چشم اسفندیار ایران زخم برداشته و ریز ریز دارد جمع می‌شود. خزر در چشم ما ایرانی‌ها فراتر از تاریخ و اندازه‌گیری و نام‌گذاری، آنچنان عظیم و بزرگ بوده که سند شش‌دانگ «دریا» را ثبت و ضبط کرده‌ایم، هر چند همه دنیا آن را به اندازه یک دریاچه ببینند، برای ما همان دریای خزر است که حالا در حال آب رفتن است. این تحلیل رفتن، دو تفسیر دارد. یک گروه که رئیس سازمان محیط‌زیست هم پشت آن است، تقصیر را گردن روسیه انداخته‌اند و دلیل آن را مسدود کردن رودخانه ولگا دانسته‌اند، اما برای اثبات آن سندی ندارند. گروه دوم، تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین را که سال به سال در حال افزایش است، دلیل این کاهش سطح تراز آب خزر می‌دانند که اسناد اثباتی دارند.

رودخانه ولگا در روسیه، از جمله مهم‌ترین منابع تامین آب دریای خزر است که سهم ۸۵ درصدی دارد. از نخستین کسانی که موضوع کاهش سطح تراز آب دریای خزر را اعلام کرد و تقصیر را گردن روسیه انداخت، علی سلاجقه، رئیس سازمان محیط‌زیست‌ بود: «ورودی‌های دریای خزر از سوی کشور‌های همسایه بسته شده است مخصوصا ورودی رود ولگا. از طرفی میزان بارش در کل حوزه آبخیز دریای خزر کاهش یافته است. در برخی آمار و اطلاعات اعلام شده که قریب به یک متر در ۴-۵ سال اخیر دریا عقب‌نشینی داشته است. بر این اساس، در سال به‌طور میانگین دریای خزر ۲۰ سانتی‌متر عقب‌نشینی می‌کند. این موضوع در نشست کوپ ۷ که در ایران برگزار می‌شود و در پیش‌نشستی که در ژنو بین ۵ کشور حاشیه خزر است به عنوان یک مطالبه جدی پیگیری خواهد شد.» تا اینجای کار دریاچه ارومیه، احیای آن و خشک شدنش که در نقطه اوج توجه و نگرانی عمومی بود، با داستان خزر، رنگ و رو باخت.

به گزارش اقتصاددان به نقل از دنیای اقتصاد  ،  در ادامه رئیس اداره ایمنی و حفاظت دریایی اداره کل بنادر و دریانوردی گیلان نیز به نوعی همین گفته‌ها را تکرار کرد: «اگر دبی آب ورودی به خزر از طریق ولگا کاهش پیدا کند، بیشترین تاثیر را در حجم و تراز دریای خزر خواهد گذاشت. در تاریخچه دریای خزر افزایش و کاهش سینوسی حجم و تراز آب دیده می‌شود و شاهد پیش‌روی و پس‌روی آب و تغییر شکل سواحل در برهه‌های زمانی مختلف هستیم، اما آن چیزی که امروز جای نگرانی دارد، غیرعادی شدن نرخ رشد تغییرات‌ نزولی تراز آب دریاست؛ به گونه‌ای که در دهه اخیر با کاهش ۱۸۰سانتی‌متر تراز آب مواجه بودیم که ۶۰ سانت آن فقط در دو سال اخیر رخ داده است.» این داستان چنان داغ شد که سهم ایران از ولگا بررسی شد و حقوق بین‌الملل یک بار دیگر تورق شد تا ببینیم اگر دعوا شروع شد و بالا گرفت، وضعیت‌مان در محکمه چگونه است.

