تاریخ انتشار : شنبه 21 مرداد 1402 - 18:18
کد خبر : 135590

نقض حقوق مردم در تامین اجتماعی

نقض حقوق مردم در تامین اجتماعی

بدون مقدمه و حاشیه باید گفت که حفظ آزادی ها و حقوق فردی آحاد جامعه از مهم ترین(بلکه مهم ترین) هدف های قانون اساسی مردمی است. در قانون اساسی موجود نیز این مهم به صراحت ذکر شده است. آزادی های فردی و حقوق مردم،اغلب توسط نهادهایی که در اصل باید فقط خدمتگزار و خادم مردم

بدون مقدمه و حاشیه باید گفت که حفظ آزادی ها و حقوق فردی آحاد جامعه از مهم ترین(بلکه مهم ترین) هدف های قانون اساسی مردمی است. در قانون اساسی موجود نیز این مهم به صراحت ذکر شده است.
آزادی های فردی و حقوق مردم،اغلب توسط نهادهایی که در اصل باید فقط خدمتگزار و خادم مردم باشند، نقض می شود. یکی از این مراکز سازمان تامین اجتماعی است.

قانون سازمان تامین اجتماعی به دلیل اینکه مشمول مرور زمان طولانی شده، گاهی از آن هدف اصلی و فلسفه ی وجودی خود دور شده و به مرور با انحراف از اصل، به ضد خود بدل شده است.
پیش از هر چیز باید گفت قاونی که در عمل با واقعیات جامعه هم خوانی ندارد و سبب مقاومت مردم در مقابل آن می شود تبعات منفی بعدی را خواهد داشت.
قانونی که مورد قبول قلبی مردم نباشد، اجرا نمی شود. برخی از مواد قانون تامین اجتماعی این عیب را دارد.
این بحث درازدامنی است. اما در اینجا چون باید کلیات امر را گفت به موارد خیلی کلی اشاره می نمایم:
نخستین ایراد مهم و اساسی وارده به قانون تامین اجتماعی و ساز و کار اجرایی آن،شیوه اجرا و نحوه ی برداشت متصدیان و متولیان اجرای این قانون است. قانون تامین اجتماعی اغلب به شیوه ی برداشت های شخصی و منطبق بر منافع سازمانی تفسیر می شود.(متاسفانه این حالت گاهی در سازمان های دیگر خدمات رسان نیز دیده می شود).
ایراد بسیار مهم دیگر که در قانون تامین اجتماعی وجود دارد اینکه بر خلاف آزادی های فردی شهروندان، در آن جبر و قهر و زور وجود دارد.
بسیاری از افراد که در مقابل مزد کار می کنند، به ده ها دلیل منطقی و موجه گوناگون صلاح خود نمی دانند که در محل کار مشمول قانون تامین اجتماعی قرار گیرند.
بسیاری از این افراد با اشراف کامل به قانون و داشتن آگاهی های لازم، مایل نیستند که نام آنها در لیست مشمولین قانون تامین اجتماعی گیرد. هستند کسانی که با علم و اطلاع کافی، نمی خواهند مشمول حمایت ها و تامین! های سازمان تامین اجتماعی گیرند. این چه اجباری است که بر خلاف آزادی های فردی مصرح و بر خلاف کرامت و آزادگی انسان، او را خلاف میل خود وادار کنیم در لیست مشمولین تامین اجتماعی گیرد تا بلکه از این طریق به درآمد زایی برای تامین اجتماعی کمک شده باشد؟!
دانشجوی تیزهوش دکترا را می شناختم که درخواست استخدام در ارتش سرافراز را داده بود و فرایند گزینش او به خوبی درحال طی شدن بود. به طور موقت در یک کارگاه صنعتی متعلق به بستگانش مشغول به کار و کمک شده بود که ناگهان بازرس تامین اجتماعی آمد. جوان متقاضی استخدام ارتش هر چقدر به بازرس گفته بود که “من قرار نیست اینجا بمانم، نمی خواهم بمانم و …. اسم من را به عنوان کارگر اینجا ثبت نکن” بازرس گوش نکرده و کار خود را کرد. چند روز بعد هم جواب نهایی گزینش و استخدام وی آمد به آموزش ارتش در شهرستان دور دست اعزام شد …. و چندی بعد نامه ی تامین اجتماعی آمد. گرفتاری های فرد نظامی درحال آموزش با محدودیت های مختلف خود و راه دور شروع شد و نیز کارفرمای ضعیف از وی گرفتارتر.
