تاریخ انتشار : پنجشنبه 24 اسفند 1402 - 10:52
کد خبر : 160897

کسی نیست ترمز این تورم را بکشد؟!

کسی نیست ترمز این تورم را بکشد؟!

کافی است گشتی در شهر بزنید تا قیمت‌ها یک بار دیگر در این روزهای پایانی سال شما را شوکه کند. حالا دیگر تدارک دیدن سفره هفت سین هم برای خیلی از خانواده‌ها غیر ممکن به نظر می‌رسد و در این بین اما مسوولان همچنان سعی دارند با قیمت‌های دستوری بازار را کنترل کنند. البته دیگر

کافی است گشتی در شهر بزنید تا قیمت‌ها یک بار دیگر در این روزهای پایانی سال شما را شوکه کند. حالا دیگر تدارک دیدن سفره هفت سین هم برای خیلی از خانواده‌ها غیر ممکن به نظر می‌رسد و در این بین اما مسوولان همچنان سعی دارند با قیمت‌های دستوری بازار را کنترل کنند. البته دیگر نمی‌توان برای سبزه سفره هفت سین و آینه و شمعدان قیمت دستوری تعیین کرد و همین اقلام این روزها با قیمتی نزدیک به نیم میلیون تومان فروخته می‌شود. حالا دیگر سفره هفت سین هم به یک کالای لاکچری بدل شده است. تورم روزانه رو به افزایش است و این در حالی است که مسوولان هیچ اراده‌ای برای کنترل آن ندارند. همه چیز رها شده است. از قیمت میوه و سبزی گرفته تا قیمت گوشت و مرغ. اگر قرار باشد مردم مایحتاج خود را از به اصطلاح میادین تره بار تهیه کنند که باید از صبح خیلی زود در این میادین حاضر شوند و در صف‌های چند کیلومتری منتظر بمانند تا شاید بتوانند یک کیلو گوشت به قیمت ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان خریداری کنند در حالی که برای تهیه همان گوشت در قصابی‌های شهر باید تا ۸۰۰ هزار تومان بپردازند. شاید در زمانی نه چندان دور افرادی زیر خط فقر حضور داشتند که از نعمت شغل محروم بودند و به دلایل مختلف مجبور به انجام کارهای
پاره وقت با درآمدهای اندک بودند اما نکته قابل توجه این است که این روزها اکثر افرادی که زیر خط فقر حضور دارند افراد شاغلی هستند که دیگر دخل و خرج‌شان با هم سازگاری ندارد. تمام این اتفاق‌ها به واسطه سیاست‌های اشتباه دولت در زمینه اقتصاد رخ می‌دهد و این حجم از مشکلات اقتصادی می‌تواند بحران‌های اجتماعی را نیز به دنبال داشته باشد. بحران‌هایی که همین الان هم آمارشان به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. اینکه مردم نمی‌توانند هزینه‌های زندگی خود را تامین کنند اینکه افراد از حداقل‌های یک زندگی هم محروم مانده‌اند همه و همه نتیجه سیاست‌های اشتباهی است که دولت در زمینه اقتصاد در پیش گرفته است و دیگر نمی‌تواند کنترل بر روی قیمت‌ها داشته باشد. مساله اینجاست که مردم برای تامین حداقل‌های معیشتی هم امروز با مشکلات زیادی مواجه‌اند. همین مساله باعث می‌شود تا فقر در جامعه بیش از پیش ریشه دار شده و وقتی چنین اتفاقی می‌افتد قطعا ما نمی‌توانیم مانع بروز بحران‌های اجتماعی در جامعه شویم. این مساله‌ای است که بسیاری از اقتصاددان‌ها طی سه سال گذشته سعی در تفهیم آن به دولت داشته‌اند اما نه تنها موفق نبوده‌اند که بارها و بارها مورد نکوهش قرار گرفته‌اند.

