تاریخ انتشار : چهارشنبه 4 اسفند 1400 - 12:38
کد خبر : 78932

روسیه ، دام گذار اعظم گرفتار در تله اوکراین

روسیه ، دام گذار اعظم گرفتار در تله اوکراین

عضو شورای سردبیری با تحلیلی در اقتصاددان نوشت: همانطورکه قبل از شروع درگیری بر خلاف برخی تحلیل های رایج مکتوب و یقینی در اقتصاددان نوشتم ، جنگ بین روسیه و اوکراین آغاز شد اما برای تبیین واضح تر اوضاع لازم میدانم تحلیلی از علل و عوامل موجد بحران را به سمع و نظر مخاطبان فرهیخته

عضو شورای سردبیری با تحلیلی در اقتصاددان نوشت:

همانطورکه قبل از شروع درگیری بر خلاف برخی تحلیل های رایج مکتوب و یقینی در اقتصاددان نوشتم ، جنگ بین روسیه و اوکراین آغاز شد اما برای تبیین واضح تر اوضاع لازم میدانم تحلیلی از علل و عوامل موجد بحران را به سمع و نظر مخاطبان فرهیخته برسانم.

وضعیت کنونی روسیه به رهبری پوتین محصول دیالکتیک دو مؤلفه اساسی عینیت سیاست خارجی عملگرایانه روسیه و ذهنیت روسیه و تأثیر آن در نظام تصمیم گیری راهبردی این کشور در ذیل و زمینه بازی جدید نظام بین الملل تحت عنوان «New Great Game» نهفته و قابل درک است .

۱-سامانه تصمیم سازی راهبردی (Strategic Decision Making)

مؤلفه اول نظام و سامانه راهبری و تصمیم گیری در حوزه های راهبردی در سیاست والا در روسیه بر پایه «قلت تعدد»،«کوچکی قاعده» و «ارتفاع پست وکوتاه» هرم نخبگانی است که پوتین خود را در رأس این هرم کوچک تصمیم ساز قرار داده است .ذهنیات حاکم شده بر پوتین و حلقه الیگارش های سیاسی محدود ،منفعل و غالبا گوش به فرمان وی مبنی بر تأمین منافع ملی حداکثری روسیه بر اساس روش تصمیم گیری عقلانی و کسب منافع حداکثری (روش اسنایدر )با تکیه بر زور، اقتدار و کاربست همه امکانات ملی و بین المللی روسیه بدون درنظر گرفتن کامل محذورات ملی و بین المللی این کشور است.بارزترین مشخصه و ویژگی این نظام تصمیم گیری این است که گستره کامیابیها در این فرآیند تصمیم گیری به همان اندازه چشمگیر و باشکوه است که دامنه شکست ها مهیب و عقب زننده . هرچند انتخاب بهترین گزینه ، چابکی در تصمیم گیری و عدم اتلاف وقت برای ایجاد اجماع نخبگانی به ویژه در سطوح سیاسی-نظامی از نظر طرفداران این شیوه از مزایای این روش تصمیم گیری برشمرده می شود اما در صورت ناکامی و شکست ،سیستم مظاهرت و پشتیبانی از سیاست اتخاذ شده بسیار ضعیف و شکننده است و معمولا به تشتت ،عدم تمرکز و پراکندگی هرم تصمیم گیری خواهد انجامید .

