آدمهای سمی مضرند افراد شاد خلاق وموفق ترند
۱. آدمهای سمی اقتصاددان: آدمهای سمی کسانی هستند که ارتباط با آنها آسیب روحی و مالی زیادی به شما وارد میکند. نشانههای افراد مضر عبارتند از: آنها خطوط قرمز شما را میشکنند و به شما بیاحترامی میکنند. این افراد خودخواه هستند و در ارتباطشان کنترل شده رفتار میکنند (یعنی از قبل برای صحبت با شما
۱. آدمهای سمی
اقتصاددان: آدمهای سمی کسانی هستند که ارتباط با آنها آسیب روحی و مالی زیادی به شما وارد میکند. نشانههای افراد مضر عبارتند از:
آنها خطوط قرمز شما را میشکنند و به شما بیاحترامی میکنند.
این افراد خودخواه هستند و در ارتباطشان کنترل شده رفتار میکنند (یعنی از قبل برای صحبت با شما نقشه کشیدهاند).
انسانهای سمی زیاد و بدون دلیل دروغ میگویند. حتی در مورد موضوعات کوچک هم دروغ میگویند تا نبود اعتماد به نفسشان را بپوشانند.
فکر میکنند همیشه حق با آنهاست. در بحث کردن هیچوقت کوتاه نمیآیند و بابت اشتباهشان عذرخواهی نمیکنند.
آنها همیشه قربانی هستند و دوست دارند دیگران را مقصر شکستشان جلوه دهند.
انسانهای سمی عاشق قضاوت کردن دیگران هستند. سعی دارند با عیبجویی اعتماد به نفس خود را تقویت و حسادتشان را برطرف کنند.
از شما حمایت میگیرند امّا هیچ حمایتی از شما نمیکنند.
آدمهای سمی
لیلیان گلاس
۲. افراد شاد موفق ترین ها در محیط کار هستند!
شاد بودن نه تنها مراحل زندگی هر فرد را تحت تاثیرات مثبت قرار می دهد بلکه در محیط کار نیز همین شاد بودن در جهت هر چه بهتر انجام شدن کار نقش بسزایی دارد. بطوری که انرژی مثبتی که از یک فرد شاد انتقال می یابد اثرات معجزه آسایی دارد.
افراد شاد، بهتر از دیگران کار میکنند.
افراد شاد، حامل پیامها و رفتارهای شادی بخش هستند و در محیط کار، روابط خوبی با همکاران دارند در نتیجه:
در کار گروهی، همکاری بهتری خواهند داشت.
اگر مدیر باشند، روابط خوبی با کارکنان دارند.
اگر در مشاغل اداری و خدماتی باشند، مشتریان راضیتر خواهند بود.
اگر در بخش فروش باشند، میزان فروش بیشتری خواهند داشت.
افراد شاد، خلاقترند.
از نظر فرآیند شناختی، افراد شاد به لحاظ روانی، منعطف و گشوده ذهن بوده و تفکر خلاق دارند.
افراد شاد، به جای آن که مرتب شکایت کنند مشکلات را حل می کنند.
وقتی شغل خود را دوست نداشته باشید، هر کپه خاک به نظر یک کوه میآید. دشوار است بتوانید هر مشکلی را بدون زحمت و تلاش و فقط با نقزدن حل کنید. شاد بودن موجب میشود که به مشکلات، از جنبههای مختلف بنگرید.
افراد شاد، انرژی بیشتری دارند.
افراد شاد، از انرژی بیشتری برخوردارند و بهتر میتوانند از عهده کارها برآیند.
افراد شاد، خوشبینترند.
دکتر “مارتین سیلگمن” خوشبینی را روشی برای موفقیت و بهرهوری بیشتر میداند.
افراد شاد، با انگیزه ترند.
انگیزه کم بهمعنی بهره وری پایین است. یکی از روشهای مطمئن افزایش انگیزش در افراد، تقویت روحیه شادابی در آنان است.
افراد شاد، کمتر بیمار میشوند.
افراد غمگین، بیشتر مستعد استرسها و افسردگیهای شغلی هستند.
نتایج مطالعهای که در زمینهی تأثیر فشارهای شغلی بر سلامت در میان بیش از ۲۰۰۰ نفر از پرستاران در “آمریکا” صورت گرفت، نشانمیدهد پرستارانی که شغل خود را دوست ندارند، بیش از دیگران در معرض ابتلا به سایر بیماریها هستند و سلامت جسمی و درمانی آنان، بیشتر از کمتحرکی و سیگار کشیدن، در معرض خطر میباشد.
