فرجام بورس این روزها مهمترین معادله است
مهدی بیک| فرجام بورس این روزها مهمترین معادلهای است که در محافل گوناگون اقتصادی در خصوص آن بحث و تبادل نظر میشود؛ موضوعی که از یک طرف دولتمردان اعلام میکنند که بر ابعاد و زوایای گوناگون آن مسلط هستند و از سوی دیگر تحلیلگران اقتصادی و دانشگاهی نشستهاند که با صدای بلند اعلام میکنند روشی
مهدی بیک| فرجام بورس این روزها مهمترین معادلهای است که در محافل گوناگون اقتصادی در خصوص آن بحث و تبادل نظر میشود؛ موضوعی که از یک طرف دولتمردان اعلام میکنند که بر ابعاد و زوایای گوناگون آن مسلط هستند و از سوی دیگر تحلیلگران اقتصادی و دانشگاهی نشستهاند که با صدای بلند اعلام میکنند روشی که در شرایط فعلی در خصوص بورس دنبال میشود با اصول و روشهای اقتصادی منطقی سازگار نیست و چشمانداز یک چنین اقبال گستردهای بدون اینکه سرفصلهای آموزشی و اطلاعاتی آن به درستی برای گروههای مختلف مردمی تبیین شده باشد، چندان روشن نخواهد بود. «تعادل» در مسیر تشریح زوایای مختلف این بحث سراغ طیفهای مختلف فکری در فضای اقتصادی کشور مان رفته است تا از دل گفتوگو با این صاحبنظران اقتصادی، تصویری از واقعیت بورس و چشماندازهای آن برای مخاطبان روشن شود. اینبار میهمان گفتوگوهای «تعادل» جعفر خیرخوهان از اعضای انجمن اقتصاددانان ایران و عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی است؛ چهرهای که آماده است همواره درباره مهمترین موضوعات اقتصادی به بحث و تبادل نظر بپردازد. خیرخواهان با واکاوی شرایط این روزهای بازار و کنکاش در خصوص این بخش اقتصادی، بورس را در همه جای دنیا واجد ۲چهره متفاوت و ۲ شخصیت مجزا تصویر میکند که در شرایط مختلف ظهور و بروز پیدا میکند. چهرهای روشن که باعث رشد پایدار اقتصادی و بهبود شاخصهای تولید در کشورها شده و دیگری چهرهای تیره و تاریک که در نهایت باعث افزایش سفتهبازی و دلالی در فضای عمومی اقتصادی میشود. در این میان اما زمانی چهره تیره و تاریک بورس ظهور و بروز بیشتری پیدا میکند که سرفصلهای سرمایهگذاری در بورس از سوی تصمیمسازان و نظارم سیاسی بدون پیوستهای آموزشی مناسب محقق شده باشد و افراد در اتمسفری مبهم و با هدف کسب سود صرف وارد این قلمروی اقتصادی شده باشند. بر اساس این اولویتهاست که خیرخواهان معتقد است نظام سیاسی هرچه سریعتر باید در زمینه اطلاعرسانی شفاف و آگاهی بخشی به آندسته از افرادی که بدون شناخت وارد این بازار شده اند؛ گام بردارد. گامهایی که باید هرچه سریعتر نسبت به برداشتن آن اقدام کرد چرا که از منظر این تحلیلگر اقتصادی فردا ممکن است دیر باشد.
