تاریخ انتشار : جمعه 3 آذر 1402 - 20:00
کد خبر : 147975

برداشتی از کتاب «جهان خود را تغییر دهید»

برداشتی از کتاب «جهان خود را تغییر دهید»

هر کس، هرکجا باشد می‌تواند تغییری ایجاد کند. اقتصاددان :   این کتاب برای همه نوشته‌شده است. اگر می‌خواهید جهانتان را تغییر دهید. در این کتاب می‌آموزیم که چگونه اهداف خود را شناسایی کنیم؟ ارزش‌هایی را که تفاوت ایجاد می‌کنند زنده کنیم، کاتالیزور تغییر شویم، به گروهی مناسب بپیوندیم یا یکی از گروه‌های مناسب خود را

هر کس، هرکجا باشد می‌تواند تغییری ایجاد کند.

اقتصاددان :   این کتاب برای همه نوشته‌شده است. اگر می‌خواهید جهانتان را تغییر دهید.
در این کتاب می‌آموزیم که چگونه اهداف خود را شناسایی کنیم؟ ارزش‌هایی را که تفاوت ایجاد می‌کنند زنده کنیم، کاتالیزور تغییر شویم، به گروهی مناسب بپیوندیم یا یکی از گروه‌های مناسب خود را جذب کنیم. برای به وجود آوردن تغییر، با دیگران همکاری کنیم، تأثیر خود را بر جهان بسنجیم و به پیشرفت خود ادامه دهیم.
یادتان باشد نیازی نیست نگران تغییر کل جهان باشید. اگر فقط بتوانید اوضاع را برای یک نفر در جهانتان بهتر کنید، حقیقت، لذت و خشنودی را برای ایجاد تجربه خواهید کرد.
مهم نیست چه سنی دارید، مهم نیست تابه‌حال چه‌کاری کرده‌اید یا چه‌کاری نکرده‌اید، هرگز برای انجام دادن کاری که جهانتان را تغییر می‌دهد دیر نیست.
بسیاری از ما، احساس می‌کنیم دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم شکست‌خورده است، اما تغییر آسان‌تر از آن است که فکرش را می‌کنیم.
آیا می‌خواهید جهان خودتان را تغییر دهید؟ آیا می‌خواهید خودتان را تغییر دهید؟ و بخشی از جنبش تحول باشید در چند سفری الهام‌بخش از «من» به «ما»، برای ایجاد تغییر و با کمک همدیگر را در چهار مرحله سوق می‌دهد.
الگوی چهار مرحله‌ای به شرح زیر نمایانگر رشد و توسعه هر فردی است که می‌خواهد جهانش را تغییر دهد.
مرحله اول – می‌خواهم تغییری ایجاد کنم: اکثر ما منتظریم یک نفر دیگر برای مشکلاتی که می‌بینیم کاری انجام دهد. منتظر دولت، نظام پزشکی، آموزش‌وپرورش، بازار، رسانه، نهادهای مذهبی و غیره کاری انجام دهند؛ اما واقعیت این است که نمی‌توانیم منتظر تغییر بمانیم و عاملی برای تغییر شوید. ابتدا افکارتان را تغییر دهید. اصلی‌ترین محرک تغییر درد است. جهان، دیگر نیازی به رؤیاپردازی ندارد، بلکه به کسانی نیاز دارد که رؤیاها را به واقعیت تبدیل کنند. بجای تمرکز روی از