ذائقه اقتصاد ورزشی، سیگنال جذابیت علم اقتصاد

موضوع اصلی اقتصاد ورزش که این رشته را از سایر اقتصادها متمایز می کند طرح این مساله است که تیم های رقیب باید تا حدی همکاری کنند و برنامه ای دقیق و منضبط از مسابقات را نیازسنجی، برآوردهزینه، بودجه بندی درآمد_هزینه، برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی نمایند. در بررسی این امر، محدودیت دو اصطلاح قابل مطالعه است:
عدم قطعیت در نتیجه و تعادل رقابتی. به طور خاص. اگر نتیجه قطعی نباشد، جذابیت فرآیند مسابقات ورزشی افزایش می یابد. مسابقاتی که نتیجه آن از قبل مشخص باشد؛ برای بلند مدت تماشاگران و رسانه ها جذابیت کمتری خواهند داشت. بنابراین به نفع یک لیگ است که علاقه مندان را تا آنجا که ممکن است با ارائه لیست های ثابت بین تیم های برابر برابر حفظ کند. و همچنین رقابت را بین تمامی تیم ها به صورت متوازن حفظ نماید.

مکانیسم های ترویج برابری تیم ها متفاوت است. به طور معمول ، لیگ های اروپایی مبتنی بر شایستگی هستند. سلسله مراتب عمودی باعث می شود تیم های ضعیف تر از یک گروه بالاتر با فرایند صعود و سقوط جایگزین تیم های با عملکرد بهتر از دسته پایین شوند. در ورزش هایی مانند فوتبال و فدراسیون راگبی ، تیم های برتر در بالاترین رده نیز این فرصت را دارند که در رقابت با بهترین تیم های خارجی در رقابت های اروپایی شرکت کنند.

در آمریکای شمالی، جایی که فاصله جغرافیایی نقش بسزایی در تعیین اینکه کدام تیم ها می توانند به طور منظم مقابل یکدیگر بازی کنند؛ دارد، لیگ ها بدون صعود و سقوط “بسته بندی” می شوند. محدودیت هایی مانند سقف دستمزد و محدودیت در فهرست بازیکنان تیم ، مانع از این می شود که تیم های ثروتمند بهترین استعدادها را ذخیره کنند. به ناچار ادبیات قابل توجهی تکامل یافته است، هم از نظر نحوه بهترین روش اندازه گیری تعادل رقابتی و هم از نظر سیاست های آن.

به عنوان ادبیات موضوع، اقتصاد ورزش در مقاله ای بنیادی از سیمون روتنبرگ (۱۹۵۶) سرچشمه گرفت و بر محدودیت های حاکم بر بازار کار برای بازیکنان بیس بال تمرکز داشت. از آن زمان ، ادبیات این علم به طور چشمگیری رشد کرده است ، به ویژه در ۲۵ سال گذشته یا بیشتر. تغییر وضعیت اقتصاد ورزش از حومه رشته اقتصاد اخیراً توسط مجلات معتبر بین المللی نشان داده شده است و مجلات کاملی را به تجزیه و تحلیل اقتصادی مبتنی بر ورزش اختصاص داده اند: مجله اسکاتلندی اقتصاد سیاسی ، مجله اقتصادی و بررسی سیاست های اقتصادی آکسفورد از انواع آن هستند. در حال حاضر یک مجله اختصاصی که به تحقیقات فزاینده در زمینه ورزش تیمی حرفه ای اختصاص دارد ، به نام مجله اقتصاد ورزشی ، اختصاص داده شده است.

ادبیات قبلی تمرکز زیادی بر لیگ های مهم آمریکای شمالی (بیس بال ، بسکتبال ، فوتبال و هاکی روی یخ) داشت. این موضوع مبین این واقعیت است که مجموعه داده های دقیق به آسانی در دسترس بوده و در نتیجه یک آزمایشگاه آماده برای تجزیه و تحلیل پیشنهادهای اقتصادی فراهم می کند. علاوه بر این ، ورزش تیمی حرفه ای در آمریکای شمالی ، نسبت به اروپا ، تمایل داشت تا از نظر سازماندهی و عرضه ، دارای مزایای تجاری بیشتری باشد. اخیراً تجزیه و تحلیل اقتصادی فوتبال به ویژه برجسته شده است زیرا نگرانی ها در مورد اثرات مخرب بالقوه تیم های بسیار ثروتمند تحت سلطه رقابت های داخلی و اروپایی ظاهر شده است.

اقتصاد ورزش به طور مستقیم به مجموعه ای از زیر شاخه ها در ادبیات گسترده اقتصادی مانند اقتصاد صنعتی (مانند سازمان لیگ و روابط بین تیم ها) ، نظریه شرکت (به عنوان مثال اعتبار فرض حداکثر سازی سود هنگامی که بسیاری از تیم های ورزشی دائماً ضرر می کنند پیوند می خورد) ، اقتصاد کار (به عنوان مثال تأثیر محدودیت های بازار کار که باعث کاهش تحرک بازیکنان و تأثیر آنها بر نرخ دستمزد می شود) و نظریه تقاضا (به عنوان مثال اندازه گیری تأثیر متغیرهای مختلف بر حضور بازیها). دلالت دارد. بنابراین، ورزش مجموعه ای از کاربردهای بسیار مرتبط را به اقتصاددان ارائه می دهد.
(ح)