پذیرایی کرایه ای!
گفت: مژده! مُژده! گفتم: خوش خبر باشی؟ چه شده؟ زود بگو! از بس پشت سر هم خبرهای بد و غم و غُصّه می رسد،داریم دق می کنیم!لااقل یک خبر خوش بده تا نفسی بکشیم. گفت: برای تدارک پذیرایی دید و بازدید نوروز راه حلی آسان و ارزان یافته ام! گفتم: خدا خیرت بدهد که لااقل