تاریخ انتشار : پنجشنبه 17 تیر 1400 - 13:15
کد خبر : 52988

گذری و نظری بر شازده حمام/قسمت دوم

گذری و نظری بر شازده حمام/قسمت دوم

خاطرات محمدحسین پاپلی یزدی در شازده حمام برای تاریخ امروز نوشته نشده است. او اصلاً در قامت یک مورخ رسمی در شازده حمام ظاهر نشده است. میشل فوکو – فیلسوف و نظریه‌پرداز فرانسوی – نظریه‌ای با عنوان تاریخ اکنون دارد. فوکو نظریه‌ی تاریخ اکنون را وامدار کانت، نیچه و هایدگر است. او این انبان اندیشه‌ای

خاطرات محمدحسین پاپلی یزدی در شازده حمام برای تاریخ امروز نوشته نشده است. او اصلاً در قامت یک مورخ رسمی در شازده حمام ظاهر نشده است.

میشل فوکو – فیلسوف و نظریه‌پرداز فرانسوی – نظریه‌ای با عنوان تاریخ اکنون دارد. فوکو نظریه‌ی تاریخ اکنون را وامدار کانت، نیچه و هایدگر است. او این انبان اندیشه‌ای را تبدیل به تاریخ حال یا اکنون کرد. فوکو معتقد است؛ تاریخ‌نگاری رسمی که خود براساس نوعی قوم‌مداری مکتوم استوار شده، تاریخ گذشته را بر حسب انگاره‌های حاکم بر بینش اکنونی می‌نویسد. یعنی گوهر زبان حال را در نقطه‌ای دوردست در گذشته می‌جوید و سپس ضرورت تحول و ترقی را از آن گذشته به زمان حال می‌نمایاند.

پاپلی یزدی در شازده حمام از تاریخ نگاری متداول گذر کرده و از تمامیت خواهی و تکامل گرایی تاریخی گریزان است. او در خاطرات خود دنبال اثبات گفتمان هژمونیک امروز نیست. روش کار او به دیرینه‌شناسی و تبارشناسی فوکو نزدیک‌تر است. «بالاخره اگر همه خوب بودیم که انقلاب نمی‌شد. حالا ماشاءلله هیچ فسادی نیست. کافی است سری به صفحات داخلی روزنامه‌ها، به‌خصوص صفحات حوادث بزنید. لازم نیست که به راهروهای دادگستری بروید» (ج ۳: ص ۱۶۶). گذشته را هم تقدیس نمی‌کند بلکه آن را به‌تیغ نقد جراحی می‌کند. «حالا عده‌ای مدام از روزگار قدیم حرف می‌زنند. اگر روش روزگار قدیم خوب بود، حتماً ادامه می‌یافت. شیوه زندگی قدیم را باید به بخش‌هایی تفکیک کرد. باید خوبی‌ها و بدی‌هایش را با معیار همان زمان سنجید. اگر با معیارهای امروزی بسنجید، دچار تضاد می‌شوید» (ج ۴: ص ۱۰۰).

نگاه پاپلی یزدی به گذشته در حکم منبع است و نه مرجع. آنتونی پل کوهن – انسان‌شناس مشهور بریتانیایی – در کتاب سرشت نمادین اجتماع که توسط عبدالله گیویان به فارسی برگردانده شده است به دو نوع نگاه به گذشته اشاره کرده است: نخست نگاهی به گذشته که آن را به شکل مرجع[۱] می‌بیند. برهمین ‌اساس می‌کوشد امروز خود را بر مبنای گذشته بسنجد و هرگاه قصد انجام کاری را داشته باشد، ابتدا در نظر می‌گیرد که آیا استانداردها و معیارهای گذشته به او اجازه انجام آن را می‌دهد یا خیر؟ دوم نگاهی که گذشته برایش در حکم منبع[۲] است. در این حالت، گذشته نوعی سرمایه به‌شمار می‌آید و زمان حال معیار قرار می‌گیرد. برهمین اساس می‌کوشد چنان‌چه در گذشته چیزی یافت شود که به‌کار امروز بیاید، بی‌درنگ انتخابش کند و هر چه مفید نبود – اعم از مادی و ابزاری یا معنوی – به حال خود واگذارد، دست‌کم تاحدی که مانع زندگی‌اش نشود.