«ایلنا» به نقل از نعمت‌الله ایزدی، سفیر پیشین ایران در روسیه در مورد اقدامات ایران باتوجه به کاهش تراز آبی دریای خزر به دلیل عدم پرداخت حق‌آبه رود ولگا در منطقه شمال دریای خزر توسط روسیه نوشت: «اگر معاهده یا بحث حقوقی در آنجا وجود داشته باشد، ایران می‌تواند از بعد حقوقی این موضوع را پیگیری کند. با توجه به چیزی که من در گذشته پیگیری کردم، سطح آب شمال دریای خزر نسبت به جنوب ۲۶ متر پایین‌تر بود و کشتی‌هایی که می‌خواستند وارد دریای خزر شوند، به دلیل وجود اختلاف سطح دچار مشکل می‌شدند، این مشکل را با باز کردن سدها از بین بردند تا برای کشتی‌هایی که پشت سد بودند، آب را هم‌سطح کنند و کشتی‌ها عبور کنند و دوباره این سد بسته می‌شد. اگر قرار بود سد همیشه باز باشد ارتفاع آب بالا می‌آمد و ساخت‌و‌ساز اطراف دریا را از بین می‌برد… تا جایی که من خبر دارم، هیچ قرارداد یا‌ سازو‌کار حقوقی برای آنکه چه میزان آب باید وارد دریای خزر شود وجود ندارد.»

 تنظیمات ولگا دست نخورده

خزر بالا و پایین زیاد دیده است. روزگاری مدام در حال پیشروی بود و مردم سواحل شمالی را خانه‌ خراب می‌کرد. حالا مدام پس می‌رود. احتمالا اگر آن ویرانگری را در نظر نگریم، خزر از دوران اوج و پرآبی‌اش خیلی فاصله گرفته است. هر چه باشد در این خشکسالی، پرآبی بزرگ‌ترین نعمت است. اما سطح تراز خزر مدام آب می‌رود و فعلا دو تئوری روی میز است که یکی کار روسیه است و دیگری اثر و دست و پنجه طبیعت است. تئوری‌ها و فرضیه‌ها با دلیل برهان و ادله علمی قابل تایید یا رد هستند.

همایون خوشروان، مدیر سابق مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر و پژوهشگر  نیز نظرش آن است که در مباحث علمی باید بر اساس ادله علمی نظر داد: «اعلام شد که روسیه رودخانه ولگا را مسدود کرده است، در حالی که هیچ شواهدی برای اثبات این ادعا ارائه نکرده‌اند.»  به گفته خوشروان، تنها موضوع مستند درباره دریای خزر افزایش سرعت کاهش سطح تراز آب آن است. یعنی اگر در سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ دریای خزر سالانه ۱۰ سانتی‌متر پایین می‌رفت، ظرف دو سال اخیر سرعت آن سه برابر شده که علت این فرآیند را باید استخراج کرد.

اما اگر فرض کنیم که روسیه ولگا را مسدود کرده، چه شرایطی ایجاد خواهد شد: «با فرض مسدودیت ولگا توسط روسیه، ما تالاب‌هایمان اعم از تالاب انزلی و خلیج گرگان را از دست می‌دهیم و خشک می‌شوند، اما تالاب‌های روسیه بسیار فراتر از تالاب‌های ایران است و در صورت بسته شدن ولگا، آنها خشک می‌شوند، تردد کشتی‌های روسی در ولگا مختل می‌شود و کالا و تجارت‌ روسیه هم متوقف می‌شود. در این مسیر تبادل کالا و تجارت انجام می‌شود و کالاها از چین به قزاقستان و در نهایت به روسیه منتقل می‌شوند. در این وضعیت با بستن ولگا، دولت روسیه بیشترین خسارت را متحمل خواهد شد.»

مدیر سابق مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر، باز هم تاکید دارد که جامعه علمی و سیاسی باید بر اساس ادله و شواهد نظر بدهد. او می‌گوید: «دریای خزر در منطقه‌ای قرار گرفته که نسبت میزان تبخیر به میزان بارندگی ۵ برابر است. با توجه به آنکه اکنون در شرایط گرمایش زمین و خشکسالی هستیم، این عوامل به‌طور جدی در حال اثرگذاری است.» او باز هم تاکید می‌کند که روس‌ها نه اکنون که هیچ‌گاه نمی‌توانند رودخانه ولگا را ببندند که در آن صورت صنعت ماهی‌گیری و کشتیرانی خود را از دست می‌دهند.

