تاریخ انتشار : پنجشنبه 19 مرداد 1402 - 16:03
کد خبر : 135352

نگاهی به نبردهای شاهنامه

نگاهی به نبردهای شاهنامه

شاهنامه تاریخ است، و چون به هرحال، در تاریخ ایران، جنگ های زیادی هم روی داده است (که تقریباً می توان گفت همۀ جنگ های ایرانیان هم حالت دفاعی داشته و برای حفظ استقلال کشور بوده است) بنابراین، شرح جنگ های ایرانیان نیز در این کتاب آمده است. یکی از مسائل قابل توجه راهبردها و

شاهنامه تاریخ است، و چون به هرحال، در تاریخ ایران، جنگ های زیادی هم روی داده است (که تقریباً می توان گفت همۀ جنگ های ایرانیان هم حالت دفاعی داشته و برای حفظ استقلال کشور بوده است) بنابراین، شرح جنگ های ایرانیان نیز در این کتاب آمده است. یکی از مسائل قابل توجه راهبردها و فنون نظامی در نبرد، در این جنگ ها می باشد که در این نوشتار، نگاهی بسیار گذرا به آنها خواهیم داشت. اما پیش از آن یادآوری این نکته نیز لازم است که بسیاری از اصول و فنون جنگ های شاهنامه، امروزه، نیز با مختصر تغییراتی همچنان کاربرد دارد. نظامیان می دانند که امروزه برای…
اصول جنگ
۱- اصل هدف
۲- اصل آفند
۳- اصل تمرکز قوا
۴- اصل صرفه جویی درقوا
۵- اصل رزمایش(مانور)
۶- اصل تأمین
۷- اصل غافلگیری
۸- اصل سادگی
۹- اصل وحدت فرماندهی
توضیح مختصری از این اصول نه گانۀ جنگ در ادامه آورده می شود:
۱- اصل هدف: این اصل عبارت است از مقصود نهایی که کلیۀ تلاش های نیروهای نظامی به طرف آن متمرکز و هدایت می گردد. بنابراین، هر فرمانده باید اول هدفش را بداند، دوم در کمال وضوح، آن را مشخص کند، و سپس در مورد عملی که موردنظر است، اقدام کند. در جنگ رستم با افراسیاب، هدف کین خواهی خون سیاوش بود و با این هدف، رستم و سپاهیانش با یک حملۀ همه جانبه، دشمن را تا عمق مواضعش تعقیب کردند.
۲- اصل آفند: “آفند” لازمۀ رسیدن به نتیجۀ قطعی و حفظ آزادی عمل است. در عملیات آفندی، اگر یک یگان ارادۀ خود را به دشمن تحمیل کند، ابتکار و آزادی عمل را حفظ می نماید. در شاهنامه، فرماندهان با تقویت روحیۀ قوای خود و تحریک حس میهن پرستی، اراده و قدرت روحی آنها را بالا می برند و ضمن انتخاب هدف، زمان و وسایل انجام و مأموریت، نوع آفند را انتخاب می کنند و ابتکار عمل را به دست می گیرند.
۳- اصل تمرکز قوا: این اصل عبارت است از برتری قدرت رزمی در زمان و مکان مناسب، برای زدن ضربۀ کامل به نقطه ضعف دشمن، به طوری که قدرت رزمی او در هم شکسته شود و یا در وضعیتی قرار گیرد که شکست بخورد. این اصل در شاهنامه و در بخش اسطوره ای با از پا درآوردن قهرمان یا پهلوان اول دشمن نمود پیدا می کند.
۴- اصل صرفه جویی در قوا: این اصل عبارت است از استعمال حداقل نیرو در یک منطقه، به منظور به کار بردن نیروی بیشتر در مناطق دیگر. این اصل در بسیاری از جنگ های شاهنامه مورد استفاده قرار گرفته، اما به طور برجسته می توان به بهره گیری از یک قهرمان یا پهلوان قبل از جنگ و رویارویی او با پهلوان مقابل اشاره کرد که تا حد زیادی نتیجۀ جنگ را مشخص می کند و این باعث می شد در برخی موارد از جنگ گروهی اجتناب شود و درنتیجه نفرات کمتری از بین می رفتند. همچنین استفاده از منجنیق و تله های انفجاری که در بخش تاریخی تنوع می باید بهترین نمونه برای به کارگیری این اصل بوده است.