بین بردن فقر، باید روی به دست آوردن و رونق ثروت تمرکز کرد؛ و از طریق حل کردن مشکل فقر به دست نمی‌آید، بلکه از طریق سرمایه‌گذاری در نوآوری‌هایی به وجود می‌آید که بازارهای جدید درون کشورشان خلق می‌کنند. رهبری معنایی جز تأثیرگذاری ندارد. پس اگر شما فقط روی یک نفر تأثیر بگذارید یک رهبرید. وقتی شجاعت را به رهبری خود اضافه کنید، آن‌وقت است که فرصت‌های تغییر خلق می‌شوند و درنتیجه فرهنگ تغییر می‌کند. «یادمان باشد یک کتاب، یک‌قلم، یک کودک و یک معلم می‌توانند جهان را تغییر دهند.»
برای تغییر از دیگران باید دعوت کنید به شما ملحق شوند؛ و این افراد در اولویت هستند:
• کسی که هنگامی صحبت می‌کنید به حرفتان گوش می‌دهد.
• کسی که نظر شما را می‌خواهد.
• کسی که به تجربه شما احترام می‌گذارد.
• کسی که پیشنهادهای شما را دنبال می‌کند.
• کسی که ایده شما را می‌خواهد.
• کسی که از کار کردن کنار شما لذت می‌برد.
• کسی که از شما حمایت می‌کند.
• کسی که برای وقت شما ارزش قائل است.
• کسی که نکات مثبت شما را با دیگران به اشتراک می‌گذارد.
• کسی که به شما ارزش اضافه می‌کند.
مرحله دوم – با افرادی که تغییر ایجاد می‌کنند: به تنها چیزی که نیاز داریم یکدیگر است و حالا همگی باهم هم مسیر شویم. تغییر ذهنیت از «تنهایی کار کردن» به «کار کردن با دیگران» باید تغییر کند و از تمرکز بر «من» به «ما» تغییر کند و طرز فکر خود را از «این گروه قرار است به من سود برساند» به «من به این گروه ملحق شده‌ام تا به آن سود برسانم» تغییر دهیم. لذا «چه کسی» مهم‌تر از «چگونه» می‌شود، حساس‌تر است.
برای شناخت استعدادهای خود به سیاهه ویژگی‌های مثبت (علاقه، تجربه، دانش، مهارت، رابطه،‌ تأثیرگذاری، دیدگاه زمان و منابع) نگاهی بیاندازید و به خودتان از عدد یک ضعیف‌ترین تا عدد پنج قوی‌ترین نمره دهید.
یک تیم به موارد زیر نیاز دارد:
۱- تحمل کردن ضعف‌های یکدیگر
۲- تشویق یکدیگر برای دستیابی به موفقیت
۳- آگاهی از این موضوع که هر یک از ما چیزی برای ارائه داریم.
۴- آگاهی از اینکه همه ما سه مورد بالا را رعایت می‌کنیم.
بازگشت اجتناب‌ناپذیر و اضافه کردن ارزش به دیگران، پله‌پله رخ می‌دهد. به سیاهه زیر نگاهی بیاندازید در حال حاضر کجا قرار دارید:
خواسته: می‌خواهم به دیگران ارزش اضافه کنم.
پرسش: چگونه می‌توانم به دیگران ارزش اضافه کنم.
جامعه: می‌دانم که می‌خواهم به دیگران ارزش اضافه کنم.
مشاهده: می‌بینم که چگونه باید به دیگران ارزش اضافه کنم.

