گفتگویی اختصاصی با مدرس دانشگاه دکتر حجت اله سمیع زاده

اقتصاد دان در گفتگو با دکترحجت اله سمیع زاده دکترای مدیریت و مدرس دانشگاه عنوان شد ؛

به نام خدا
سیاست، اقتصاد و زندگی مردم کهگیلویه بزرگ را چگونه تحلیل می کنید؟

اکثر متفکران و صاحبنظران بر این باورند که توسعه سیاسی یک جامعه در پرتو حضور و ظهور احزاب سیاسی است که به عنوان حلقه رابط بین مردم و حاکمیت سیاسی عمل می کنند و بر همین اساس تا زمانی که احزاب سیاسی در جامعه نهادینه نشوند کارکردهای اساسی آنها از جمله مشارکت سیاسی، جامعه پذیری سیاسی، ارتباطات سیاسی و …، به معنای واقعی تحقق پیدا نمی کنند. اما با نگاهی دیگر اگر توسعه سیاسی را به حضور مستمر مردم در صحنه و مشارکت سیاسی تعبیر کنیم، با نگاهی اجمالی به رویدادهای پس از انقلاب در می یابیم که مردم فهیم کهگیلویه بزرگ علی رغم همه محرومیت ها نقشی پررنگ در همه صحنه ها به خصوص انتخابات که اصلی ترین نماد مردم سالاری و مشارکت سیاسی است داشته اند. مردمی که در طول هشت سال دفاع مقدس حماسه ها آفریدند و به نسبت جمعیت بیشترین شهید را تقدیم انقلاب کردند. اما همین مردم که لایق بهترین ها هستند، در بعد اقتصادی از حداقل های یک زندگی معمول و متعارف محرومند و گواه این ادعا شاخص هایی نظیر قدرت خرید مردم، درآمد پایدار، دسترسی به آموزش کیفی، حضور فعال زنان در عرصه اقتصادی، اشتغال، جاده های استاندارد ارتباطی و …است که در همه این شاخص ها در فقر و محرومیت به سر می برند و این شایسته مردم فهیم، غیور و همیشه در صحنه کهگیلویه بزرگ نیست.

بدون وابستگی به گرایش های سیاسی ، چرا محرومیت دست از سر مردم کهگیلویه بزرگ بر نمی دارد؟

بنده معتقدم در منطقه ای که دارای ذخایر آبی عظیم، معادن بسیار غنی وخاک بسیار حاصلخیز و از همه مهمتر این همه نیروی انسانی نخبه و سرآمد است، حلقه مفققوده رشد و توسعه اقتصادی، منطقه مدیریت علمی و متولیان توانمند و دلسوز است.
ببینید، کهگیلویه بزرگ بالقوه فقیر نیست، سرزمینی است غنی دارای معادن و ذخایرعظیم و ارزشمند و دشت های حاصلخیز که مستعد بیشترین رشد و توسعه اقتصادی است. اما سوء مدیریت و عدم دلسوزی متولیان امر و کج سلیقگی آنان در طی سالها که زمام امور در دستشان بود وضعیت اقتصادی مردم کهگیلویه بزرگ را به این حال و روز انداخته که حتی از حداقل های یک زندگی متعارف نیز محرومند.

به نظر می رسد برخی از نمایندگانی که بیشترین زمان را در ۴۴ سال گذشته فرصت وکالت در مجلس را داشته اند، برنامه ای برای محرومیت زدایی نداشتند. تحلیل جنابعالی را بدانیم.