 

۲-تجربه های پیشین موفقیت آمیز (objectivity)

نمونه های میدانی موفق در پیگیری سیاست خارجی پرریسک و تحقق گام به گام بلند پروازی های پوتین از جمله مهمترین آنها در گرجستان ،سوریه ،کریمه ،

قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی و به خصوص سکوت و انفعال عامدانه بلوک رقیب در جهت به تثبیت و به انجماد کشاندن باورهای پیشینی و ذهنیت روسی (Subjectivity) تأثیر بسزایی داشته است و پوتین را قدم به قدم در موقعیت نقطه اوج روند صعودی و در پوزیسیون عزیمت به سوی هزیمت با روند نزولی شتابنده قرار داده است .تأثیر همزمان و دیالکتیک تقویت کننده سامانه تصمیم سازی راهبردی ابتناء یافته بر «رئیس خردمند و حلقه مشاوران محدود » و توفیقات میدانی حاصل از آن موجب گشته تا از این تعاطی ،سنتز و الگویی از این شیوه حکمرانی جذاب ،موفق و صد البته ناپایدار و غیر نهادین ،پوتین و بسیاری از دیگر رهبران سیاسی را جذب خویش کند

امروزه در کنار پوتین شخصیت های چون اردوغان ،بن سلمان ،عمران خان و دیگرانی چند ،از نمونه ها و الگوهای عملی این شیوه حکمرانی جذاب و پرریسک به شمار می آیند که در صورت عدم به کارگیری به موقع از اهرم های تعادل و چرخش های تاکتیکی اثربخش همگی در شمار بازندگان بزرگ سالهای آتی خواهند بود .

اکنون پوتین به عنوان الگوی کامل و بت سیاسی این شیوه از حکمرانی به عنوان یک رهبر حاکم موفق ، جذاب ،مقتدر وصاحب جلال در خلوت و جلوت بنا بر سنن حتمی تاریخی و مبانی قطعی علم سیاست مبتلا به همان بیماری لاعلاجی شده که پیشینیان وی بدان دچار شده بودند .حقیر این بیماری را «طاعون سیاه حکمران جاه طلب » نام می نهم که نشانه بارز این مرض در دوران پیشرفته بیماری چیزی نیست جز «اشتباه محاسباتی راهبردی در آخرین گام به سوی پیروزی»

یعنی درست در موقعیتی که حکمران بیشینه خواه و حداکثر طلب با ناآگاهی از حد یقف های پیشروی در سیاست بین الملل نیاز به تثبیت و نهادینه سازی پیروزمندی های پیشین در بستری از سکون نسبی راهبردی ،استقرار و آرامش جهت کارپردازی های ثبات بخش تاکتیکی دارد ،با اساس قراردادن مجدد تجربه های پیشین به عنوان مبنای تصمیم گیری جدید که ناشی از انجماد و تصلب پیش فرض های ذهنی پیشینی است ؛به اشتباه؛ گامی بلند ،مخرب و برانداز به جلو بر می دارد .این گام بلند اشتباه را می توان در شتابزدگی پوتین در اعزام بیش از یکصد هزار نیرو ،تجهیزات و ادوات سنگین به مرزهای اکراین به وضوح مشاهده کرد ،یک موقعیت غیر تعادلی و مدام از کنترل خارج شونده که پوتین و روسیه را مابین یک

«پیشروی انتحاری» و «یک عقب نشینی هیمنه شکن »و بسیار پرهزینه سرگردان کرده و به تله انداخته است.

شخصا معتقدم هر گونه حمله روسیه به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت به یک کشور مستقل و درعین حال صلح طلب و هنجار مند (دست کم به ظاهر) که هیچ گونه تهدیدی را متوجه روسیه نکرده است ،تا بایکوت کامل ،فقدان موقت و سپس تا اخراج همیشگی روسیه از کرسی دائم شورای امنیت توسط بلوک رقیب پی گرفته و به جد دنبال خواهد شد.البته قابل ذکر است موفقیت بلوک متخاصم روسیه در پیگیری و تحقق سطحی از اهداف تابع متغیرهای می باشد که پرداختن به آنها در این مقال نمی گنجد .