۵- اصل رزمایش ( مانور یا تحرک): این اصل عبارت است از تغییر محل عُده ها و آتش ها به طرف دشمن در زمان و مکان مناسب برای اجرای مأموریت محوله. این اصل چندین بار در شاهنامه مورد استفاده قرار گرفته است، مثلاً در هنگام حملۀ افراسیاب، رستم به گیو دستور می دهد تا عده ای از نیروها را جابه جا کند و در محلی جلوتر با نیروهای افراسیاب درگیر شود و عملیات تأخیری را انجام دهد. همچنین تقسیم نیروها توسط اسفندیار در زمان گرفتن دژ رویین نمونۀ مناسبی برای بهره گیری از اصول مانور است.
۶- اصل تأمین: این اصل عبارت است از حفاظت در مقابل غافلگیری، عملیات جاسوسی، خرابکاری ، عملیات ایذایی و دیده بانی دشمن. این اصل در واقع در بیشتر جنگ های گروهی شاهنامه به کار گرفته شده است. نمونۀ کامل و بارز این اصل را می توان در جنگ گودرز با پیران مشاهده کرد.
۷- اصل غافلگیری: غافلگیری یعنی ضربه زدن به دشمن در زمان و مکانی که انتظار آن را نداشته باشد. این اصل در شاهنامه تحت عنوان شبیخون یاد شده است.
۸- اصل سادگی: این اصل عبارت است از مشخص بودن و ساده بودن دستورها و طرح های نظامی، به روشنی می توان دریافت که این اصل توسط فرماندهان در اکثر جنگ های شاهنامه به کار گرفته شده است.
۹- اصل وحدت فرماندهی: این اصل عبارت است از داشتن اختیار لازم و به کار بردن حداکثر تلاش تمام نیروها برای رسیدن به هدف نهایی. در شاهنامه، فرماندهان عمده (سپهبد) از فرماندهی مطلق برخوردار بودند. آنها اگرچه به پیشنهادهای دیگر سرداران خود توجه داشتند، اما سرانجام تصمیم گیرندۀ نهایی بودند و با قدرت و قاطعیت دستورها را صادر می کردند.
ارکان ارتش در شاهنامه
ارکان ارتش در شاهنامه به طور کلی از پیاده نظام، سواره نظام و فیل سواران تشکیل می شوند:
۱- پیاده نظام: در جنگ ها قسمت اصلی قشون می باشد. چون یگانه صنفی است که در هر نوع زمین قادر به حرکت بوده و به عنوان نیروی نبرد نزدیک شناخته شده اند. به علاوه، در پیش دستی پیاده نظام است که قبل از همه، سرزمین های دشمن را اشغال می نماید و در پدافند ( تدافع) قسمت زنده و جان دار و سدی است که امواج تهاجم دشمن به آن برخورد می کند. لذا مالک الرقاب میدان جنگ و به قول دیگر قهرمان میدان نبرد است.
محل استقرار پیاده نظام در جنگ در قسمت پیشین قلب سپاه که مرکز فرماندهی در آنجاست قرار دارد. نیروهای پیاده یک دیوار گوشتی محکم در برابر حملات دشمن به مرکز فرماندهی می سازند. به علت تحرک نیروهای پیاده در هر نوع زمینی و در هر شرایطی، امروز هم این نیرو دارای اهمیت فوق العاده می باشد. نیروهای پیاده نظام معمولاً مجهز به تیر، کمان، نیزه و شمشیر بودند.
۲- سواره نظام: سواره نظا در شاهنامه از اهمیت زیادی برخوردار بوده و قسمت عمدۀ جنگ را بر عهده است، مخصوصاً در مواقعی که سرعت عمل ایجاب می کرده از آن استفاده می شده است.
غالباً در مواضع دشمن و یا محاصره، احاطۀ جناحین و یا حمله به قسمت عقب دشمن از وجود آن استفاده می شد. سواره نظام در دورۀ تاریخی شاهنامه (اشکانی و ساسانی) از اهمیت بسزایی برخوردار است. جایگاه اصلی استقرار سواره نظام در جناحین سپاه (میمنه و میسره) است.
