تاریخ انتشار : دوشنبه 27 فروردین 1403 - 9:28
کد خبر : 163761

دکتر محمد رسولی( شاهنامه شناس،وکیل پایه یک دادگستری و نویسنده ی کتب حقوقی و پژوهشی)

حقوق سالمندی در شاهنامه

حقوق سالمندی در شاهنامه

شاید در وهلۀ نخست به نظر آید که چه ارتباطی بین سه مفهوم “حقوق، سالمند و شاهنامه” وجود دارد و ارتباط بین این سه در ذهن نفی گردد. در ادامه ی نوشتار حاضر، این مطلب روشن و خلاف این تبادر آشکار می گردد. امروزه شاهنامه پژوهان حرفه ای در یافته اند که شاهنامه روایت تاریخ

شاید در وهلۀ نخست به نظر آید که چه ارتباطی بین سه مفهوم “حقوق، سالمند و شاهنامه” وجود دارد و ارتباط بین این سه در ذهن نفی گردد.
در ادامه ی نوشتار حاضر، این مطلب روشن و خلاف این تبادر آشکار می گردد.
امروزه شاهنامه پژوهان حرفه ای در یافته اند که شاهنامه روایت تاریخ است. کل شاهنامه روایت تاریخ سیاسی – اجتماعی ایران در دوران کهن و باستان است. هنگامی که چنین اثری با چنین محتوایی باشد، پس بی گمان مسائل جامعه ی انسانی به طور عام و جامعه ی ایرانی به طور خاص در آن وجود دارد. از جمله مسائل هر جامعه ای وجود قشر سالمند آن است.

