برای لغو تحریم فرصت سوزی نکنیم

وینستون چرچیل جمله معروفی دارد با این مضمون : در سیاست دوست دائمی و دشمن دائمی نداریم.

اقتصاددان: رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس این جمله را به عینه مشاهده کردند، آن‌جا که ما کمتر از نابودی صدام متجاوز را در خواب هم نمی‌دیدیم ولی با چشمانی گرد شده حکومت او را با مسئولان کشورمان سر میز مذاکره دیدیم.

خبرگزاری مشرق نیوز در مصاحبه‌ای مفصل با آقای ملکی معاون وقت وزیر خارجه از قول برادر صدام حسین می‌گوید: ……. من (برزان تکریتی برادر صدام) و شما (سیروس ناصری نماینده ایران در مقر اروپایی سازمان ملل) اما می‌توانیم راحت تر با هم حرف بزنیم و به نتایج خوبی هم دست یابیم. در همان ملاقات، برزان تکریتی نامه‌ای ازطرف صدام به آقای ناصری می‌دهد تا به مسئولان عالی رتبه ایران برساند. وی بلافاصله گزارش این ملاقات را به همراه نامه صدام به تهران می‌رساند تا مسئولان کشور پس از ارزیابی در ارتباط با آن تصمیم‌گیری کنند (اوئل سال ۱۳۶۹)، ارزیابی‌ها در ایران درابتدا با شک و شبهه همراه بود و فکر می‌کردیم این هم یک بازی جدید صدام است اما وقتی عین همان نامه را یاسر عرفات آورد موضوع را جدی گرفته و قابل ارزیابی دانستیم.

در حقیقت صدام دو کانال را برای این کار در نظر گرفته بود تا ایران بتواند واقعی بودن نامه را دریابد و این شروع مذاکره با صدام، قاتل صدها هزار ایرانی بود.

تنها دلیل مذاکره با آن جانی بالفطره و حامیانش مانند شوروی و آمریکا و فرانسه و آلمان و … نگاه منطقی کلیه مسئولین آن روز کشور، از مقام معظم رهبری گرفته تا فرماندهان جنگ و عناصر وزارت خارجه و غیره به منافع ملی بود، منافعی که در مذاکره بدست می‌آمد ولی در مخاصمه حاصل نمی‌شد علیرغم اینکه آن روز صدام در موضع شدید ضعف بدلیل تجاوزی نافرجام و ایران در موضع قدرت بدلیل دفاع همه جانبه و از دست ندادن ذره ای از خاک خود و سازمان مللی که با قطعنامه ۵۹۸ حقانیت ایران را به جهانیان اثبات کرده بود قرار داشتند و البته مردم به صداقت مسئولان خود در مذاکره با دشمن خونخوارش یعنی صدام حسین ایمان داشتند.

اما امروز و پس از ۴۰ سال مبارزه با آمریکا و مقاومت جانانه و تحمل و صبوری مردم در تمام سختی‌ها و همچنین قدرت نظامی نیروهای مسلح و احاطه بر کشورهای منطقه و عقب نشینی جبهه عبری، عربی و غربی از مواضع گردن کلفتی و جاافتادن واژه مشهور رهبری نظام (دیگه دوران بزن در رویی تمام شده) چرا ما باید با واسطه هایی مثل روسیه و اروپا که آنها نیز بدنبال منافع خود هستند با آمریکا مذاکره کنیم؟

روسیه و چین و فرانسه و آلمان و انگلیس سال‌هاست واسطه ما با آمریکا شده اند و در همین راستا هر کدام بدنبال کسب منافعی از کشورمان می‌باشند، چطور است که ما با صدام حسین با آن همه جنایت گفتگو می‌کنیم ولی با آمریکا باید با واسطه صحبت کنیم؟

هیچ کشوری به اندازه خود ما دلش برای ما و مردممان نمی‌سوزد، با قدرت و با دست بالا که امروز در منطقه داریم روبروی آمریکا بنشینیم و بهترین امتیازها را دریافت کنیم.

روسیه و چین به اندازه کافی از کنار ما خورده اند و در وقت حمایت لازم، اتفاقا پول‌های ما را بدلیل تحریم آمریکا بلوکه کردند.

اروپا سر بزنگاه همه شرکت‌های خود را از ایران خارج کرد و ما را تنها گذاشتند، آیا اینان لیاقت دفاع از منافع ملی ما را در مقابل آمریکا دارند؟

حرف در این خصوص بسیار است، فقط صدای عاشقان انقلاب به حاکمیت و دولت و قوای یکدست شده این است لطفا فرصت سوزی نکنید و منافع ملت ایران را مستقیما از چنگ آمریکا خارج کنید همانگونه که پس از جنگ تحمیلی انجام دادید و با این کار نام نیکوی خود را در تاریخ ایران ماندگار کنید.

سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آنست که نامش به نکویی نبرند

/پ