۳- فیل سواران: گروه سومی که در جنگ ها مورد استفاده قرار می گرفت فیل سواران بودند. معمولاً بر پشت فیل، برج چوبی بزرگی می بستند و چند تیرانداز در این برج قرار می گرفتند و از سوراخ های برج، تیراندازی می کردند.
کاربرد دیگر فیل ها، سر کردن قسمت جلوی لشکر به وسیلۀ آنها به عنوان یک سنگر دفاعی مصنوعی بوده است.
بفرمود تا پیش قلب سپاه به پیلان جنگی ببستند راه
نهادند صندوق بر پشت پیل زمین شد به کردار دریای نیل
هزاران دلیران به روز نبرد به صنوق در ناوک انداز کرد
نگهبان هر پیل سیصد سوار همه جنگجوی و همه نامدار

شیوه فرماندهی در شاهنامه
در سراسر شاهنامه، اعم از دوره پهلوانی و تاریخی، یک روش واحد فرماندهی سپاه وجود دارد و آن بدین ترتیب است: اگر پادشاه، خود، مستقیماً در جنگ شرکت نداشته باشد، با نوشتن منشوری یا دادن مهر فرماندهی، یکی از فرماندهان را به فرماندهی کل سپاه بر می گزیند و درفش کاویانی را-که نماد وحدت ایرانیان است- به او می سپارد. فرماندۀ کل در شاهنامه عنوان”سپهبد” دارد.
صف آرایی در شاهنامه
سپاه به ۴ قسمت اصلی و چند دستۀ فرعی تقسیم می گردد:
الف)دسته های اصلی:
۱- میسره:قسمت چپ لشکر که معمولاً بیشتر نیروهای تشکیا دهندۀ آن افراد سواره نظام هستن. فرماندهی آنها را یکی از دلاوران سپاه که توسط فرماندۀ کل انتخاب می شود، به عهده می گیرد.
۲-میمینه: قسم راست لشکر. بیشتر افراد تشکیل دهندۀآن نیز معمولا ًسواره نظام هستنند. همچنین فرماندهی آنها را یکی از دلاوران سپاه که توسط فرمانده کل انتخاب می شود، به عهده می گیرد.
۳- قلب: مهمترین قسمت سپاه که مرکز فرماندهی یا جایگاه استقرار فرماندۀ کل سپاه است. زبده ترین و کارآمدترین نیروهای رزمی معمولاً در این قسمت مستقر می شوند.
افراد تشکیل دهندۀ این قسمت، بیشتر، نیروهای پیاده نظام بودند که مانند سدی محکم در مقابل تهاجم دشمن ایستادگی می کردند. درفش کاویانی و بنه نیز در این قسمت قرار می گرفت.
۴- ساقه: ساقه یا قسمت پشت سپاه گروهی از سپاهیان هستند که کار آنها حفاظت از قسمت عقب لشکر در برابر حملات ناگهانی است. نیروهای تشکیل دهندۀ این صنف نیز سواره نظام هستند، چون از قدرت تحرک بیشتری برخوردارند. معمولاً ساقه با مقداری فاصله از پشت سرلشکر حرکت می کند و فرماندۀ جداگانه دارد.
ب)دسته های فرعی:
۱- طلایه (جلودار) :طلایه از مهم ترین دسته های فرعی است. وظیفه طلایه آن است که پشاپیش سپاه حرکت کند تا راه را برای عبور سپاه بی خطر کند و اگر دشمن پیش آید، سپهبد(فرمانده کل) را خبر کند. طلایه اولین گروهی است که با نیروهای دشمن برخورد می کند و حرکت برای اخذ تماس را انجام می دهد و معمولاً از ورزیده ترین نیروها تشکیل می شود که آشنایی کامل با فنون مختلف رزم تن به تن را دارند. به طلایه در اصطلاح نظامی امروز”جلودار یا پیشرو” گفته می شود.
۲- کارآگهان: وظیفه این گروه کسب اطلاع از وضعیت دشمن است. این افراد در هیئت غیرنظامی به مواضع دشمن نفوذ می کنند و از اوضاع دشمن اعم از تعداد نفرات، تجهیزات، نقاط ضعف و قوت او اطلاع حاص می کنند و کار آنها معمولاً با عملیات جاسوسی همراه است که بسیار حائز اهمیت است. به کاآگهان در اصطلاح نظامی امروز ” نیروهای اطلاعاتی” می گویند.
