تاریخ انتشار : چهارشنبه 23 فروردین 1402 - 20:58
کد خبر : 122236

ابر تورم آلمان در سال ۱۹۲۳ چه بر سر مردم آورد؟

ابر تورم آلمان در سال ۱۹۲۳ چه بر سر مردم آورد؟

اقتصاددان: به زمانی می‌رویم که یک آلمانی طبقه متوسط، میلیاردها مارک در جیب خود حمل می‌کرد اما هنوز نمی‌توانست چیزی بخرد. یک قرص نان ۲۰۰ میلیارد مارک قیمت داشت. با حقوق بازنشستگی یک هفته‌ای حتی یک فنجان قهوه را نمی‌شد خرید. سقوط آزاد ادامه داشت و هر دقیقه از ارزش پول کاسته می‌شد. رستوران‌ها چاپ

اقتصاددان: به زمانی می‌رویم که یک آلمانی طبقه متوسط، میلیاردها مارک در جیب خود حمل می‌کرد
اما هنوز نمی‌توانست چیزی بخرد.
یک قرص نان ۲۰۰ میلیارد مارک قیمت داشت.

با حقوق بازنشستگی یک هفته‌ای حتی یک فنجان قهوه را نمی‌شد خرید.
سقوط آزاد ادامه داشت و هر دقیقه از ارزش پول کاسته می‌شد.
رستوران‌ها چاپ منوها را متوقف کردند
زیرا تا رسیدن غذا قیمت‌ها بالا رفته بود.
یک مرد اولین فنجان قهوه را با قیمت ۵۰۰۰ مارک نوشید. فنجان دوم برای او ۹۰۰۰ مارک هزینه داشت.

داستان های آن روزها وحشتناک بود.
یک پسر را مادرش فرستاد تا دو نان بخرد. او در راه توقف کرد تا فوتبال بازی کند و زمانی که به مغازه رسید، قیمت نان بالا رفته بود
بنابراین او فقط می توانست یک نان بخرد

مردی برای خرید یک جفت کفش عازم برلین شد. اما زمانی که او به آنجا رسید، تنها چیزی که می‌توانست بخرد یک فنجان قهوه و کرایه اتوبوس خانه بود.

این وضعیت پوچ تقریباً در اواسط جنگ جهانی اول آغاز شد، زمانی که دولت آلمان تصمیم گرفت به جای استفاده از پول مالیات دهندگان برای تأمین مالی جنگ، از کشورهای دیگر پول قرض کند.

آلمانی‌ها مطمئن بودند که پس از پیروزی در جنگ، با تصرف مناطق صنعتی غنی از منابع و تحمیل غرامت به متفقین شکست خورده، می‌توانند بدهی خود را پرداخت کنند.

اما این طرح نتیجه معکوس داد.
آلمان در جنگ شکست خورد و در نهایت با بدهی‌های هنگفتی روبرو شد.
علاوه بر این، معاهده ورسای آلمان مبلغ ۱۳۲ میلیارد مارک (یا ۳۱.۴ میلیارد دلار) به عنوان غرامت برای وارد کردن خسارت به متفقین در جریان جنگ باید پرداخت می‌کرد.

برای پرداخت بدهی ها، دولت به فریب روی آورد. آنها شروع به چاپ پول کردند و از آن برای خرید ارز استفاده کردند که سپس برای پرداخت غرامت استفاده می‌شد. به زودی تورم از کنترل خارج شد.

در ابتدا، تورم به آرامی افزایش یافت – از ۴.۲ مارک به ازای هر دلار قبل از جنگ به ۴۸ مارک در هر دلار در هنگام امضای معاهده. سپس به سرعت شتاب گرفت.

در نیمه اول سال ۱۹۲۲، قیمت برابری مارک در برابر دلار ۳۲۰ مارک بود. تا پایان سال به ۷۴۰۰ مارک در هر دلار رسید. در نهایت، این علامت به ۴.۲ تریلیون مارک در برابر یک دلار آمریکا رسید!

کارمندان چمدان و کوله پشتی را برای دریافت دستمزد خود به محل کار می‌آوردند و قبل از تغییر نرخ ارز به نزدیک‌ترین مغازه می رفتند.

اسکناس های با ارزش بالاتر و بالاتر هر چند هفته یک بار شروع به چرخش کردند. حتی اسکناس ۱۰۰۰ میلیارد مارکی منتشر شد.

ابر تورم در اکتبر ۱۹۲۳ به اوج خود رسید و ارزش اسکناس به ۱۰۰ تریلیون مارک افزایش یافت

مردم معامله نقدی را متوقف کردند و به جای آن شروع به داد و ستد کردند.
بسیاری از پزشکان اصرار داشتند که از طریق سوسیس، تخم مرغ، زغال سنگ و مانند آن دستمزد دریافت کنند.

مردم یک جفت کفش را با یک پیراهن و مقداری ظروف را با قهوه عوض می‌کردند. وحشت و بی اعتمادی اقتصادی گسترده بود. مردم طوری زندگی کردند که انگار فردایی وجود ندارد و فروش کوکائین سر به فلک کشید.

به طرز عجیبی، کالاها کم نبودند.
اما هیچ ارز ثابتی برای خرید آنها وجود نداشت. تنها اشیایی که ارزش واقعی داشتند، دارایی های مشهود بودند – الماس، طلا، عتیقه‌جات و کالاهای هنری

به زودی آلمان، کشور دزدها شد.
مردم شروع به سرقت هر چیزی کردند – صابون، سنجاق سر، لوله های مسی، بنزین.

در اواخر سال ۱۹۲۳، مارک با یک ارز جدید جایگزین شد – Rentenmark، که توسط وام مسکن زمین های کشاورزی و صنعتی پشتیبانی می‌شد.
آلمان لنگان به حالت عادی بازگشت، اما این کشور دیگر هرگز مثل سابق نبود.

جورج جی دبلیو گودمن ، نویسنده و اقتصاددان آمریکایی، نوشت:
پس‌اندازهای از دست رفته هرگز بازیابی نشدند
«و البته نه ارزش‌های سخت کوشی و نجابتی که با پس‌انداز همراه بود» .

خلق و خوی متفاوتی در کشور وجود داشت، خلقی که هیتلر بعدها با استعداد شیطانی از آن بهره برد.

پرل اس باک، نویسنده آمریکایی که در سال ۱۹۲۳ در آلمان بود، نوشت:

شهرها هنوز سر جایشان بودند، خانه ها هنوز سالم بودند، اما قربانیان میلیون ها نفر بودند.
آنها ثروت و پس انداز خود را از دست داده بودند. آنها مات و مبهوت شده بودند و نفهمیدند که چگونه این اتفاق برایشان افتاده است و دشمنی که آنها را شکست داده کیست.

با این حال، آنها اعتماد به نفس خود را از دست داده بودند، احساس خود را از دست داده بودند. دیگر باور نداشتند که اگر به اندازه کافی سخت کار کنند، خودشان می توانند ارباب زندگی خود باشند. ارزشهای قدیمی اخلاق، اخلاق و نجابت نیز از بین رفت.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....