آقای خوشروان، بر اساس منطق می‌گوید که روسیه ولگا را مسدود نکرده و سندی برای این کار ارائه نشده، اما اسنادی که روسیه را مبرا می‌کند نیز مهم است: «حدود ۱۰ ایستگاه اندازه‌گیری ترازسنجی پیرامون دریای خزر داریم که روزانه در چند نوبت به صورت اتوماتیک تغییرات سطح تراز آب دریای خزر را اندازه‌گیری می‌کنند. در صورت مسدودی رودخانه ولگا که ۸۵ درصد آب دریای خزر را تامین می‌کند، منحنی‌های تراز سطح آب در ایستگاه‌های اندازه‌گیری، به شکل قابل توجهی خود را نشان می‌دهند. به‌طور مثال، در مقایسه تراز سطح آب در ماه اوت سال گذشته نسبت اوت امسال، متوجه می‌شویم که دریا ۱۰۰سانتی‌متر آب عقب‌نشینی کرده، اما وقتی این عدد ۵ سانتی‌متر بوده، نشان می‌دهد که آب ولگا وارد می‌شود، اما میزان آب ورودی تحت تاثیر شرایط اقلیمی در حال تبخیر است که موجب عقب‌نشینی دریای خزر می‌شود.

با استناد به این دستگاه‌ها می‌توان متوجه شد که ولگا مسدود شده یا خیر. در عین حال از طریق تصاویر ماهواره‌های مختلف Landsat، کوئیک‌برد، IRS می‌توان تصاویری با کیفیت بالا دریافت و طبق آن قضاوت کنیم که آیا ولگا بسته شده یا باز است؟ این ساده‌ترین کاری است که سازمان محیط‌زیست می‌توانست از طریق یکی از کارشناسان خود انجام دهد. در این شرایط حتی اگر روسیه مدعی شود که ولگا را نبسته، از این دو طریق اصالت ماجرا به دست می‌آید.» بخشی از آب دریای خزر از طریق رودخانه‌های هزار، گرگان‌رود، سفیدرود و بابل‌رود تامین می‌شود که مجموع آن به ۱۰ درصد ولگا هم نمی‌رسد و حدود ۱۰ میلیارد مترمکعب است که به سواحل جنوبی خزر وارد می‌شود، اما ولگا ۲۴۰میلیارد مترمکعب آب وارد می‌کند، سهم ما در بیلان آبی دریای خزر ۵ درصد است. سهم ولگا چنان است که سالانه می‌تواند سطح تراز خزر را ۶۰ سانتی‌متر بالا بیاورد. به گفته آقای خوشروان، تبخیر موجب می‌شود که این میزان به نصف کاهش پیدا کند و سالانه یک متر کاهش سطح تراز آب داشته باشیم. واقعیت آن است که اکنون در شرایط خوبی قرار نداریم، اما وضعیت به گونه‌ای است که تنها می‌توان نظاره‌گر این نابودی و تمام شدن بود.

مدیر سابق مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای‌خزر می‌گوید: «باید مدیریت ریسک حاصل از مخاطرات نوسانی داشته باشیم که نداریم و این موجب می‌شود که همواره نظاره‌گر باشیم. درواقع ما همواره برنامه‌ای نداریم و همیشه نظاره‌گر هستیم. در سال ۱۳۶۹ که دریا بالا آمده بود و پیشروی کرده بود، دولت هیچ برنامه‌ای نداشت اکنون هم که سطح تراز آب رو به کاهش است، هیچ برنامه‌ای ندارد جز اینکه مردم را بدون ارائه مستندات بیشتر نگران کند. در عین حال، باید با تحکیم قوانین کشور مانع از تجاوز به حریم دریا شد. اکنون اراضی ساحلی دریای خزر در حال تصرف شدن است و استانداری‌های شمالی هم مجوز می‌دهند.»

 هشدار زیست‌محیطی موسسات بین‌المللی

موسسه اقیانوس‌شناسی شرشوف در سال ۲۰۲۲ تحقیقی منتشر کرد و نوشت: «بوم‌شناسان آذربایجانی، روسی و دانشمندان خارجی همچنان بر مشکل کاهش سطح آب دریای خزر تمرکز دارند. کاهش سطح آب از سال ۲۰۰۵ محسوس بوده است. در این مدت نشان مربوطه ۱۱۹سانتی‌متر کاهش پیدا کرده است.» در این مقاله به تحقیق دانشمندان آلمانی اشاره شده که پیش‌بینی کرده‌اند سطح دریای خزر در آینده نزدیک ۹ متر کاهش پیدا می‌کند که یک فاجعه زیست‌محیطی است که دانشمندان روسی آن را قبول ندارند و آن را اغراق‌آمیز می‌دانند: «دریای خزر یک مجموعه آبی بسته است و تعادل آب آن کاملا با نسبت جریان رودخانه، عمدتا از ولگا، تبخیر و بارش تعیین می‌شود و سطح دریای خزر در واقع دستخوش نوسانات بسیار قابل توجهی است. همان‌طور که می‌دانید، برای چندین دهه سطح خزر کاهش یافت، سپس کمی افزایش یافت و حالا دوباره پایین می‌آید. اما نوساناتی که اکنون شاهد آن هستیم، نوسانات یک یا دو متری است.

