تاریخ انتشار : شنبه 18 اردیبهشت 1400 - 15:22
کد خبر : 46011

علل ناکارآمدی قرارگاه ها و ستاد های تشکیل شده در نظام اداری کشور چیست؟

علل ناکارآمدی قرارگاه ها و ستاد های تشکیل شده در نظام اداری کشور چیست؟

یک دولت با تمام وزارتخانه ها و سازمان هایش به مثابه چرخ دنده های یک ساعت دیواری است که باید به گونه ای منظم و هماهنگ حرکت کنند تا زمان ر ا به درستی به ملت خود نشان دهند. اقتصاددان: اگر یکی از وزارتخانه ها (این چرخ دنده‌ها) با بقیه هماهنگ نباشد و به درستی

یک دولت با تمام وزارتخانه ها و سازمان هایش به مثابه چرخ دنده های یک ساعت دیواری است که باید به گونه ای منظم و هماهنگ حرکت کنند تا زمان ر ا به درستی به ملت خود نشان دهند.

اقتصاددان: اگر یکی از وزارتخانه ها (این چرخ دنده‌ها) با بقیه هماهنگ نباشد و به درستی حرکت نکند “سیستم شناسایی زمان” مختل خواهد شد. اینجاست که اهمیت “کار تیمی” در کابینه دولت ها معنی و مفهوم پیدا می کند. یعنی به همان میزانی که مهم است چه کسانی به عنوان وزیر در کابینه حضور داشته باشند به همان میزان اهمیت دارد که تعامل وزرا و نحوه‌ی ارتباط آن‌ها با یکدیگر چگونه تنظیم و تعریف شده باشد. تامین امنیت روانی برای تک تک وزرا مهم‌ترین عامل ایجاد وحدت برای یک تیم موفق در هئیت دولت قلمداد می شود. زیرا ترس از محاکمه ، استیضاح و … که مسبب تامین رضایت ذینعفان بیرون از کابینه است عملا کار هماهنگی را در داخل کابینه برای رئیس جمهور مشکل می کند.

بنابراین ضرورت “هماهنگی” که تقریبا حلقه مفقوده نظام اداری کشور است بعنوان یک عنصر کمیاب، با ماهیت چندوجهی ظهور و بروز پیدا می کند و بر اثر نابرابری “قدرت” در درون و بیرون کابینه از یک سو و تحت تاثیر متغیرهای زمینه ای و تربیتی ای ناشی از تفاوتهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هر یک از وزرا از سوی دیگر به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و مخدوش می شود .

بنابراین نظام اداری کشور ما همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه در حوزه همکاری و هماهنگی میان وزارتخانه ها و سازمان ها با چالشهای جدی روبروست. و دولت ها برای غلبه بر این نوع چالش ها اقدام به ایجاد قرارگاه یا ستادهای هماهنگی می کنند زیرا ماهیت چندبعدی برخی از مسائل عمومی نظیر اقتصاد ، سلامت و …. همکاری نزدیک چند وزارتخانه ها را با هم ضروری می سازد. بنابراین فلسفه وجودی تشکیل قرارگاه ها و ستادها که از حوزه نظامی به حوزه اداری کشانده شده است، صرفا ایجاد هماهنگی برای غلبه بر مسائل چند بعدی است. یعنی وقتی یک مشکل عمومی به اندازه ای حاد و غیر قابل کنترل می شود که احساس نیاز و ضرورت در “حاکمیت رفتارهای نظامی” که مختص قرارگاه های جنگی است در نظام اداری پدیدار می گردد ، قرارگاه ها یا ستادها در نظام اداری متولد و پا به عرصه وجود می گذارند.

همان طوری که می دانیم لفظ قرارگاه یا ستاد بیشتر در حوزه نظامی مرسوم و معمول بوده است. چه به هنگام لشگر کشی و حمله نظامی، و چه به هنگامه دفاع در مقابل دشمن، سازمان ویژه‌ای برای مدیریّت جنگ پیش‌بینی می‌گردد که متفاوت از مواقع عادّی و زمان آرامش و صلح است. در این سازماندهی، به علّت ورود به یک مخاطره عظیم، ستاد یا قرارگاهی به‌صورت ویژه و با اختیارات خاص که قادر است تمامی امکانات، الزامات، نیروی انسانی و قوای مجموعه را با سرعت تمام و بدون اتلاف وقت در مکان یا مکان‌های مستقر و مورد بهره‌برداری قرار دهد، تشکیل می گردد.

باید دقّت داشت که ایجاد قرارگاه های مختلف از قرارگاه های فرهنگی یا اقتصادی گرفته تا قرارگاه مرغ و تخم مرغ، برای پوشش دادن به کمبودها و نقایص موجود ساختاری و فرآیندی شکل می گیرد و باید همواره به آنها نگاهی موقتی داشت. بدین معنا که باید با نگاه سیستمی و نظام سازی بلافاصله در درون نظام اداری کشور این نقاص ساختاری را برطرف و این نوع کارکرد های ستادگونه در آن جانمایی، طراحی، تکمیل و به سرعت جایگزین گردند.