۳- دیده بانان: وظیفه این گروه انجام عملیات دیده بانی و مراقبت از حرکت نظامی دشمن است. دیده بانان معمولاً در نقاط مرتفع مثل تپه ها و قلۀ کوه مستقر می شوند و نزدیک شدن دشمن به مواضع خودی را به اطلاع فرماندهی کل می رسانند.
۴- روزبانان: این ها نگهبان لشکر هستند که در اطراف سپاه می گردند تا احیاناً کسی از لشگر فرار نکند و نیز در انجام وظایف خود سستی ننمایند.
۵- بنه: آذوقه و آلات ذخیره سنگ است که در هنگام حرکت سپاه در جلوی لشکر حرکت داده می شود و در هنگام جنگ با چند فرسنگ فاصله در پشت صفوف لشکر قرار می گیرد و گروهی از لشکریان به نگهبانی از آن مأمور می شوند.
۶- کمین ور: کار این گروه کمین کردن در سر راه دشمن و کند کردن حرکت و سد نمودن راه اوست.
گروه کینور در همۀ موارد تشکیل نمی شود، بلکه فقط در مواردی که دشمن قصد شبیخون دارد، تشکیل می شود.
نیروهای تشکیل دهندۀ این گروه از افراد زبده هستند و به اطلاح امروز”ضربت” نامیده می شوند. عملیات این گروه بیشتر در خطّ مقدم جبهه یا به اصطلاح نظامی امروز در “لجمن” یا لبۀ جلویی منطقه نبرد، صورت می گیرد.
چنان که ملاحظه گردید صورت بندی اصلی تاکتیکی سپاه ایران، متشکل از نیروهای سواره نظام و پیاده نظام به این صورت بود که یگان های سواره نظام در طرفین سپاه (میسره و میمنه) و نیروهای پیاده نظام رد چند ردیف از طلایه تا ساقه را پوشش می دادند.
امروزه، به جای سواره نظام از یگان سوار زرهی برای پهلوداری و جلوداری استفاده می شود.
تفکرات جنگی و شگردهای ایرانیان در شاهنامه
– روش های نبرد
غافلگیر کردن، شبیخون، پیش دستی، حمله از پشت سر، محاصره کردن، استحکامات در شاهنامه، استفاده از موانع طبیعی به عنوان سنگر دفاعی، ایجاد موانع مصنوعی بر سر راه دشمن، جنگ دژ، نفوذ به موانع دشمن با لباس مبدل، روش پدافند لایه ای، عقب نشینی، روش های کسب اطلاعات در شاهنامه، کمین کردن، جنگ روانی، نبرد تن به تن، کشتی گرفتن، جنگ گروهی، روحیه دادن، شکار اسبان، وادار کردن دشمن به تسلیم، با شکنجه خویشانش، دفاع در مقابل زهر مار، به کار گیری اصل تأمین در جنگ ها.

جنگ روانی
یکی دیگر از اصول مسلم جنگ، اصل تفوق قوای روحی است. در واقع، مقصود از فقح نه فقط انهدام قوای مادی دشمن، بلکه اضمحلال قوای روحی با مأیوس کردن او از موفقیت.
جنگ روانی در دنیای امروز نیز از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و یکی از رایج ترین شکل های مبارزات دولت ها می باشد.
ناپلئون دربارۀ اهمیت جنگ روانی می گوید: فقط تصور مغلوبیت است که باعث مغلوبیت می شود.جنگ روانی که امروز در شکل الکترونیک و رسانه ای اجرا می گردد، در واقع، مهم ترین و مؤثرترین حربۀ جنگی محسوب می شود که نتایج و چگونگی این نوع عملیات (جنگ روانی) را به وضوح مشاهده می کنیم.
رایج ترین شکل جنگ روانی در شاهنامه، رجزخوانی پهلوانان قبل از نبرد تن به تن است. معمولاً قبل از نبرد، هریک از دلاوران، با یادآوری شجاعت ها و پیروزی های خود در گذشته، سرزنش و کم اهمیت خواندن اصل و نژاد حریف و تمجید از نژاد خود، در او ترس و وحشت ایجاد می کند و بدین وسیله،روحیۀ او را خراب می کند و قدرت درست اندیشدن را از او می گیرد. در نتیجه، ابتکار عمل را بدست می آورد و وسیلۀ پیروزی بر او را فراهم می سازد. جنگ روانی بیشتر در بخش پهلوانی رایج است.