ملحق شدن: می‌توانم به شما کمک کنم تا به دیگران ارزش اضافه کنم.
مجهز شدن: می‌دانم چگونه باید به دیگران ارزش اضافه کنم.
عمل: دارم به دیگران ارزش اضافه کنم.
بازخورد: آن‌ها به من می‌گویند که دارم به آن‌ها ارزش اضافه می‌کنم.
رضایتمندی: راضی هستم از اینکه به دیگران
خسرو: ارزش اضافه کنم.
انگیزه: می‌خواهم مدام به دیگران ارزش اضافه کنم.
مشارکت: به یکدیگر ارزش اضافه کنیم.
رشد: دیگران را پیدا کنیم تا به آن‌ها ارزش اضافه کنیم.
تغییر: اضافه کردن ارزش به دیگران باعث تحول من شده است.
دریافت: کسانی که به آن‌ها ارزش اضافه کرده‌ام چندین برابر ارزش به من برگردانده‌اند.
«نشان دادن واکنش ساده‌ترین کار است. دومین کار ساده پاسخ دادن است، اما سخت‌ترین کار آغاز کردن است.»
ده عنصر قدرتمند مشارکت (نقاط قوت مکمل هم، هدفی مشترک، عدالت، اعتماد، پذیرش، بخشش، ارتباط، تواضع، زمان و ارزش گذاشتن به مشارکت شریک) که با دنبال کردن و پیدا کردن این ارزش‌های مشترک شانس موفقیت‌هایتان افزایش یابد.
مرحله سوم – طبق ارزش‌های متحول کننده زندگی کنم: ارزش‌های نیک را بپذیرید و مطابق آن عمل کنید و ارزش ارزش‌ها را تجربه کنید. با برگزاری گردهمایی‌های تحولی و نحوه عملکردشان بهترین راه برای کمک به دیگران و اضافه کردن ارزش به آن‌ها است.
دلایل موجهی که باعث می‌شود ارزش‌های نیک را یاد بگیرید چیست؟ و یک دلیل وقتی موجه است که با معیارهای زیر همخوانی داشته باشد:
برای چیزی: عبارات مثبت و مثبت اندیشی
جامعه: در برابر تمام کسانی که قصد مشارکت دارند پذیرا باشد.
خدمت محور: برای سودرسانی اصلی به دیگران
سرسختی و انعطاف‌پذیری: تحمل کردن تغییرات سیاسی، فناورانه و فرهنگی
آرمان‌گرا: بزرگ، بی‌باک و درنهایت انجام‌ناپذیر
مطابق با ارزش‌های نیک بودن
سیاهه ارزش‌هایی که می‌توان به مردم آموزش داد:
(دیدگاه، تعهد، ارتباط، شجاعت، پشتکار، رشد شخصی، اولویت، عدالت، عفو، بخشندگی، قدردانی، امیدواری، خشوع، نوآوری، کمال، مهربانی، رهبری، گوش دادن، عشق، احترام، مسئولیت‌پذیری، خودتنظیمی، خود ارزشی، خدمت، یادگیری، کارگروهی و اخلاق کاری)
ارزش‌های خوب باید شخصی باشند و تفاوت بین عادات، اصول و ارزش‌ها وجود دارد:
عادت یک فعالیت یا کاری است که شاید در موقعیتی کارآمد باشد، اما الزاماً در موقعیتی دیگر کارآمد نباشد. برعکس آن، ارزش‌ها در تمام موقعیت‌ها کارآمد هستند.
همچنین ارزش‌ها با اصول و قواعد متفاوت هستند. یک اصل یا قاعده درواقع، حقیقتی بیرونی است و مانند یک قانون فیزیکی قابل‌اعتماد، هم جهانی است و هم در هرزمانی قابل‌استفاده است.
شاید ما اعتبار اکثر اصول را بدانیم، اما فقط آن اصولی را می‌پذیریم که ازنظر خودمان مهم هستند. وقتی این اتفاق می‌افتد، آن اصل تبدیل به ارزشی می‌شود که مانند یک نقشه درونی عمل می‌کند و ما از آن استفاده می‌کنیم تا زندگی‌مان را جهت دهیم؛ بنابراین یک ارزش همان اصل درونی است که تصمیمات ما را هدایت می‌کند.
برای اینکه باهم کارکنیم باید هر سه این ارزش‌ها را داشته باشیم:
بخشندگی: گذشتن از دارایی خود به نفع جمع
تواضع: گذشتن از اهمیت، موقعیت و قدرت خود
درستی: معتمد بودن به این منظور که دیگران بتوانند به ما تکیه کنند.
اگر پاسخ شما به دو سؤال زیر مثبت است پس آماده شروع هستید و سه نفر دیگر را دعوت کنید و شروع کنید:
آیا فکر می‌کنید اگر خودتان را اصلاح کنید جامعه‌تان اصلاح می‌شود؟
آیا فکر می‌کنید دیگران می‌خواهند زندگی‌شان را اصلاح کنند؟
هویت هیچ‌کس غیرقابل تغییر نیست.
همه ما قدرت داریم تا باورهایی را که به خودمان داریم تغییر دهیم،
یعنی همه ما قدرت داریم تا زندگی خودمان را تغییر دهیم.
مرحله چهارم – کاری انجام دهم که تحولی ایجاد کند: آنچه انجام می‌شود اندازه‌گیری می‌شود و بهتر است به حرف زدن ادامه دهیم و مطمئن شوید عملی که انجام می‌دهید به خلق تفاوتی منجر می‌شود که انتظارش را دارید. امید، هرچند که قدرتمند است ولی به‌تنهایی برای تغییر جهانتان کافی نیست. در حقیقت، عمل کردن همان چیزی است که تغییر ایجاد می‌کند.
با پنج اصل زیر تغییرات مثبت را اندازه‌گیری می‌توان کرد:
کشف: بفهمید واقعاً چه اتفاقی دارد می‌افتد و چه کسی دارد برایش کاری انجام می‌دهد.
طرح: راهکاری بنا کنید که با هدفی نهایی در ذهنتان شروع شود و متکی به نقاط قوت خود باشید، نه نقاط ضعفتان.
اجرا: طرح خود را اجرا کنید. از چیزهای کوچک شروع کنید، شکست بخورید و خودتان را تطبیق بدهید.
سند و مدرک: اندازه‌گیری کنید تا مطمئن شوید به نتایج مدنظرتان دست‌یافته‌اید.
رؤیا: دوباره چرخه را شروع کنید، هر آنچه کارآمد است را گسترش دهید و هر آنچه کارآمد نیست را رها کنید.