افراد شاد، آموزش پذیرترند.
وقتی شاد و در کمال آرامش هستید، ذهنتان برای یادگیری مطالب جدید، آمادهتر است؛ در نتیجه بهرهوری افزایش مییابد.
افراد شاد، کمتر نگران خطا کردن هستند؛ در نتیجه کمتر مرتکب خطا میشوند.
وقتی در محیط کار، شاد هستید، خطاهای تصادفی، کمتر شما را دچار هراس میکند؛ به خودتان مسلط میشوید و از این خطا پند میآموزید و به کارتان ادامه میدهید، به دیگران نمیگویید: “دست و پایم را گم کردهام، کار را شما ادامه دهید”؛ بلکه مسؤولیت خطا را پذیرفته، عذرخواهی کرده و آن را جبران میکنید.
این نگرش همراه با آرامش، بدین معنی است که احتمال بروز خطا را کم کردهاید.
افراد شاد، بهتر تصمیم میگیرند.
روشهای کاری افراد غمگین، حادثهساز است چون تمرکز حواس کافی ندارند و احتمال اینکه آنی تصمیم بگیرند زیاد است؛ برعکس افراد شاد، تصمیمات بهتر و منطقیتری میگیرند و در کارشان همیشه اولویتبندی وجود دارد.
۳. مذاکره برد-برد واقعا چیست؟
لیگ تامپسون در کتاب خود به نام «۵۳ اصل مذاکره» مینویسد:
همه ما بارها و بارها واژه مذاکره برد-برد را شنیدهایم و تا حدودی با آن آشنا هستیم و معتقدیم بهترین نوع مذاکره، یک مذاکره برد-برد است. اما مذاکره برد-برد واقعاً یعنی چه؟
برخی از مذاکرهکنندگان تصور میکنند صرف این که طرفین به توافق دست پیدا کنند، میتوان گفت مذاکره شکل برد-برد داشته است. بعضی دیگر هم بر این باورند که مذاکره برد-برد، مذاکرهای است که طرفین بعد از مذاکره همچنان رابطه خود را حفظ میکنند.
بعضی دیگر، مذاکره برد-برد را تقسیم کاملاً برابر منافع برای همه طرفهای درگیر در مذاکره میدانند.
گرچه همه این شرایط به نوعی مطلوب هستند، ولی تعریف جامعی از مذاکره برد-برد به دست نمیدهند.
به طور کلی، میتوان گفت مذاکره برد-برد حالتی است که برای هیچ یک از طرفین نتوان توافق رضایتبخشتری تصور نمود.
به بیان دیگر، اگر هیچ راهی برای بهبود وضعیت توافق حاصله برای هر دو طرف وجود نداشته باشد، مذاکره به حد برد-برد رسیده است.
این تعریف از مذاکره برد-برد نشان میدهد که تشخیص این موضوع که آیا به حد برد-برد رسیدهایم یا نه را دشوار میکند. به همین دلیل، مذاکرهکنندگان حرفهای مسیر برعکس را میروند و از نشانههایی استفاده میکنند که نشان میدهد هنوز با حد برد-برد فاصله دارند و باید به مذاکره ادامه بدهند. مهمترین این نشانهها عبارتند از:
۱. پیشنهاد اول شما بلافاصله مورد موافقت طرف مقابل قرار میگیرد.
۲. یک پیشنهاد دادهاید و طرف مقابل نیز نظرش را اعلام کرده است و سپس توافق میکنید که نقطه وسط خواستههای دو طرف را به عنوان حاصل توافق انتخاب کنید.
۳. شما و طرف مقابل در مسیر مذاکره و قبل از رسیدن به توافق، کمتر از پنج راهکار را با یکدیگر مطرح کردهاید.
۴. از طرف مقابل خود هیچ سوالی نپرسیدهاید و او هم از شما سوالی نپرسیده است.
۵. هیچ یک از طرفین مذاکره، گزینهای را برای بهبود شرایط توافق اولیه، پیشنهاد نکرده و همان نخستین توافق، به عنوان توافق نهایی در نظر گرفته شده است.
۶. در طول مذاکره فقط در مورد یک عامل، مثلا قیمت، مذاکره کردهاید.
۷. در طول مذاکره درباره چند عامل مختلف مذاکره کردهاید ولی هر یک از آنها را به طور مستقل مورد بررسی قرار دادهاید نه به صورت وابسته به هم.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
برچسب ها :آدمهای سمی ، افراد شاد ، خلاق
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