تاریخ انتشار : دوشنبه 4 اردیبهشت 1402 - 16:18
کد خبر : 123538

فرافکنی غیرمسئولانه با ایجاد تقابل در ساختارهای نظام مهندسی کشور

فرافکنی غیرمسئولانه با ایجاد تقابل در ساختارهای نظام مهندسی کشور

جایگاه مدیریت همه جانبه بر منابع و عوامل انسانی در وزارت راه و شهرسازی بحثی ضروری و قابل تامل برای اهل فن و هنر شهرسازی و معماری و ساختمان سازی کشور است که در کلیات آن تردیدی وارد نیست. اما کنکاش بر رصد و تاثیرگذاری تغییرات اقلیمی در به روزرسانی فاکتورهای مختلف ساختمان سازی و

جایگاه مدیریت همه جانبه بر منابع و عوامل انسانی در وزارت راه و شهرسازی بحثی ضروری و قابل تامل برای اهل فن و هنر شهرسازی و معماری و ساختمان سازی کشور است که در کلیات آن تردیدی وارد نیست. اما کنکاش بر رصد و تاثیرگذاری تغییرات اقلیمی در به روزرسانی فاکتورهای مختلف ساختمان سازی و معماری، آن هم در حوزه طراحی اقلیمی کمی اتلاف وقت و بیهوده پردازی به نظر می رسد. بر همگان معلوم است که این بحث چندان جاذبه ای برای اهالی میدانی فن و هنر معماری و ساختمان سازی ندارد!.

اقتصاددان: این مباحث صرفا دکوراتیو، آکادمیک، غیرحرفه ای(آماتور) و دانشجومحور هستند و با واقعیت های میدانی نظام مهندسی و کشور فرسنگ ها فاصله دارند. موضوع تغییر در ساختارهای نظام مهندسی فعلی کشور هم از همین قسم حاشیه رانی بحث های اصلی نظام مهندسی کشور به سمت تقابل و تنازع منافع صنفی مهندسان برای امرار معاش نامتناسب با شغل شریف شان است.

وقتی که مهندسی جوان و معماری با ذوق ممتاز بنام حسین امانت، بنای طرح و اجرای میدان آزادی را بعنوان یک اثر مونومانتال و هنری گذاشت(با همکاری پورفتحی) و با پشتوانه قدرت و ثروت دربار، پازل قطعات سنگی آن را تک تک برش داد و روی هم گذاشت؛ کسی فکر نمی کرد که این اثر ماندگار اعتبار و واقعیت افزوده ای میلیون برابری و ماندگار برای ایرانیان و هنری ایرانی با معماری مدرن بومی است که همچون نقش جهان اصفهان تکرار نشدنی است و نمی شود. این مهندس جوان با وابستگی نسبی خود به دربار، با یک پروژه محدود و موثر، سر مایه ابدی ارزشمندی برای نمایش هنر ساختمان سازی مونومانتال ایرانیان خلق کرد که منحصر بفرد است و هزینه های ده ها برابری سایر رقیبان و وابستگان دربار از جمله شخص فرح پهلوی و اقوام و نزدیکان وی را به چالش ابدی کشاند هر چند آثار و پروژه های پرهزینه آن ها هم سرمایه هایی ماندگار و گرانبها هستند ولی در مراتبی بسیار فاصله دار از نقش جهان باشکوه(شیخ بهایی، استاد علی اکبر اصفهانی و استاد محمد رضا اصفهانی) و میدان آزادی (حسین امانت) قرار دارند. اینجا نقش هنری طراحی، نظارت و اجرای معماری خودش را در خلق اثر و سرمایه ای ماندگار و متفاوت نشان می دهد.

و اما در خصوص بحث واکنش های وزارت مربوط به ساخت و ساز در مورد رصدنمودن تغییرات اقلیمی، باید عرض کنم که؛ بنده با تحقیقات قراردادی رسمی در ۵ مجلد حجیم که با اجزا و ارکان وزارتخانه های مسکن و آموزش و پرورش در حوزه های طراحی اقلیمی داشته ام؛ خوشبختانه اطلاعات قابل قبولی در این حوزه دارم ولی بدلیل محدودیت زمانی و فعالیت های متعدد مورد علاقه ام، تلاشی برای چاپ مطالب و تالیفات نداشته ام و پرداختن به آنرا چندان هم ضروری نمی دانم. ولی وزیر محترم وقت مسکن، سعیدی کیا برگه تشویقی صادر کردند که رغبت زیادی برای دنبال کردنش نداشتم ولی دستور بررسی و پیاده سازی هم دادند. در این پژوهش ها نقش مصالح، تکنولوژی های جدید، جهت گیری و شکل گیری کالبد و جداره های بیرونی و بازشوهای ساختمان ها نسبت به عوامل متعدد طبیعی و مصنوعی و تا حدودی طراحی مبتنی بر الگوهای محلی و بومی سنتی را برای تنظیم اهداف طراحی اقلیمی جدید بررسی کرده ام و حتی خانه خودم را هم با شیوه های ساده ایرانی سازی، عایق و لزوم خنک سازی آن را با کولر به دو هفته در سال محدود کردم و فقط با دو هفته در سال خنک سازی می کنم و حتی از الگوهای کالبدی و طبیعی مشابه بادگیر نیز بهره برده ام و در حدامکان با تکنولوژی های ساده تنفس طبیعی، بخاربندی و عایق بندی و گرمایش کفی و پنجره های ترمال بریک با آلومینیوم آنادایزشده و شیشه های گازدار خنثی و واقعی ولی پرهزینه.. .

