داش فریدصلواتی چندی پیش دوستی گفت : #داش_فرید بعضی وقتها بیهوده تلاش میکنی ، برو به زندگیت برس . گفتم : منطورت اینه که : از کاشتن گل، در باغچه کسانی که قرار نیست به آنها آب بدهند دست بردارم ؟ آره؟ گفت : یه چیزی تو این مایه ها در جوابش گفتم : “در
داش فرید صلواتی داش فرید هشت ساله بود که انقلاب شد، حال که از آن زمان چهل و اندی سال میگذرد وقتی به مخالفین و اپوزوسیون حکومت آن دوران می نگرم متوجه می شوم بسیاری از آن افراد با آنکه دیدگاه های متفاوتی در بین روشنفکران، روحانی ها، غربزدگان، کمونیستها و لائیک ها بودند، با
داش فریدصلواتی دوازدهم اردیبهشت سالمرگ کسی است که در کارنامه خود دارای هشتاد و پنج زن صیغه ایی و عقدی است.اطرافیانش او را سلطان صاحبقران ، شاه شاهان ، قدرقدرت ، شاه‌بابا،شاه شهید،قبلهٔ عالم و ظل‌الله لقب داده اند. با این القاب دهن پر کن که تنها برای مصرف داخلی معنا داشت و غرب و
مامور پلیسی که جورج فلوید سیاهپوست آمریکایی را کشته بود، توسط دادگاه گناهکار و مجرم شناخته شد دادگاه آمریکا با این حکم ثابت کرد، در ایالت متحده هیچ کس فراتر از قانون نیست حتی آنها که مسئول امنیت کشور هستند . وقتی این حکم صادر شد هیچ نهادی به خود اجازه نداد به دادگاه توهین
بقلم #داش_فریدصلواتی وقتی ترکیب اعضای ده‌گانهٔ هیات رئیسهٔ « #جبهه_اصلاحات_ایران » را دیدم به این نتیجه رسیدم که گویا قرار نیست اتفاق جدید و تحول نو و بدیعی در جبهه اصلاحات به وجود بیاید . سالهاست در شهرهای مختلف ، افراد متفاوتی را در جبهه اصلاح طلبان دیده ایم که تنها حضور فیزیکی داشته و
رفیقی می گفت: دنیا یک خانه بزرگ است و آدمها هر کدام مانند یکی از وسایل خانه هستند. بعضی کارد هستند تیز، برنده و بیرحم. بعضی کبریت هستند و آتش به پا می کنند. بعضی کتری هستند و زود جوش می آورند. بعضی تابلوی روی دیوار هستند، بود و نبودشان تاثیری در ماهیت خانه ندارد.
