تاریخ انتشار : پنجشنبه 8 تیر 1402 - 22:42
کد خبر : 130493

خودکشی یا قتل اهالی قلم؟

خودکشی یا قتل اهالی قلم؟

اقتصاددان :  جامعه‌ای که کتاب نمی‌خواند، اهالی کتاب خود را خواهد کشت. عنوان درست‌تر خبر این است “وادار به بدرود حیات شد”. اهل قلم ایرانی همان زنده‌هایشان هم روزی صد بار می‌میرند. آن‌ها نمی‌توانند یا به سختی می‌توانند شکاف بین آگاهی خود با واقعیت‌های یک کشور عقب‌مانده را پر کنند. آن‌ها آگاهی بیشتری از معضلات

اقتصاددان :  جامعه‌ای که کتاب نمی‌خواند، اهالی کتاب خود را خواهد کشت. عنوان درست‌تر خبر این است “وادار به بدرود حیات شد”. اهل قلم ایرانی همان زنده‌هایشان هم روزی صد بار می‌میرند. آن‌ها نمی‌توانند یا به سختی می‌توانند شکاف بین آگاهی خود با واقعیت‌های یک کشور عقب‌مانده را پر کنند. آن‌ها آگاهی بیشتری از معضلات و مشکلات و بحران‌های موجود دارند، مشکلاتی که آدم کوچه‌بازاری حتی به ذهنش خطور نمی‌کند. مسائلی که جامعه حتی حاضر نیست به آن‌ها فکر کند. جامعه‌ای که کتاب نمی‌خواند یک بار اهل قلم خود را با فقر می‌کشد، یک بار با جهل خود، یک بار با پایمال کردن آرمان‌ها و معیارهایش، یک بار با به سخره گرفتن سواد و دانشش، یک بار با آزار و اذیت‌های سوداگران نشر و یک بار با بی‌اخلاقی و رواج دروغ و دزدی و فریبکاری در تقریبا تمام طبقات و اقشار جامعه، یک بار با بی‌نظمی و بی‌قانونی و یک بار با معضلات فیل‌افکن اجتماعی. اهل قلم ایرانی، اهل قلم جهان سومی روزی صد بار می‌میرد. همان زنده‌هاشان هم با فداکاری در حال تمدید حیات خودند. شک دارم هیچ اهل قلمی در این کشور بارها و بارها در طول عمرش به خودکشی با مهاجرت فکر نکرده باشد. دوستی تعریف می‌کرد که مدتی از سر فقر و ناچاری دچار حاشیه‌نشینی شده بود (و می‌دانید کسی که عاشق کتاب و قلم است نمی‌تواند به راحتی تن به کار دیگری دهد) و همسایه‌اش ضایعاتی از آب درآمده بود‌. ساختمان‌های حاشیه‌ی شهرها اکثرا یک‌شبه ساخت و قاچاقی‌ساخت‌اند و دیوار و پیکر درستی ندارند و همسایه‌ها حتی گاهی صدای حرف زدن همدیگر را می‌شنوند. یک بار ضایعاتی با زنش دعوایش شده بود که ای بابا زن! تو چرا با من خوب نیستی؟! همین همسایه‌ی ما زن و شوهر نویسنده‌اند، بیکارند! همیشه خانه‌اند و خوابند! ولی با هم خوبند! تو چرا با من خوب نیستی؟!! بعدا وقتی اسباب‌کشی کرده‌ بود کارگرهای اسباب‌کشی دبه کرده بودند و چند میلیون پول اضافه خواسته بودند، وقتی پاسخ شنیده بودند که موجودی کارت من همین قدر است که قبلا توافق کردیم، کارگرها طعنه زده بودند که بیچاره به جای خواندن این همه کتاب که ما بار زدیم گشادبازی را بگذار کنار و برو کار کن!
طرف تلخ‌تر ماجرا آنجاست که شما شب و روز از اخلاق و نظم و قانون می‌نویسید اما در جامعه فقط شیادی و حیله‌گری و سوداگری و چپاول و سوء استفاده و بی‌شرافتی و بی‌صداقتی می‌‌بینید. این جامعه، قاتل است، جامعه‌ای که کتاب نمی‌خواند اهل فرهنگ و قلم خود را به قتل می‌رساند. از زنده‌هایشان یا نومیدان و مردگان متحرک می‌سازد یا مرده‌های واقعی. درنتیجه خود آن جامعه به مرگ و زوال محکوم می‌شود چون تمام منابع کسب آگاهی و بهبود را مسدود می‌کند. کتاب بخوانیم تا قاتل نباشیم!

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....