بحران شاغلان فقیر در راه است

به گزارش اقتصاددان به نقل از تعادل  ، اصغر میلانی، کارشناس اقتصاد در این‌باره می‌گوید: بحران شاغلان فقیر از زمان ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد شروع شد همان دورانی که سعی داشتند با آمار‌سازی بگویند که هیچ فرد بیکاری درجامعه حضور ندارد و همه افراد به نوعی شاغل محسوب می‌شوند اما در آن دوران به دلیل اینکه تورم اینچنین لجام گسیخته نشده بود فشار چندانی به اقشار مختلف مردم وارد نمی‌شد. در واقع تعداد افراد فقیر در جامعه یک عدد ثابت بود که گاهی به میزانی بسیار اندک کم و زیاد می‌شد.

او می‌افزاید: اما در این دوران شرایط کاملا فرق می‌کند. ما با درصد زیادی از افراد جامعه مواجه هستیم که علیرغم داشتن شغل اما باز هم در لیست افراد فقیر قرار می‌گیرند چرا که دستمزدها در برابر تورم حاکم بسیار ناچیز است و نمی‌تواند جوابگوی نیازهای افراد باشد. وقتی ما از سبد معیشت ۳۰ میلیون تومانی در کلانشهرها حرف می‌زنیم و آن وقت حقوق ماهیانه یک کارگر به سختی به ۹ میلیون تومان می‌رسد نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که این فاصله ۲۱ میلیون تومانی همین طور خود به خود از بین برود. میلانی در بخش دیگری از سخنان خود می‌گوید: متاسفانه آمارهایی که در زمینه فقر منتشر می‌شود بسیار نگران‌کننده است. بر اساس آخرین آمارها نزدیک به ۶۰ درصد افرادی که زیر خط فقر زندگی می‌کنند شاغل هستند اما به دلیل عدم دریافت دستمزد مناسب، عدم برخورداری از امکاناتی مانند بیمه و البته نداشتن امنیت شغلی در زمره افراد فقیر جامعه به حساب می‌آیند چرا که توانایی تامین هزینه‌های زندگی خود را ندارند.

افت سطح معیشت در جامعه بحران‌زاست

این کارشناس اقتصاد اظهار می‌دارد: وقتی سطح معیشت مردم در جامعه دچار افت به شکل کنونی می‌شود قطعا زمینه بروز بحران‌های بسیاری در جامعه خواهد بود از رشد آسیب‌های اجتماعی مانند فساد و فحشا، دزدی و زورگیری، کودک آزاری و حتی همین کلاهبرداری‌های کلانی که از مردم صورت می‌گیرد.

میلانی با اشاره به مساله کوروش کمپانی می‌گوید: چرا باید چنین اتفاقی در کشور ما رخ بدهد. در حالی که بارها و بارها مسوولان سعی کرده‌اند در مورد این نوع کلاهبرداری‌ها هشدار بدهند اما باز همچنین اتفاقاتی به وفور در حال رخ دادن است. برخی این مساله را به طمع کردن افراد ربط می‌دهند در حالی که اصلا چنین استدلالی درست نیست.

او می‌افزاید: وقتی مردم در وضعیت اقتصادی بدی قرار می‌گیرند و برای تامین مایحتاج زندگی خود هم دچار مشکل هستند فرصت طلایی برای افراد سودجو فراهم می‌شود چرا که فرد فقیر خیلی راحت‌تر از افردی که سرمایه دار هستند گول رنگ و لعاب تبلیغات و وعده‌های توخالی را می‌خورد. در واقع این افراد از فقر موجود در جامعه سوءاستفاده کرده و از مردم کلاهبرداری می‌کنند. در حالی که اگر امکان خرید یک گوشی تلفن همراه برای افراد جامعه تا این حد مشکل ونبود و تبدیل به رویایی دست نیافتنی نمی‌شد قطعا کسانی مانند صاحب کورورش کمپانی نمی‌توانست چنین کلاهبرداری بزرگی را رقم بزند.