با توضیحی که ارائه شد، قابل انتظار است که از قشر سالمند در شاهنامه سخن رفته باشد. در این مقالۀکوتاه، موضوع مذکور مورد بررسی است تا در یابیم آیا به راستی از سالمندان در شاهنامه مطلبی وجود دارد؟ اگر هست سالمندان چگونه جایگاهی در شاهنامه دارند ؟
با توجه به دانسته ها و شناخت کلی از فرهنگ ایرانی، پیش فرض ما این است که قشر سالمند در شاهنامه مورد توجه همراه با احترام به آنان و رعایت منزلت آنها می باشد.
واژه کلیدی دیگر این بحث “حقوق” است. حقوق دارای تعاریف گوناگونی است، یک تعریف آن می تواند شناسایی شأن و جایگاه افراد و رعایت بایسته های مناسب شایستگی آنان باشد. آنگاه در همین راستا قواعد و اصول و قوانین و مقرراتی پدید می آید. آنچه در فرهنگ جامعه باشد، جزو اخلاق و عرف و رفتار و رویه جامعه می شود. سپس همین اخلاقیات و رفتارها و باورها رنگ قانونی به خود می گیرد. از همین رو حقوق، ریشه ای هم در اخلاق دارد و نیز به دور از واقعیات جامعۀ خود نیست.
عرف نیز از دیر باز سالمند را افراد دارای سن بالا شناخته است.‌ عرف جامعۀ شرقی و به ویژه ایران که تاریخ آن در شاهنامه بیان شده، مبتنی بر احترام به بزرگتر و سالمند است.‌
در شاهنامه موارد زیادی به سالمند اشاره گردیده و از آن با عناوین مناسب و متفاوت نام برده شده است. اغلب از آنها با عبارت”سالخوردگان” و گاهی برای تاکید بیشتر بر احترام و پاسداشت ایشان”سالخورده مهان” و گاهی “پیران فرزانه” نامیده شده اند. نیز دانش و دانایی را مرتبط با سالمند و پیر دانسته است:
توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود
چنین گفت داننده دهقان پیر که دانش بود مرد را دستگیر
مگر مرد با دانش و یاد گیر چه نیکوتر از مرد دانا و پیرنگاهی نو چاپ پنجم اقتصاددان نوشته
می بینیم که در اینجا دانایی با پیری و سالمندی همراه شده است.
به طور کلی از سالمندان و سالخوردگان در شاهنامه سخن بسیار است که آوردن ابیات مربوطه سبب طولانی شدن مطلب می شود و به خصوص که باید پیش زمینۀ آوردن آن ابیات توسط فردوسی بزرگ توضیح داده شود تا معنا رسا شود که با کوتاهی این نوشتار تطابق نخواهد داشت. لذا از آنها می گذریم و تنها چند بیت دیگر اینجا می آوریم :
چو گل بشکفید از می سالخورد رخ نامداران و شاه نبرد
یا در بیت دیگر:
نگوید چنین مردم سالخورد به گرد در ناسپاس مگرد
یا :
بگویش که هر چند من سالخورد بدم پاک یزدان مرا شاد کرد
یا :
چه گویی تو ای خواجه سالخورد چشیده ز گیتی بسی گرم و سرد
همان طور که معروض شد، بیت های اشاره کننده نیاز به توضیح برای تبیین حقوق سالمندی دارد.‌ در داستان همین بیت آخر، ضمن دلجویی از پهلوانی سالمند، به او می گویند همه ی مطالبات شما درست است و حاکمیت متعهد به ایفا و رعایت همه حقوق شماست. حتا با احترام از او می خواهند که اگر باز نظری دارد یا ناراضی است بفرماید.
در تنگناها پادشاه بزرگان کشور که سالمند بودند را به چاره جویی فرا می خواند:
ز هر کشوری موبدی سالخورد بیاورد کاین نامه را یاد کرد
از حال و فضای حاکم بر ابیات شاهنامه پیداست که سالمندان و سالخوردگان مورد احترام و علاقه ی زیاد اطرافیان می باشند. اگر بخواهیم در اینجا همه ی نمونه ابیات را بیاوریم، مطلب طولانی می شود. لذا تنها دو بیت از آن را برای شاهد کار می آوریم .
فریدون فرخ شد سالخورد به باغ اندرون آورد گرد
بر این گونه گردد سراسر سخن شود سست چو نیرو گردد کهن
می بینیم که چه با احترام و نزاکت و بزرگی از دوران پیری یاد می شود و با چه ظرافتی به دیگران سست شدن بدن سالمند و لزوم توجه به این نکته و در نتیجه رعایت حال آنان گوشزد می شود.
در اینجا شایسته نکته ی جالبی گفته شود که خود شاهنامه که این همه برای ما ارزش و اهمیت دارد، سالمند در تهیه و تدوین آن نقش داشته است! به گفتی حکیم بزرگ ابوالقاسم فرددوسی یکی از افراد اصلی که کمک اساسی به فردوسی در تنظیم و سرایش و نگارش شاهنامه بوده است، فردی سالمند بوده است. ضمناً همین جا با استفاده از این مطلب بگوییم که می توان نتیجه گرفت ” سالمندان به ویژه در امور فرهنگی ” بسیار می توانند برای جامعه مفید واقع شوند که نمونه ی کار آنان تالیف شاهنامه است. فردوسی بزرگ بخشی ازسخنان خود یعنی محتویات شاهنامه را از زبان یک شخص پیر و سالمند بنام ” ماخ هروی” روایت نموده است. بر اساس پژوهش های ژرف انجام شده آن مرد سالمندِ کمک رسان به فردوسی، یکی از همان کسانی است که ابومنصور معمری برای نوشتن شاهنامۀ ابومنصوری گماشته بود. از این سالمند فرهنگی، حکیم توس گاهی با عنوان ” پیر خراسان ” یاد نموده است. می دانیم که “پیر” لقبی احترام آمیز با معانی معنوی و عرفانی است. چنانکه گویند: پیر طریقت، پیر دیر و یا ” بی پیر به خرابات مرو”. در شاهنامه پیر معنی مرشد، استاد و راهنما را نیز می رساند. از سوی دیگر می دانیم که پیر مترادف سالمند هم به کار می رود ! محمد رسولی 3 1 اقتصاددان نوشته
آیا این امری اتفاقی و تصادفی است؟! به باور ما، نه. بلکه دقیق و درست و حساب شده برای رساندن شان و عظمت و فرزانگی سالمندان در فرهنگ ایرانی، شاهنامه این لقب ( فرنام ) را برای سالمندان به کار برده است.
همین که یک نفر سالمند در گردآوری منابع شاهنامه و تهیه این کتاب بسیار ارزنده و جاودانه به حکیم توس کمک موثر کرده است و فردوسی از این سالمند با چنان نیکی یاد کرده است درسی به ما دوست داران شاهنامه است که قدر سالمندان را بدانیم و در حفظ منزلت و حقوق آنان بکوشیم و پند پیران را بشنویم.
در چندین جای شاهنامه نیز رعایت حرمت و حقوق آنها با بیان های گوناگون آمده است.
نشان دیگر که به خوبی و روشنی از نقش سالمندان در جامعه ی سیاسی حکایت می کند، توجه ویژه به رای و تصمیم آنان است.
آنها (سالمندان) همیشه طرف مشورت می باشند. نمونه :
چنین گفت با سالخورده مهان که جز خویشتن را ندانم جهان
یا در هنگامه های بحران و حساس، چند تن از سالمندان تصمیمات مهم و سرنوشت ساز را اتخاذ می کنند. نمونه :
به شهر اندرون هر که بد سالخورد بر شاه رفتند رخساره زرد
در پند و نصیحت های منوچهر شاه پیشدادی نیز رعایت حقوق و شان سالمندان دیده می شود.
در پایان یادآور می شویم که بر اساس مندرجات شاهنامه در ایران قدیم، کشور دارای یک انجمن مهم اداره کننده بود که افراد و اعضای آن از پیران سالمند و خردمند تشکیل می شد.
نتیجه گرفته می شود که در شاهنامه به عنوان یک سند پر ارزش ملی سالمندان مورد توجه واقع شده و از آنها هماره به بزرگی و نیکی نام برده و توصیه به رعایت حقوق آنها شده است.

موسسه ی حقوقی بزرگمهر حکیم آماده پاسخگویی به سوالات شما
شماره تماس :۰۹۱۰۲۲۲۱۴۰۹

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....