این پنج اصل خطی نیست بلکه دایره‌ای است.
تفاوت بین افراد با امیدواری کم و افرادی با امیدواری زیاد در موارد زیر است:
تمرکز روی نشانه‌ها- تمرکز روی راه‌حل‌ها
دوری کردن – مشغول شدن
تشدید ترس – تشدید ایمان
خسته شدن – الهام گرفتن
کناره‌گیری – شروع باعلاقه
تسلیم – ادامه دادن
هرچند همه شبیه به هم از یک مسیر تحول عبور نمی‌کنیم و هرکسی از مسیر منحصربه‌فرد
خسرو: خود پیش می‌رود ولی نتیجه یکسان است و آنچه اهمیت دارد شروع است و نحوه شروع کردنتان زیاد مهم نیست.
روش خود را پیدا کنید. «اگر می‌خواهید اطرافت پر از تعامل انسانی باشد، باید کاری کنید اطرافیانت احساس کنند مهم هستند.»
شما می‌توانید به تیم تحول نویسندگان ملحق شوید. با بررسی مجدد ارزش‌هایتان و شناسایی آن‌ها راه جدیدی را پیدا کنید.
شما می‌توانید جهانتان را تغییر دهید وقتی‌که …
۱- از گردهمایی‌های تحولی استفاده کنید.
۲- برنامه‌های آموزشی را کامل کنید.
۳- مطابق با ارزش‌ها زندگی کنید.
۴- تجربه تحول خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
۵- از دیگران دعوت کنید تا در گردهمایی‌های تحولی شرکت کنند‌.
۶- تکرار کنید.
برنامه آموزشی فوق بسیار قدرتمند است و این‌ها ارزش‌هایی مطابق با قوانین جهانی است که در تمام‌مسیرهای زندگی قابل‌استفاده است. تمام‌کاری که باید انجام دهیم این است که راهگشا باشیم.
قدم بعدی‌تان را بردارید: چه قدمی برای تغییر جهانتان برخواهید داشت؟ در کدام نقطه می‌توانید به دیگران کمک کنید و تفاوتی ایجاد کنید؟

• مطالبی درباره گردهمایی‌های تحولی
• مطالب آموزشی آی لید مخصوص جوانان
• اطلاعاتی درباره تبدیل‌شدن به بخشی از تیم تحول

نویسندگان جان سی. مکسول و راب هاسکینز و با ترجمه الهه علوی و انتشارات ذهن آویز
۷۷۳۵۴۱۰۵-۰۲۱ و ۷۷۳۵۱۰۱۶-۰۲۱ و www.GBOOK.IR

توصیه شده توسط اقای مهندس خسرو سلجوقی است

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....