ما فکر می‌کنیم که این اتفاق ادامه خواهد داشت. علاوه بر این، دریای خزر دارای مکانیسم طبیعی محافظت در برابر خشک شدن است. با ویژگی‌های توپوگرافی کف آن، یعنی وجود آب‌های کم عمق وسیع در شمال خزر همراه است. این مکانیسم بسیار ساده عمل می‌کند. به محض شروع به کاهش شدید سطح دریای خزر، مناطق وسیعی از قسمت شمالی در معرض دید قرار می‌گیرد و سطح مخزن به‌شدت کاهش می‌یابد و بر این اساس، تبخیر کاهش می‌یابد… بر اساس تمام اطلاعاتی که در اختیار داریم، نباید انتظار سطحی فاجعه‌بار را داشته باشیم. یعنی به احتمال زیاد، اگر کاهش سطح در دهه‌های آینده ادامه یابد، آنگاه نسبتا اندک خواهد بود.» گرم شدن زمین موضوع بسیار مهمی است که در این مقاله هم به آن اشاره شده است: «گرم شدن کره زمین تا حدودی به دلیل عوامل انسانی است.

همچنین، فرد به‌طور قابل توجهی در فرآیندهای حوضه رودخانه‌های تغذیه‌کننده دریای خزر دخالت می‌کند و بر میزان آب رودخانه‌ای که وارد آن می‌شود تاثیر می‌گذارد.» این موسسه برای نجات خزر پیشنهاد داده: «آیا فردی می‌تواند بر وضعیت دریای خزر تاثیر مثبت بگذارد؟ البته که می‌تواند. در مقیاس منطقه‌ای، لازم است استفاده منطقی از آب معرفی شود. اگر از ولگا و سایر رودخانه‌های تغذیه‌کننده آب کمتری برای برخی نیازهای بشری مصرف کنیم و از آن استفاده منطقی‌تر کنیم، این به نفع دریای خزر است.»

 هیاهوی خزر

حتما هشدارهای اجتماعی، تاثیرات محسوسی بر وضعیت محیط‌زیست و منابع طبیعی در معرض خطر دارد، اما ارائه مستندات آن نیز مهم و ضروری است. خانم دکتر سیده معصومه بنی‌هاشمی، رئیس مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر ، ابتدا تاکید دارد که مجموعه مباحث در خصوص دریای خزر به عنوان یک منبع آبی مشترک بین پنج کشور شامل بیلان آبی و تغییرات تراز آب آن، در حوزه وظایف وزارت نیرو است و در این وزارتخانه پیگیری می‌شود. بر همین اساس، به‌طور مستمر گزارش‌هایی تهیه، تدوین و منتشر می‌شود.

او طبق این رسالت می‌گوید: «اطلاعات و آماری که در روزهای اخیر منتشر شده، نیازمند مطالعات دقیق است، بر این اساس به عنوان مرکزی که وظیفه مطالعه منابع آب خزر و بیلان را دارد، این اعداد و ارقام را تایید نمی‌کنیم.» خانم بنی‌هاشمی می‌گوید: «طبق آخرین گزارش منتشره در ۲۰۲۲، به کاهش ورودی آب به حوزه دریای خزر اشاره کرده‌ایم و به این نکته نیز اشاره شده که تا حدودی با میزان بارش نا‌همخوانی وجود دارد. در عین حال که به این نکته که آیا کشورها منابع آب خود را تحت مدیریت قرار داده‌اند نیز اشاره‌ای نمی‌کردیم.» او باز هم تاکید می‌کند که مباحث مطروحه در خصوص انسداد رودخانه ولگا را تایید نمی‌کند. برای رد یا تایید این موضوع نیاز به شواهد و قرائن بیشتری از جمله تغییرات مخازن، ایجاد سد جدید، بررسی تغییر کاربری‌ها به شکل گسترده است.

