(از بازرگان تا ظریف) بقلم غلامعلی دهقان

شبیه‌ترین‌ فرد به محمدجواد ظریف در تاریخ معاصر ما مهدی بازرگان است. هر دو در عنفوان جوانی روحیه‌ انقلابی داشتند ودر ادامه واقع‌گراتر شدند.

یکی مصدقی‌ شدید بود و دیگری همنشین سعید امامی برای دفاع از انقلاب درسال‌های اولیه انقلاب. اما بازرگان متاخر و ظریف سال‌های اخیر‌، مورد شماتت انقلابیون واقع شدند که چرا شما واقع‌گرا شدید.

ظریف و بازرگان، هر دو برخاسته از طبقه سنتی بازار هستند که بعدها به توسعه صنعتی تمایل نشان دادند. یکی باعمل خود و دیگری با دفاع از توسعه ایران بیشتر در عالم نظر.

به گزارش اقتصاددان به نقل از راهبرد،  این دو در کنش سیاسی هم شباهت عجیبی دارند. بازرگان زمانی مسئولیت نخست‌وزیری دولت موقت انقلاب را قبول کرد که خوف برخورد تند آمریکایی‌‌ها و اروپایی‌ها در دوره گذار انقلاب وجود داشت. اما نخست‌وزیری بازرگان سبب شد تا خط مصالحه با انقلاب در کاخ‌سفید که مصداق آن سایرونس ونس‌، وزیرخارجه آمریکا، بود بر جریان تندروی کاخ‌سفید یعنی زبگنیو برژینسکی، مشاور کارتر، غلبه کند و دوره گذار با کمترین هزینه طی شود. هرچند بعدا جریان انقلابی‌ دانشجویان خط امام سبب استعفای بازرگان شدند و انقلاب وارد فاز دیگری شد.

جواد ظریف‌ هم‌ همانند‌ بازرگان‌‌ سال‌ها بعد و در زمانی که پرونده اتمی ایران در شورای امنیت سازمان ملل‌ ذیل فصل هفتم رفته بود، مسئولیت حل‌وفصل این پرونده را با صلاحدید مقامات نظام برعهده گرفت تا بار دیگر پرونده اتمی به مسیر عادی برگردد و نوعی آرامش‌ در عرصه سیاست خارجی حاکم شود.

زمانی که با پذیرش برجام نصیب ایران شد، سبب شد تا ایران بتواند در توسعه زیرساخت‌های دفاعی خود قوی‌تر از گذشته شود و در پیشرفت‌های اتمی به نقطه بسیار حساسی برسد که پروژه اتمی ایران را غیرقابل‌بازگشت کرده است.

بازرگان و ظریف‌ هر دو در نهادینه شدن انقلاب و نظام نقش‌آفرینی کردند؛ اما از‌ آنجا که انقلاب و نظام می‌تواند از‌ فرزندان خود عبور کند، این دو هم از این قاعده مستثنی نشدند.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

ع