تاریخ انتشار : چهارشنبه 4 فروردین 1400 - 20:34
کد خبر : 40361

جنگل و پارکی بدون «بان»

جنگل و پارکی بدون «بان»

فاضل خمیسی روز گذشته به اتفاق دوستان، پارک ِ«شهروند» یا همان به زبان محلی «پارک زویه» را برای پیاده روی انتخاب کردیم، منطقه ای وسیع که گفته میشود بخاطر وجود نفت، هنوز هم مورد ادعای شرکت نفت است، اتفاقاً یکی، دو دکل نفتی را در همان حوالی مشاهده کردم ، انصافاً خداوند دیگر چگونه نعمتش

فاضل خمیسی

روز گذشته به اتفاق دوستان، پارک ِ«شهروند» یا همان به زبان محلی «پارک زویه» را برای پیاده روی انتخاب کردیم، منطقه ای وسیع که گفته میشود بخاطر وجود نفت، هنوز هم مورد ادعای شرکت نفت است، اتفاقاً یکی، دو دکل نفتی را در همان حوالی مشاهده کردم ، انصافاً خداوند دیگر چگونه نعمتش را به خوزستان ارزانی نماید، زیر درخت ها نفت می جوشد، طولانی ترین و پر آب ترین رودخانه ی کشور در آن جاریست، زمین جلگه ای و مسطحش مستعد کاشت مهمترین محصولات استراتژیک است، دریا دارد، کوه دارد ، با کشورهای همسایه مرز زمینی و دریایی دارد و خلاصه نعمتی نمانده که به این سرزمین عطا نشده، خدایـا شُکرت!!

اما همین استان با اینهمه آب و ثروت خدادادی وقتی با سایر استان‌ها مقایسه میشود عرق شرم بر پیشانی می نشاند، ناگفته ها بی شمار و چرخش قلم سنگین و کُند است، بگذاریم به وقت گِله ….

پارک شهروند را می گفتم! سه یا چهار ساعتی در آن منطقه که بیشتر به جنگلی متروک شبیه بود پیاده روی کردیم، نخل ها از فرط بی آبی سوخته و تبدیل به کومه ای از خاکستر شده بودند ، واقعاً تا حالا ندیده بودم نخل این اسطوره مقاومت و ایستادگی اینچنین ذلیلانه فرو ریزد ! اکثر نخل ها اینچنین به ذلت کشیده شده بودند، میگویند نخل نفرین میکند و نفرینش نیز می گیرد…

هر چند به همت و تلاش فراوان درخت های این پارک و جنگل «دست کاشت» و بر اثر سالیان متمادی تنومند و به قول معروف سرپا شده بودند اما حالا به یُمن ذغال ۳۰ هزار تومانی و آمار بالای فقر و بیکاری بسیاری از درخت ها بی رحمانه از ته بریده شده تا تبدیل به ذغال و پول گردند، گویا درختانی که حریف تشنگی شده بودند، حریف تبر و حتی اره های برقی نشده و مظلومانه وار قربانی سودجویی بشر گشته اند.

از نکات جالب در این جنگل یا پارک، ساختن حوضچه هایی مستطیل شکل با بلوک و سیمان برای آبگیری و قرار دادن آب در آنها بود تا حیوانات یا پرنده ها بتوانند از آب آن برای رفع تشنگی استفاده کنند، علیرغم این کار شایسته، متاسفانه به چهار الی پنج حوضچه سر زدیم اما هیچکدام شان آبی نداشته و معلوم بود هفته هاست آبگیری نشده اند!!

با خود گفتم، حتماً در این چند ساعت پیاده روی، با پارکبان یا جنگلبانی مواجه می شوم و موضوع را طرح خواهم کرد، اما دریغ از این خیال…

اینجا به حال خود و تبرهای تیز رها شده، خدا خودش به ما رحم کند!

دو استکان چای داغ

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....