خانم بنی‌هاشمی می‌گوید: «میانگین ورودی ولگا ۲۴۰ میلیارد متر مکعب در سال است که سهم ۸۰ درصدی در دریای خزر دارد، در صورت اختلال در این ورودی که شامل حجم عظیمی آب می‌شود، باید شواهد آن را مشاهده کنیم. مطالعات این مرکز برای دستیابی به این حقیقت که آیا کاهش سطح تراز آب تحت تاثیر فعالیت‌ها و مدیریت منابع آب اتفاق افتاده یا خیر، از سال گذشته در حوزه ولگا و همچنین حوزه کورا به عنوان دومین حوزه تاثیرگذار شروع شده و تا زمان حصول به نتیجه دقیق ادامه خواهد داشت.»

با توجه به اینکه او موضوع کاهش ورودی آب به دریای خزر را تایید می‌کند، یکی از مهم‌ترین دلایل آن را، تغییرات اقلیمی منطقه و افزایش دما می‌داند که در دو سال گذشته در سه ماهه فصل گرم نسبت به میانگین بلندمدت ۵/ ۱ درجه افزایش دمای سطح آب داشته‌ایم. به گفته خانم بنی‌هاشمی، دمای سطح آب یکی از فاکتورهایی است که به صورت مستقیم بر تبخیر و هدررفت اثر دارند. علاوه بر این شواهد موثر بر روند کاهشی سطح تراز آب، ادامه روند کاهشی را در فصل پاییز ۱۴۰۱ نیز شاهد بودیم. با توجه به اینکه در پاییز و تا پایان سال ۱۴۰۱ معمولا رودخانه‌های شمالی به دلیل یخ‌زدگی آورد زیادی ندارند و در عین حال کاهش بارش را در مناطق خودمان شاهد بوده‌ایم، نمی‌توانیم با قطع و یقین بگوییم این کاهش سطح تراز به دلیل تاثیر عوامل انسانی بوده است. در عین حال، در صورت اثر‌گذاری شدید عوامل انسانی ظرف یک یا دو سال با اثرات شدید، باید آثار و نتایج آن را در حوزه کشورهای دیگر نیز ببینیم.

با توضیحات خانم بنی‌هاشم در عین حال که کاهش ورودی آب در حوزه دریای خزر داریم، اما شواهدی مبنی بر دست داشتن روسیه در دست نیست، بلکه تنها حدس و گمان‌ها مطرح است. مطالعات از سال ۱۴۰۱ و زمانی آغاز شد که میزان ورودی رودخانه ولگا ۱۲ درصد از میانگین بلندمدت آن کمتر بود. خانم بنی‌هاشمی می‌گوید: «در این مطالعات موضوع کاهش نزولات جوی و تاثیر آن بر سطح تراز آب دریای خزر در مورد رودخانه ولگا و کشورهای دیگر آغاز شد، اما نتایج هنوز ثابت نمی‌کند که مدیریت انسانی دست داشته یا خیر.» به گفته او، کاهش سطح دریای خزر، روسیه را نیز متاثر می‌کند. با توجه به شرایط هندسی دریای خزر و شیب بسیار کمی که سواحل شمالی دارند از کاهش سطح آب خزر بیشترین تاثیر را خواهند پذیرفت؛ همان‌طور که در بحث پیش‌روی آب خزر که از سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۹۵ اتفاق افتاد بیشترین سطح آسیب‌پذیری، تخریب تاسیسات و پیش‌روی در سواحل آنها شاهد بودیم، پس‌روی هم آن مناطق را بیشتر متاثر می‌کند. اما موضوع مهم آن است که بر اساس مطالعات اقلیمی انجام شده، روند کاهشی سطح آب دریا دنباله‌دار خواهد بود و در صورتی که برای سواحل و زیرساخت‌های آن و داخل دریا برنامه‌ای برای رویارویی با کاهش سطح تراز دریای خزر نداشته باشیم، بسیار آسیب‌پذیر خواهیم بود.

156397646 copy