بنده نیز با نظر شما موافقم. چراکه وضعیت موجود خود گواه بر این مدعاست و پس از ۴۴ سال متأسفانه توسعه کهگیلویه بزرگ همسو، همگام و در راستای سند چشم انداز توسعه همه جانبه کشور نیست و گرفتار بن بست های ارتباطی، تولیدی، خدماتی و حتی مدیریتی است. اگر در دوران نمایندگی به جای انحصارطلبی، تمامیت خواهی، قومیت گرایی و انتصاب های پیشنهادی و تحمیلی به قوه مجریه، در هر دوره نمایندگی با رایزنی، تلاش و پیگیری دلسوزانه یکی دو پروژ بزرگ اشتغال زایی را کلید می زدند و از ظرفیت های عظیم اقتصادی منطقه استفاده می کردند و اقدام به احداث و راه اندازی حداقل یک طرح تولیدی و اقتصادی می کردند وضعیت
اقتصادی و معیشت مردم کهگیلویه بزرگ اینگونه نبود که جوانان به جای حضور در محفل گرم خانواده و تحصیل علم ناچار باشند برای امرار معاش به عسلویه و استانهای دیگر مهاجرت کرده و تن به کارگری و عملگی دهند. مردم کهگیلویه یزرگ به دنبال به دست آوردن عزت بودند اما اکسیری است که با یک تحول بزرگ حاصل می شود.

برنامه، بودجه و مدیریت. به عنوان کسی که این سه اصل توسعه پایدار را تخصص دارید،کدام دوره نمایندگی را منطبق با تحلیل خودتان می دانید؟

برنامه طرح و نقشه ای است که راهکارهای علمی، منطقی و حساب شده ای برای دستیابی به توسعه پایدار را ارائه می دهد. یا به عبارت دیگر فرآیندی است مداوم، حساب شده و منطقی به منظور ارشاد و هدایت مجموعه فعالیت هایی که منجر به تحقق اهداف از پیش تعیین شده که همانا توسعه پایدار است می شود. بودجه نیز برنامه مالی است برای انجام فعالیت هایی که در برنامه طراحی و پیش بینی شده است و به عبارت دقیق تر بودجه عملیاتی بودجه ای است که در آن اهدافی که نیل به آنها نیازمند اعتبار مالی است مشخص شده، برآورد هزینه لازم برای تحقق این اهداف قید شده، توجیهات لازم برای اجرای هر گونه عملیات مشخص شده و طی آن می توان میزان پیشرفت هر برنامه را به طور دقیق اندازه گیری کرد. در این بین مدیریت عنصر کلیدی توسعه پایدار است زیرا مدیریت هماهنگ کننده برنامه با بودجه است و با اشراف بر عملیات اجرایی پیش بینی شده در برنامه و تامین بودجه و اعتبار مالی برنامه ها را برای حرکت به سمت توسعه پایدار عملیاتی می کند.
حالا با عنایت به موارد ذکر شده و جایگاه و اهمیت این سه رکن اصلی توسعه پایدار، بنده با احترام به سایر نمایندگان ادوار گذشته و نگاهی مدیریتی و به دور از تعصبات حزبی و سیاسی، دوره چهار ساله نمایندگی مهندس عدل هاشمی پور را در مقایسه با سایر دوره ها بیشتر منطبق با تحلیل خودم از سه رکن اساسی توسعه پایدار می دانم و ایشان را در دوره جدید نیز شایسته ترین فرد برای نمایندگی مردم شریف و نجیب کهگیلویه بزرگ می دانم، زیرا هم واجد تخصص و مهارت علمی و تجربی لازم در طراحی برنامه پروژه های بزرگ بوده، هم نشان داده که بیشرین ارتباط و توان لازم را برای جذب بودجه برای اجرای طرح ها و پروژه های عظیم اقتصادی و تولیدی دارد و هم سالها تجربه موفق در اجرا و مدیریت پروژه های کلان اقتصادی را دارا می باشد.