 

۳-نظم جدید در قالب بازی بزرگ جهانی (New Great Game)

در پرداختی کاملا مختصر به مولفه سوم به عنوان بستر و فضای تمام بازیهای خرد و کلان سیاسی مرتبط به همین مقدار بسنده می کنم که سالهاست چین و روسیه با فعالیت و کنش های اقتصادی-سیاسی معنی دار در حوزه آسیای مرکزی و قفقاز و به خصوص با تشجیع و تشویق پاکستان ،ترکیه و ایران به عنوان سه قدرت مهم منطقه ای ،گامی اساسی در جهت ایجاد یک هسته شرقی قدرتمند ،تحت کنترل امنیتی و اقتصادی خویش برداشته اند که موجبات به صدا درآمدن آژیر های هشدار و تحریک سنسورهای حساس بلوک متخاصم (غرب)را فراهم آورده است .

خروج آمریکا از افغانستان و بازگشت طالبان به قدرت یکی از اولین نمود ها و دسیسه های غرب برای ایجاد اختلال در سامانه ی نوپای هسته شرقی بود که به شدت موجب تزاید ابهام و سردرگمی در حوزه داخلی این هسته بود که مصداق آن زدودن امنیت و ابهام آفرینی در ابر پروژه خطوط اتصال استراتژیک تحت قالب «یک کمربند یک راه » قابل تفسیر است.

گارد تهاجمی و غیر سازشکارانه غرب با طلایه داری ناتو و مقاومت سرسختانه اکراین و بی اعتنایی کامل به خواسته های حداقلی آقای پوتین در روزهای اخیر ،اقدام مستقیم و آشکار بلوک غرب در راستای پیامی صریح به اتاق کنترل سامانه شرقی تلقی می گردد .

هر چند مطالب فوق در قامت یک فرضیه مطرح می باشد اما از چنان درجه اهمیت بالایی برخوردار است که همه موضوعات کلان سیاسی و امنیتی منطقه و جهان در صورت صحت تمامی یا بخشی از این فرضیه ،تأثیرات عمیقی از آن خواهند پذیرفت .

شخصا معتقدم هر دو گزینه جنگ روسیه علیه اکراین و یا عقب نشینی روسیه و در نتیجه الحاق اکراین به ناتو و تبعات وسیع ناشی از آن آغاز همان چیزی است که از آن به عنوان «عصر پسا کرونا»در زمینه سیاست یاد شده است .یک بار دیگر اروپای شرقی منشأ یک تحول عمیق جهانی خواهد شد .در پایان این قسمت یادآور می شوم که نظرداشت فرضیه فوق و درک صحیح از بازیها و رقابت های بزرگ و نوپدید جهانی حتی در شکل یک  فرضیه می تواند آمادگی ذهنی و میدانی لازم برای نظام جمهوری اسلامی ایران در این برهه حساس و در هنگامه باز چینش نظام قدرت و موازنه قوا را فراهم کند که به شرط حیات در قسمت های بعدی به آن و تأثیرات عمیق ناشی از آن خواهیم پرداخت .

اما کلام آخر اینکه روند توفیقات پوتین و نفس های مکتب پوتینیسم به شماره افتاده است که هشداری است برای علاقه مندان همکاری‌های استراتژیک با روسیه و رویاپردازان ایجاد گشایش یک جبهه شرقی .هر چند آسیا محوری و تقویت سامانه شرقی امریست پسندیده که ملزومات خاص خود را می طلبد .

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

گوک ترک دوشنبه , ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۲۲:۲۹

نزدیک دو ماه و نیم از انتشار این مقاله می‌گذرد، و به نظر می‌رسد نظریه یا نظریات مولف بر واقعیت‌هایی منطبق است. چه حمله روسیه به اوکراین که حتی محافلی در خود غرب را هم متعجب کرد و این سوال که پوتین و دستگاه سیاسی‌اش با چه عقل و عاقبت‌اندیشی دست به تهاجم مستقیم به اوکراین زد!!!! در حالیکه نیروی نیابتی قدرتمندی در مناطق شرقی و جنوبی اوکراین داشته و دارد؛ همچنان برای بسیاری از ناظران باقی است.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....