ولی هنوز نمی دانم و نمی توانم تغییراتی محدود مثل افزایش متوسط یک درجه دمای زمین یا تشدید و افزایش چنددرصدی ریزگردها و النینو و وارونگی هوا را در طراحی اقلیمی محاسبه و یا کنترل و مدیریت کنم، نه اینکه نمی شود؛ حتما می شود از تکنولوژی و طبیعت بهره مطلوب تری برد ولی نه در شرائط فعلی مهندسی کشور که همکارانی با فوق دکترای تخصصی و با ده ها مقاله چندزبانه isi، در پایتخت که مالکی را ناچار کرده است برای اخذ پایانکار یک تیغه اضافی به پوسته خارجی آپارتمان تمام شده، تحمیل کند که مثلا ایشان مبحث ۱۹ را تایید کنند و پایان کار صادر کنند.

فعلا باید کمی دانشگاه ها و وزارتخانه و مهندسان کشور را با آموزش های تخصصی و دقیق آماده درک موضوعات و سطح اهمیت آن ها کنیم و حتما نسبت به کلیات تجربه های بشری به تکالیف خود مسلط کنیم و بعد وارد جزئیات و تغییرات یک درجه ای و یک درصدی حاشیه کار شویم.

متاسفانه فی الحال بدلیل ضعف در مدیریت های مقتدر مجرب و موثر، نسبت به اجرای حداقلی مباحث انرژی و خصوصا سیستم های غیر فعال طبیعی، از بسیاری از واقعیت ها و تجارب موجود فاصله داریم.
یک زمانی مدیریت بر اجرای طرح و پروژه کلان اطلس نیاوران (نیاوران مال) را که با حضور غیرلازم شرکت های تخصصی انرژی خارجی آماده ساخت شده بود را عزیزان وابسته به ارکان نظامی، برای اجرای کامل الگوهای معماری سبز به بنده پیشنهاد دادند که گفتم با شرط حذف نمای بیولوژیک و بازطراحی مجدد ایرانی که نیازی هم به این هزینه های تشریفاتی و حضور شرکت های انرژی خارجی ندارد که به دلائل قابل درک و روشن مقبولشان نبود.

الآن از آن همه هزینه بی پشتوانه، جز یک دیوار پرخرج و هزینه نیمه خشک چیزی نمانده است؛ که مغایر اصل مولدسازی (معماری و اقتصاد مولد و لزوم اقتصادی بودن هر طرح و سرمایه گذاری) است.
این نظر بنده حقیر است که برخلاف افکار کهنه و خودساخته و غیرحرفه ای بعضی از دوستان صنفی، حتی در مورد احیای بافت ها و بناهای تاریخی و تمدنی، به آن اعتقاد جدی و مبتنی بر تجارب روز دنیا دارم.

البته آقای بذر پاش وزیر محترم راه وشهرسازی عزیز و انقلابی است ولی با تخصص غیرمرتبط، سکاندار وزارتخانه ای غیرمرتبط با سوابق غیر حرفه ای شده است که مدیرانش احتمالا جایگاه معماری را در ساخت و ساز حرفه ای نمی شناسند و فقط درک یکجانبه ای صنعتی دارند ولی برداشت کاملی از اقتصاد ساختمان و هنری سازی بالنده ساختمان، معماری و خصوصا شهرسازی و سرمایه سازی مضاعف در همه این ها ندارند و به همین دلیل و ضعف ساختاری حاکمیت مولد سالار، اخیرا پیشنهاد کاهش سهم و درصد معماری را در ساختمان سازی به نفع گروه سازه داده اند و این در حالی است که سوای وابستگی هویت و ارزش ساختمان ها به طراحی معماری و مجری و ناظر معماری شان، و تنیده شدن اجزا و نقش هماهنگ کننده تمام تخصص ها که با مهندس معمار است، ساختار شکست های متعدد( wbs) که در ده ها پروژه تجربه شده است؛ نشان می دهد که سه عامل اصلی زمان(برنامه زمان بندی، از جمله آنالیز های متعدد نفرماهی عوامل پروژه)، هزینه های نهائی(برنامه های تامین مالی و هزینه کرد) و احجام(آیتم های عملیاتی مرتبط با تخصص ها)، در هیچ حالتی سهم سازه ساختمان و مهندسی عمرانی آن از ۳۰ و تا حداکثر ۳۵ درصد ساختارهای شکست کلی تجاوز نمی کند و اگر به انصاف قضاوت کنیم؛

بعد از اتمام پی، ستون و سقف ساختمان، مهندس سازه جز امضای اوردرهای هماهنگی عمومی ۴ رشته، کاری در ساختمان ندارد و از حالا به بعد هماهنگی فعالیت های چند بعدی سنگین کیفی ساختمان آغاز می شود مگر در موارد غیرحرفه ای و غیر تخصصی که به نوعی به کیفیت، هویت و واقعیت افزوده ساختمان لطمه جدی می زند و خیری و افزوده ای را هم به دنبال ندارد بنابراین و برای قرارگیری ساختمان سازی به سمت سرمایه سازی واقعی ماندگار و افزایش واقعیت افزوده عناصر و شاکله های ساختمانی و شهری، باید در چیدمان تک تک اجزا شهر با نگاه عملکردی و هنری، شهرهایمان را بجای انبار ساختمان های بدقواره و ناهماهنگ به یک نمایشگاه و گالری هنری معماری با چیدمانی واحد و عناصری زیبا، هماهنگ، متناسب و ماندگار تبدیل کنیم که نگاهمان را واقعی تر و نو کنیم.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....