اگر مردم بپذیرند که راه حل معمای بزرگ توسعه پایدار، دانشگاه باشد، چه معیارهایی را برای انخاب نماینده ۱۴۰۲ پیشنهاد می دهید؟

با این نگرش، که می توان گفت نوعی نگاه واقع بینانه و علمی به قضیه انتخابات است، ضمن پذیرفتن این واقعیت که اساسی ترین وظیفه نماینده مجلس قانونگذاری و نظارت همه جانبه بر امورات مختلف کشوراست، اگر با محوریت توسعه پایدار به انتخابات مجلس نگاه کنیم و شرایط و موقعیت خاص کهگیلویه بزرگ را در نظر بگیریم می توان گفت مهمترین معیار، داشتن طرح و برنامه علمی و حساب شده و توان رایزنی بالا برای جذب اعتبار جهت اجرای پروژه های تولیدی و اشتغال زایی برای رفع محرومیت، رشد و توسعه اقتصادی و برون رفت از بن
بست ارتباطی و اقتصادی است که دامنگیر مردم کهگیلویه بزرگ شده است. اما در کنار آن می توان به ملاک ها و معیارهای دیگری نیز اشاره کرد ازجمله: تعهد و دینداری، داشتن تتفکر انقلابی و اعتقاد عملی به مدیریت جهادی، صداقت و امانت داری به معنی شفافیت و صادق بودن با مردم، دارا بودن تخصص حداقل در یکی از حوزه های کاری مجلس جهت حضور فعال در کمیسیون های تخصی مجلس شورای اسلامی و اشراف بر آن، مردم داری و مردمی بودن و افتخار به خدمتگذاری مردم، جرات، جسارت و شجاعت در دفاع از حقوق مردم و …

سخن آخر عضو هیات علمی دانشگاه به جوانان، نخبگان و دانشگاهیانی که قرار است فعال سیاسی کهگیلویه بزرگ باشند.

توصیه بنده به جوانان، که اکثر دانشجو و سفیران فرهنگی در بین خانواده ها هستند، و به همکاران فرهیخته دانشگاهی که هدایتگر نسل جوان بوده و رسالت خطیر معلمی را بر دوش دارند این است که در مهمترین رویداد سیاسی که سرنوشت آینده خود و کهگیلویه بزرگ را تعیین می کند، با نگاهی عالمانه و بر اساس شاخص ها و معیارهای علمی، فارغ از تعصبات قومی و با حاکمیت عقلانیت سرنوشت انتخابات ۱۴۰۲ را رقم بزنند. در پایان با کسب اجازه از شما، چون مخاطبان من قشر تحصیلکرده و دانشگاهی است به یک نکته ظریف مدیریتی اشاره می کنم:
در مباحث مدیریتی و رویکرد سیستمی یکی از ویژگی های سیستم های اجتماعی آنتروپی است. آنتروپی یعنی همه سیستم ها به مرور زمان و در اثر سکون، بی تحرکی و فرسودگی رو به اضمحلال و زوال می روند. برای جلوگیری از اضمحلال و زوال تدریجی سیستم های اجتماعی، می بایست اقدامات و تمهیداتی از قبیل بازنشسته کردن اعضای مسن، ورود نیروی تازه نفس و انرژیک، استفاده از دانش و تکنولوژی جدید و اندیشیدن تدابیر و تمهیدات تازه به کار گرفته شود تا سیستم جانی تازه بگیرد و به چرخه فعالیت برگردد، که مجموعه این تمهیدات را که در جهت خنثی کردن آنتروپی صورت می گیرد در اصطلاح مدیریتی نگانتروپی یا آنتروپی منفی می نامند. بر همین اساس بنده فکر می کنم کهگیلویه بزرگ دچار آنتروپی شده است و اکنون نیاز مبرم به نگانتروپی یا آنتروپی منفی دارد.
کهگیلویه بزرگ نیاز به تغییر و تحولی عظیم دارد تا از بن بست های اقتصادی و ارتباطی، نظام مدیریتی ضعیف و فرسوده ، و محرومیت ها رهایی یابد. و این امر نیازمند حمایت و همراهی قشر فرهیخته دانشجویی و دانشگاهیان است.