فقر تحمیلی جامعه را به قهقرا می‌برد

امان‌الله قرایی جامعه‌شناس نیز در این‌باره می‌گوید: متاسفانه آنچه امروز جامعه ما به آن دچار شده فقر تحمیلی است. شرایطی که باعث شده تا افراد علیرغم فعالیت‌های که انجام می‌دهند اما نتیجه زحمات خود را به درستی دریافت نکنند و این مساله می‌تواند تبدیل به بحرانی فراگیر در جامعه شود.

او می‌افزاید: فقر به هر شکل جامعه را دچار بحران می‌کند. افراد نسبت به یکدیگر دیگر با سعه صدر و رحمت رفتار نمی‌کنند. خانواده‌ها دیگر به اصول اخلاقی پایبند نیستند چرا که شکم گرسنه اعتقادی به اصول و رفتارهای اصولی و … ندارد. ما نمی‌توانیم چشم به روی واقعیت‌ها ببندیم و آنها را انکار کنیم و انتظار داشته باشیم با این انکارها مشکلات از بین بروند. این جامعه شناس اظهار می‌دارد: متاسفانه طی سال‌های اخیر وضعیت آسیب‌های اجتماعی در کشور ما بسیار بحرانی است. از فساد و فحشا گرفته که بنیان خانواده‌ها را متزلزل کرده است تا اعتیاد و دزدی و …. افراد وقتی هیچ دورنمایی از زندگی خود نداشته باشند و نتوانند برای آینده خود برنامه‌ریزی کنند و مدام درگیر امروز خود باشند قطعا برای رفع این مشکلات ممکن است دست به هر خطایی بزنند. جالب است مسوولان از افزایش آمار طلاق ابراز نگرانی می‌کنند، از سوی دیگر قانون جوانی جمعیت را به تصویب می‌رسانند اما فقر جاری در جامعه را نادیده می‌گیرند در حالی که همین فقر و عدم امیدواری به آینده باعث شده تا هم آمار طلاق در کشور افزایش پیدا کند و هم از سوی دیگر زوج‌های جوان هیچ میل و رغبتی به فرزند آوری نداشته باشند.

قرایی با اشاره به افزایش آمار مهاجرت از کشور نیز می‌گوید: مساله مهاجرت هم به یکی از بحران‌های کشور تبدیل شده است اما مسوولان به جای اینکه به دنبال علت یابی باشند سعی در ایجاد مانع برای مهاجرت جوانان دارند. در حالی که می‌دانند با هیچ قانونی نمی‌توانند مانع از رفتن افراد بشوند. آنها اگر می‌خواهند جوان در کشور ماندگار شود باید زمینه یک زندگی با حداقل رفاه را برای او فراهم کنند. متاسفانه سال‌هاست که مسوولان ما به این رویه اشتباه که هر معضل و مشکلی را در کشور می‌خواهند به صورت دستوری و قهری حل وفصل کنند ادامه داده‌اند و یک بار در این‌باره فکر نکرده‌اند که شاید همین راهکار اشتباه است که باعث می‌شود آنها به نتیجه دلخواه خود نرسند.

چشم‌اندازی که روشن نیست

این روزها اخبار و اتفاقات نه تنها آینده‌ای روشن را نوید نمی‌دهد که برای بسیاری از ما وارد شدن به سال جدید مساوی است با رو به رو شدن با اتفاق‌های غیر منتظره و البته ناخوشایند. اینکه قرار است تورم در سال ۱۴۰۳ افزایش پیدا کند واقعیتی
انکار ناپذیر است اما مساله اینجاست که مردم قرار است چطور و با چه امکاناتی به جنگ این تورم بروند وقتی هنوز دولت از دادن ابتدایی‌ترین حق کارگران که همان تعیین نرخ سبد معیشت و به دنبال آن تعیین دستمزد سال آینده است، امتناع می‌کند.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

برچسب ها : ، ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....