شاید مناسب ترین گزینه این باشد که بازرس موظف باشد اگر با کارمند یا کارگری برخورد نمود که او مایل به رد شدن نامش به عنوان کارگر نبود و صریحا گفت نمی خواهم مشمول قانون تامین اجتماعی باشم، بازرس او را به مزایا و معایب این کار توجیه و حق انتخاب را به خود او واگذارد.
آیا اینکه گاهی سازمان تامین اجتماعی باعث شود کارگر آگاه و با سواد ایرانی ( گاه مهندس متخصص) از ترس قانون سازمان تامین اجتماعی هنگام حضور بازرس در کمد و اینجور جاها خود را مخفی کند تا از الطاف و حمایت های تامین اجتماعی در امان باشد! مناسب و برازنده است؟ این هم شبیه به همان است که بخواهند مردم را به زور به بهشت ببرند.
در رفتار و پندار و باور و اخلاق ایرانی و مسلمان؛ فضای دوستانه و مشفقانه همیشه بیشتر و بهتر از قانونی کارایی داشته و دارد. امروزه و بلکه همیشه اغلب روابط بین مردم جامعه ما منبعث از اخلاق کریمانه و سازش و مدارا و تسامح و یک دلی و یک رنگی بین آحاد جامعه است که گاه ورود قانون به این محیط ها سبب کاهش صمیمیت و ایجاد فضای منفی می شود. نمونه ی بارز این امر در زندگی خانوادگی است که اصولا زن و مرد ایرانی فارغ از اینکه قانون حمایت خانواده چه می گوید زندگی بسیار صمیمانه و یک دلی و یک رنگی و گرم بین خود دارند. اما وای به روزی که خدای ناکرده پای قانون خانواده به آشیانه ی گرم خانواده باز شود و زن بخواهد بگوید حق من این است، آن است و … مرد هم بخواهد مستند به قانون مذکور زندگی خانواده را اداره کند، از آن لحظه به بعد گرمی روابط پیش را نمی بینیم.
بسیاری از کارگاه های کوچک ایرانی دارای فضای صمیمانه و دوستانه است که اگر به جای جبر و زور و تکیه بر سو استفاده از قانون، دوستانه و صادقانه و خیرخواهانه وارد آنها شویم اثر بخش تر و مثمر ثمر واقع می شویم و در غیر این صورت از جهات گوناگون باعث اثر منفی می شویم و چه بسا سبب جمع شدن کارگاه بشویم.( نگارنده مواردی سراغ دارد که با ورود بازرس تامین اجتماعی یا سازمان های مشابه ؛ کارگاه تازه تاسیس عطایش را به لقایش بخشیده و برای همیشه جمع کردند و رفتند). اینها واقعیات امر است، باید گفته شود. چون حالت جبر داشته است. ای کاش مامور سازمان تامین اجتماعی و سایر سازمان ها با منافع ملی و دیدکلان آشنا شوند و با صمیمیت و دوستی ورود کنند و به افراد بگویند چنین امکانی هم در کشور فراهم است اگر بخواهید استفاده کنید و اگر نخواهید مختارید. آنگاه فضا به کلی تغییر می کند و بهتر می شود.
کارشناسان و قدیمی های خود سازمان تامین اجتماعی، به درستی بر این باور هستند که ریشه ی این مشکل در نگاه درآمد زایی سازمان تامین اجتماعی به قانون است. حال آنکه فلسفه ی تدوین و تصویب این قانون حمایت از مردم بوده است نه کسب درآمدبرای دولت و برای سازمان.
این نگاه و روند و رویه باید عوض شود تا مقاومت مردم هم در مقابل چنین سازمان هایی منتفی شود. هم اکنون به گفته ی مقامات محترم قضایی( از جمله مسِولان محترم دیوان عدالت اداری) بیشترین تعداد شکایات مردم از سازمان تامین اجتماعی است. چرا؟!
آنچه گفته شد ابدا به معنای نفی خدمات مهم این سازمان نیست و همچنین به معنای نادیده گرفتن زحمات و خدمات مدیران و پرسنل محترم و خدوم سازمان بزرگ تامین اجتماعی نباید تلقی شود.
با آرزوی سلامتی برای خدمتگراران صدیق مردم.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....