پاپلی یزدی می‌نویسد: «خاطرات مردم، تاریخ شفاهی این مملکت است. من در این چندسال به خاطرات حدود ۶۵ نفر گوش داده‌ام» (ج ۴: ص ۴۲). *او در جای جای شازده حمام علت و دلیل رک‌گویی و حتی اسرارگویی خود را و به‌قول برخی منتقدانش افشاگری‌اش، ضرورت برنامه‌ریزی صحیح و مدیریت درست جامعه بیان می‌کند: «اگر واقعیت‌ها را نپذیرید، نمی‌توانید برنامه‌ریزی و مدیریت کنید» (ج ۴: ص ۶۶).* گرچه او به موانع و مخاطرات سر راه این آشکارگویی آگاه است. «یک روز داستان یکی از این خانه‌ها [منظور زندگی دستجمعی در خانه‌های قدیمی] را می‌نویسم. مادرم می‌گوید تا من زنده هستم اگر این داستان را بنویسی، عاقت می‌کنم. من بیچاره که چند مرحله سانسورچی دارم. اول وجدانم، حفظ اعتبار و آبروی شهرم، مادرم و صد البته ویراستاران محترم» (ج ۴: ص ۶۵).

اگر پاپلی یزدی در شازده حمام برای تاریخ امروز می‌نوشت بی‌مهابا این‌چنین آرزویی نمی‌کرد: «در فرهنگ ما توصیف کردنش [منظور عشق به جنس مخالف] جایز نیست. دلم به‌حال این فرهنگ که دچار قیچی است می‌سوزد. کاش همه قیچی‌ها می‌شکست. آن‌وقت شاید برخی حالت‌ها را می‌شد توصیف کرد» (ج ۳: ص ۴۱۸).

به‌همین دلیل او هیچ ابایی ندارد که تجربه‌ی عشق‌بازی‌هایش در دوران نوجوانی و جوانی را بنویسد:
۱- دختر با چادر سفید که گل‌های کوچکی داشت (ج ۲: ص ۳۲۸).
۲- دختر آقای عثمان رحمتی اهل اشنویه (ج ۲: ۴۷۴).
۳- دختر مقصودخان (ج ۲: ص ۵۵۲).
۴- عایشه در سال ۱۳۴۲ در ماشین باری دوچ مسیو بایرام در راه سردشت به مهاباد (ج ۲: ص۵۵۹).
۵- گلپو دختر کُرد عشایر شمال خراسان (ج ۳: ص ۲۶۷).
۶- دختران دانشکده (ج ۳: ص ۲۸۷).
۷- پری خانم دختر کمونیستِ خان (ج ۳: ص ۳۹۸).
۸- صفورا در سن پانزده سالگی (ج ۴: ص ۱۵۱).

پاپلی یزدی معتقد است: «اگر مردی توانست مدت‌ها در محیط‌کاری با زنی کار کند و فقط با او رابطه کاری، علمی، رابطه تجاری، رابطه فرهنگی، رابطه اجتماعی و اقتصادی داشته باشد و به او نگاه سکسی نداشته باشد، به کمال رسیده است … این کار شدنی است ولی تمرینی فرهنگی و اجتماعی بسیار گسترده و عمیق لازم است. من نه تنها در آن سن و سال ۲۰ سالگی اینچنین نبودم، اقرار می‌کنم که در سن ۶۵ سالگی نیز به کمال نرسیده‌ام» (ج ۳: ص ۴۸۳).

حالا کسی نیست به محمدحسین پاپلی یزدی بگوید که ای بابا، اگر خانم های ایرانی بعد از ۵۰ سال بفهمند اولین خواستگارشان نبودی قشقرق و جاروجنجال به پا می کنند، چه برسد خاطرخواه شان نبوده باشی! از این گذشته حراست دانشگاه فردوسی مشهد و تربیت مدرس تهران چطور با این موضوع کنار آمدند، من نمی دانم؟!

می‌بینید که این شیوه صرفاً بیانی نیست بلکه گونه‌ای اعتراف یا افشاگری در خاطره‌نگاری محسوب می‌شود و کمتر دیده و شنیده‌اید که شخصیت‌های سیاسی، علمی، هنرمندان، دانشمندان و غیره دست به این شیوه نگارش بزنند. در ادامه با شخصیت دکتر محمدحسین پاپلی یزدی از طریق شازده حمام آشنا خواهیم شد و دلیل رویکرد این دانشمند برجسته به این شیوه خاطره‌نگاری روشن خواهد شد.

اهواز – لفته منصوری
روز پنجشنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۰

✅ پانویس اصطلاحات:
[۱] – Reference
[۲] – Resource

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....