امیر قاسمی: پیچیدگی‌های سیستم‌های اقتصادی باعث می‌شود تا نتوان به‌صورت مطلق یک سیاست را مثبت یا منفی دانست. سیاست‌های اقتصادی در یک بخش مکمل یا جایگزین سیاستگذاری در بخش‌های دیگر هستند؛ در واقع برای تحلیل درست‌تر موثر بودن یک رویکرد خاص، باید آن را در نقشه بزرگ اقتصاد تحلیل کرد. یکی از ابزارهای سیاستگذاران اقتصادی در کشورها، حمایت از صنایع و بنگاه‌ها از طریق اعمال تعرفه بر روی کالاهای وارداتی است. اعمال تعرفه بر روی کالاهای دیگر کشورها در صورتی‌که همگام با سیاست صنعتی متناسب و زمان‌دار و مشروط باشد می‌تواند به تقویت برخی صنایع کمک کند، با این‌وجود استفاده نامناسب از این ابزار ممکن است باعث شود که رابطه اقتصادی کشورها با اقتصاد جهانی دچار اخلال شده و صنایع داخلی در نتیجه نبود رقیب دچار رخوت شوند. این فرآیند در نتیجه باعث تولید کالاهایی خواهد شد که نه‌تنها استانداردهای لازم برای رقابت در سطح جهانی را ندارند بلکه حتی شهروندان کشور نیز نسبت به استفاده از آنها رغبت ندارند.

بررسی آمارها نشان می‌دهد حتی کشورهایی که جزو اقتصادهای باز محسوب می‌شوند نیز از ابزار تعرفه استفاده می‌کنند، اما تحلیل شاخص‌هایی مانند میانگین وزنی نرخ تعرفه، ارزش تجاری کالاهای وارداتی معاف از تعرفه و نسبت کالاهای معاف از تعرفه به کل حجم تجارت می‌تواند تصویر روشن‌تری از نوع نگاه کشورها به مقوله تجارت ارائه‌دهد. بر اساس آمارهای بانک جهانی نرخ تعرفه‌های تجاری در ایران نسبت به میانگین جهانی رقم بالاتری را نشان می‌دهد. با توجه به اینکه این فرآیند در بلندمدت تغییری نداشته‌است و همچنین با نگاهی به وضعیت صنعت ایران، می‌توان گفت سیاستگذاران در نیم قرن گذشته با اعمال یک سیاست وارونه از ابزار تعرفه استفاده درستی نکرده‌اند.

Untitled-1 copy