دفاع در مقابل زهر مار (پدافند شیمیایی)
یکی از روش های مدرن جنگی امروزی استفاده از مواد شیمیایی است. متقابلاً برای مصونیت از تأثیر مستقیم مواد شیمیایی، روش های مختلفی به کار گرفته می شود. یکی از روش ها استفاده از ابزار پوششی از قبیل لباس های ضد مواد شیمیایی و ماسک هاست.
اسفندیار، برای در امان ماندن در مقابل زهر مار از روشی استفاده می کند که شبیه روش های دفاع در مقابل مواد شیمیایی در دنیای امروز است.
وی در خوان سوم یا اژدهایی زهرآگین روبه رو می شود و برای مقابله با زهر او، دستور می دهد نجاران ارابه ای را از چوب بسازند و برروی آن صندوقی از چوب قرار دهند و به اطراف صندوق، شمشیرهای برنده بنشانند.
اسفندیار دو اسب به ارابه می بندد و به سوی اژدها حرکت می کند. وقتی نزدیک اژدها می رسد، به داخل صندوق می رود، اژدها ارابه و صندوق را به دهان می گیرد، اما شمشیرها در اطراف دهانش فرو می رود. اژدها سعی می کند که صندوق را از دهانش بیرون بیاورد وقتی صنوق از دهانش خارج شد، اسفندیار فوراً در صندوق را باز می کند و با شمشیر مغز اژدها را چاک می کند.
بفرمود تا پیش او گرگسار بیامد بداندیش و بد روزگار
یکی اژدها پیشت آید دژم که ماهی برآرد ز دریا به دم
بفرمود تا درگران آورند سزاوار چوب گران آورند
به کارگیری اصل تأمین در جنگ ها و کاربرد آن
اصل تأمین یکی از اصول نه گانۀ جنگ می باشد. تأمین عبارت است از حفاظت در مقابل غافلگیری، عملیات جاسوسی، خرابکاری عملیات ایذایی و دیده بانی دشمن.
تأمین برای حفظ قدرت رزمی ضرورت قطعی دارد و با رعایت اصل تأمین می توان آزادی عمل را حفظ کرد و در مقابل، با تأمین می توان از غافلگیر شدن جلوگیری کرد، ضمن اینکه می توان دشمن را غافگیر نمود.
همیشه احتمال خطر در زمان جنگ وجود دارد، بنابراین، بایستی دربارۀ خطرهای احتمالی پیش بینی شده و قریب الوقوع اقدام بیشتری کرد. برای رعایت اصل تأمین نباید جرئت و جسارت را از دست داد، بلکه باید در طرح ریزی گستاخ بود و اجرای آن را با امنیت توأم نمود.
قسمتی از اقدامات تأمینی عبارت اند از: عناصرتأمینی شامل جلودار، حفاظت اطلاعات، استتار و اختفا، موانع و استحکامات، سرعت و حرکت.
تأمین در شاهنامه به وسیلۀ سواره نظام- که ز تحرک و سرعت بیشتری برخوردار است- با تعداد محدودی از سواران چابک، انجام می گیرد.
حفاظت از عقب لشکر اهمیت زیادی در شاهنامه دارد. معمولاً گروهی از سواران را مأمور حفاظت از عقب پیاده نظام می کنند.
در جنگ گودرز با پیران، گودرز برای برقراری اصل تأمین در عقب لشکر به گیو دستور می دهد تا دو هزار نیروی سواره نظام، تأمین و حفاظت از عقب لشکر را برقرار سازد.
بفرمود با گیو تا دو هزار برفتند برگستوان ور سوار
سپرد آن زمان پشت لشکر بدوی که بد جای گردان پرخاشجوی
برفتند با گیو جنگاوران چو گرگین و چون زنگه شاوران
درفشی فرستاد و سیصد سوار نگهبان لشکر سوی رودبار
همیدون فرستاد بر سوی کوه درفشی و سیصد ز گردان گروه
یکی دیده بان بر سر کوهسار نگهبان روز و ستاره شمار

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....