به یاد رقص ننه ام افتاده ام
در حکایت ها آورده اند که روزى روزگارى دو الاغ، خوش و سرحال در صحرایى سبز و خرم، آزادانه زندگى مى کردند. روزى الاغ ها در حال گردش و تفریح در صحرا بودند، کاروانى نیز در حال عبور از آن صحرا بود که ناگهان یکى از الاغ ها شروع به سر دادن آواز با صداى