گفت: ما باید تشکر کنیم از دولتمردان افغانستان که موفّق عمل کرده اند! گفتم: در چه زمینه ای موفّق عمل کرده اند؟ گفت: در جلوگیری از پیشرفت ملّت افغانستان!! گفتم: آیا جلوگیری از پیشرفت ملّت، جای تشکر دارد؟! گفت: بله! دولت های افغانستان اگر از پیشرفت ملّت جلوگیری نمی کردند و امروز سرعت اینترنت آنان

  گفت: من می خواهم علیه خانم همسایه مان شکایت کنم! گفتم: چرا؟ گفت: من دیروز رفتم پشت بام. نگاهم افتاد به حیاط خانۀ همسایه. لحظاتی خانم بی حجاب همسایه را نگاه کردم و تحریک شدم! گفتم: تو خطاکرده ای .اوّلاً حیاط خانۀ همسایه حریم خصوصی آنان است و تو حق نداری به آن نگاه

کور خوندی!! گفت: در ایران چطوری می شود به پست و مقامی رسید و دم و دستگاهی به هم زد؟ گفتم: خب،هر کسی که می خواهد به جایی برسد و برای خود کسی شود،باید درس بخواند و مهارت های لازم را به دست آورد تا شایستگی آن مسئولیت را پیدا کند. گفت: کور خواندی! تو

  گفت :پیشنهاد می کنم کودکان کار ایران را به فلسطین بفرستیم. گفتم چرا؟ گفت لااقل روزی به نام همبستگی با کودکان فلسطینی وجود دارد.شاید بخشی از کمک های ایران به اینان هم برسد. فقیری بود نقش باباشملی بازی می کرد. او آه در بساط نداشت. کارگری و عملگی می کرد،ولی پُزِ لوطی گری می

  گفت: آقای محترمی فرموده اند: « اگر مردم در وظایف شرعی و مسئولیت‌های سیاسی و اجتماعی خدا را در نظر می‌گرفتند، مبتلا به مشکلات معیشتی و کم آبی نمی‌شدند.» گفتم: درست می فرمایند. گفت: چطور در دولت گذشته مسئولیت «مشکلات معیشتی و کم آبی» به گردن دولت بود؟آیا نظریه یادآور ضرب المثل «یک بام

  گفت: شنیدی عوارض خروج از کشور را می خواهند به ۵میلیون و ۲۰۰ هزار تومان برسانند. گفتم: خب از کشور خارج نشوند تا ناگزیر به پرداخت این همه پول نباشند. گفت: آن وقت باید عوارض حضور در کشور را بپردازند! گفتم: مگر حضور در کشور هم عوارض دارد؟ گفت: بله!افسردگی،بیکاری،فقر،گرانی،بی پولی،بیچارگی،اختلاس ،پارتی بازی و…