مهمترین مزیت و کارکرد این نوع ستاده ها و قرارگاه ها در این است که با یک نوع سازماندهی ویژه، شرائط اقدام سریع را برای مقابله همه جانبه فراهم کند زیرا جوهره و ذات مسئله یا بعبارت دیگر طول، عرض و عمق مخاطره که وضعیت عادی دولت را به وضعیت قرارگاهی تبدیل می کند قادر است در کوتاه مدت و قصور برخی از وزارتخانه ها، کشور را به سرعت وارد بحرانی عظیمی نماید.

فراموش نکنیم در حوزه نظامی، همه ملزومات “اقدام و عمل” به صورت متمرکز در اختیار فرمانده قرار می‌گیرد تا هیچ‌گونه انحراف و تعارضی با خواسته‌های این مرکزیت صورت نپذیرد. جریان داشتن اطلاعات از ستاد به فرمانده همواره در اولویت اول این ساختار قرار دارد که متاسفانه این خصوصیت مهم در حوزه اداری کمتر به چشم می خورد.

اما سوال اساسی در به خدمت گرفتن این واژه های نظامی و کاربرد آن ها در حوزه های اداری این گونه قابل طرح است که چرا مفهوم قرارگاه یا ستاد نتوانست در نظام اداری، همان کارویژه های اصلی خود را در حوزه نظامی داشته باشد و بر عکس ناکارآمدی ها را تشدید و حتی در برخی موارد باعث گم شدن مسولیت ها گردید؟

۱- یکی از عواملی که باعث ناکارآمدی ستادها می شود عدم انتخاب وزرا براساس داشتن مهارت “کار گروهی” است که این شایستگی از “مهارت‌های هوش هیجانی و اجتماعی” آنان سرچشمه می گیرد و می بایست این شایستگی بوسیله نزدیکان رئیس جمهور در هنگام انتخاب وزرا در کابینه مورد ممیزی قرار می گرفت و تشخیص داده می شد. زیرا وظیفه تطبیق مدل ذهنی وزرا با مدل ذهنی ریس جمهور بر عهده آن گروه خاص قرار دارد.

۲- احساس نیاز به تحسین و تشویق برخی از وزرا یکی دیگر از ناکارآمدی ستاد و گرایش به سوی عملکرد انفرادی است. برخی از وزرا دوست دارند که فقط نام آنها برده شود و خودشان برنده و انجام‌دهنده تمام کار‌ها باشند. شدت نیاز به تحسین و شناخته شدن در این افراد به حدی است که اگر وارد کار گروهی در ستاد شوند انگیزه خود را از دست داده و احساس محدودیت می‌کنند.

۳- گاهی تکروی و خودشیفتگی در برخی از وزرا آنقدر قوی است که “کار تیمی ” آنها را در ستاد تحت‌تاثیر قرار می دهد به گونه ای که آنها وجود ستاد را مانعی اصلی برای دستیابی به اهداف خود می‌پندارند.

۴- داشتن روحیه استبدادی، خودرایی و خود محوری برخی از وزرا باعث شکست خوردن “کار تیمی” می شود. برخی از اعضای ستاد، تمایلی به شنیدن و به کار بردن نظرات دیگران ندارند و نظر خود را ارجح بر نظر دیگران می‌پندارند. اگر این دسته از افراد بتوانند کنترل ستاد را به‌دست بگیرند حتما به شیوه دیکتاتوری اعمال نظر خواهند کرد، آنها به ناچار در ستاد گذران امور می کنند و اگر قرار بر مشارکت آرا و همبستگی باشد غالبا احساس بدی به آنها دست می دهد و به پشتوانه قدرت های بیرون از ستاد چه بسا گروه را ترک و یا نسبت به اجرای تصمیمات ستاد بی تفاوت بمانند و یا مسولیت ها را مدام به گردن دیگری بیاندازند.

۵- برخی از وزرا تعهد عمیقی نسبت به تصمیمات و اقدامات ستاد در خود احساس نمی کنند. درست است که هریک از اعضا، دارای یک شخصیت منحصر به فردی در ستاد می باشد، ولی زمانی که برای انجام یک ماموریت مشترک در کنار یکدیگر قرار می گیرند می بایستی تمام آن تفاوت ها را کنار گذاشته و نسبت به “کار تیمی ” احساس تعهد عمیق بنمایند به گونه ای که از همه تصمیمات ستاد دفاع کنند ولو اینکه در هنگام تصویب یک مصوبه، به آن رای منفی هم داده باشند نه این که موفقیت ها را به نام خود و شکست ها را به پای ستاد بنویسند.

بنابراین عملکرد ضعیف قرارگاه ها و ستادهای تشکیل شده در نظام اداری کشور، از قرارگاه های بزرگ اقتصاد مقاومتی گرفته تا قرارگاه های کوچک مرغ و تخم مرغ حکایت از این واقعیت تلخ دارد که بسیاری از وزرا در دولت های مختلف از “هوش هیجانی و اجتماعی” پایینی برخورداراند و غالبا یا با خود و یا در رابطه با وزرای همکار خود، دچار مشکلات اساسی می شوند.

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....