این مدت طولانی چکار می کردند که دشمن توانسته است به صورت خاموش چنین لشکر عظیمی را در کشور سازماندهی و گوش بفرمان خود کند؟!

اما مردم شریف ایران من بعد از ۲۰۰ مصاحبه ای که با بزرگان هر دو جریان سیاسی کشور داشتم با کمی تسامح و تساهل به این نتیجه رسیدم که اصول گرایی و اصلاح طلبی به مثابه هر دو بالی بودند که باعث پرواز و پیشرفت این انقلاب شدند و اتفاقا هر دو گروه سخت کوشیده اند. اصول گرا ها بیشتر در حوزه *ساخت و ساز نظام* فعال بودند و و اصلاح طلبان در حوزه *سازو کار نظام* . یعنی تولید سخت افزار نظام  با اولی و تولید و ساخت نرم افزار نظام برعهده دومی بوده است و زمانی پیشرفت این انقلاب کند یا متوقف شده است که گروهی تندرو و تمامیت خواه قصد داشتند با کنار زدن دیگری هر دو حوزه را به تملک خود دربیاورند.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

ع