بحث بورس و هدایت نقدینگی به بازارهای مولد یکی از سوژههای روز اقتصادی امروز جامعه ماست؛ این روزها تحلیلگران نسبت به چشمانداز آینده بورس و خطراتی که در کمین این بازار نشسته است؛ هشدار میدهند و در سوی مقابل دولتیها هم اعلام میکنند که متوجه اقداماتشان هستند، دیدگاه شما در خصوص اقبال عمومی اخیر به بورس چیست؟
در این مورد خاص همزمانی که صحبت از بورس میشود باید توجه داشت که بورس ابعاد و زوایای گوناگونی دارد که در ایران کمتر به آن توجه میشود. یعنی در همه جای دنیا بورس ۲ بخش دارد؛ ۲چهره دارد، در ۲شمایل نمایان میشود؛ یکی اینکه در همه جای دنیا بنگاههای اقتصادی و کارتلهای اقتصادی برای اینکه بزرگ بشوند و بتوانند جای پای خود را در فضای اقتصاد داخلی و فضای اقتصادی بینالمللی محکم کنند به بورس روی میآورند. این فرآیند برای اغلب شرکتهای چند ملیتی مثل سامسونگ؛ ال جی و…به همین شکل که عرض کردم تحقق پیدا میکند.یعنی یک بخش مهمی از سرمایه این شرکتها که امروز در فضای اقتصاد بینالمللی از آنها ذیل عنوان شرکتهای چند ملیتی یاد میشود از طریق انتشار سهام در بورس محقق شده است. از سوی دیگر مردم این کشورها هم چشمانداز پیش روی این شرکتها را مطلوب میدیدند و این شرکتها را سودآور میدیدند و بنابراین از این سهام استقبال شده و در نهایت این شرکتها توانستهاند سرمایه مورد نیاز خود برای توسعه را از این بازار سرمایه قابل اعتماد تامین کند. این اساسا یکی از ویژگیهای مثبت بورس است که میتواند دامنه وسیعی از افراد را با کمترین مبلغ اندخته در یک ساختار بزرگ مالی شریک کند. در این معادله هر دو طرف احساس خوشایندی دارند؛ یعنی هم شرکتی که چشمانداز مشخصی از پیشرفت را پیش روی خود میبیند از اینکه توانسته منابع مالی مورد نیاز خود را تامین کند خوشحال است؛ هم افراد حقیقی و حقوقی که توانستهاند در توسعه و پیشرفت یک شرکت حتی به صورت جزئی مشارکت داشتهاند این حس خوشحالی را دارند. اینگونه است که رشد اقتصادی، افزایش ثروت و در نهایت رفاه عمومی در این جامعه و این ساختار اقتصادی محقق میشود.
یعنی بورس ما الان در یک چنین بستر امیدبخشی قرار دارد؟
همانطور که گفتم این سکه دو روی دارد؛ روی دیگر سکه بورس آن است که به آن فعالیتهای سفتهبازی یا سوداگری صرف میگویند. فضایی که در اثر آن فرد تصور میکند که خب حالا جوی در جامعه ایجاد شده است و زمین و زمان و رسانهها و شبکههای اجتماعی از بورس و سودهای کلان در این بازار میگویند که ای مردم اگر میخواهید سریع پولدار شوید و به سرعت سودهای هنگفت را تجربه کنید به سمت بازار بورس بشتابید. آن هم نه اینکه حرف از سودهای بلندمدت و مثلا یکساله و چند ساله زده شود بلکه سودهای یک ماهه و دو ماهه و کوتاهمدت مدنظر قرار میگیرد. خب، طبیعی است که این اتمسفر اقتصادی آشوبناک، نه کمکی به اقتصاد میکند و نه قادر است برای بنگاههای اقتصادی ظرفیتهای تازهای را ایجاد کند. خطری که این روزها، کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی از آن صحبت میکنند ناظر بر این روی سکه بورس است.
برخی از تحلیلگران از این فضایی که شما هم به آن اشاره کردید از اصطلاح قماربازی در بورس استفاده میکنند؛ یعنی آرام آرام بر اثر غلبه روی سیاه سکه بورس شرایط به گونهای پیش میرود که دامنه وسیعی از مردم بازنده و طیف انگشت شماری از دلالان و سفتهبازان برنده میشوند؛ شما در این زمینه چطور فکر میکنید؟
بحث قماری که شما اشاره کردید ناشی از این وجوه ماجراست؛ قمارخانه یا کازینو چه جایی است؟ جایی است که افراد همراه با آوردهای وارد آنجا میشوند، بعد آورده خود را وسط میگذارند تا اگر شانس و اقبال یا هر عامل دیگری؛ یاریاش کنند، برایش افزوده بیشتری به دنبال داشته باشد. فرد در یک چنین شرایطی امیدوار است که تقدیر به نفع او رقم بخورد و بتواند آوردهاش را چند برابر کند. اما واقعیت به گونهای دیگر است. افرادی که با فکر پیروزی و ثروت راهی قمارخانه یا ساختارهایی که شبیه قمارخانهها عمل میکنند شدهاند ممکن است؛ اموال و داراییهایشان را هم مجبور شوند بفروشند تا از بار ناکامی هاشان کم کنند. بخشی از فعل و انفعالی که در حال حاضر در خصوص بازار سهام به وجود آمده ناظر بر شکلگیری یک چنین بستری است.
برچسب ها :بورس ، فرجام بورس ، مهدی بیک
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