دیگر حقوقهایمان هم به موقع پرداخت نمیشود
هفتههاست که در شهرهای مختلف بازنشستگان تامین اجتماعی به دلیل مشکلات معیشتی و اقتصادی دست به اعتراض میزنند. این در حالی است که طی سه ماه گذشته حقوق این افراد هم با چند روز تاخیر پرداخت شده است و هیچ مسوولی هم در این زمینه توضیحی ارایه نکرده است. مشکلاتی که بازنشستگان دارند به دلیل
هفتههاست که در شهرهای مختلف بازنشستگان تامین اجتماعی به دلیل مشکلات معیشتی و اقتصادی دست به اعتراض میزنند. این در حالی است که طی سه ماه گذشته حقوق این افراد هم با چند روز تاخیر پرداخت شده است و هیچ مسوولی هم در این زمینه توضیحی ارایه نکرده است. مشکلاتی که بازنشستگان دارند به دلیل تورم افسارگسیخته هر روز بیشتر و بیشتر میشود و خبری هم از اجرایی شدن وعدههایی که مسوولان به آنها میدهند نیست. نه دستمزدی ترمیم میشود. نه قانون همسانسازی بهطور کامل اجرا میشود، و نه حتی مشکلات درمانی این قشر حل و فصل شده است.
هر چه بوده اخباری است که از سوی مسوولان بیان میشود اما میان حرف تا اجرایی شدن این حرفها درههای عمیقی وجود دارد که هیچ ارادهای آنها را پر نمیکند. این در حالی است که برخی مسوولان معتقدند توانستهاند تورم را کنترل کنند در حالی که حقیقت جاری در بازار نشان میدهد حتی کالاهای اساسی مردم هم افزایش قیمت داشتهاند. اینکه میگویند قیمت گوشت پایین آمده اما وقتی افراد برای خرید مراجعه میکنند با قیمتهای نجومی مواجه میشوند. اینکه هزینههای درمانی کمر بسیاری از بازنشستگان را شکسته است اما مسوولان حوزه بهداشت و درمان همچنان معتقدند که خدمات درمانی این قشر به صورت رایگان انجام میشود. به هر حال هر چه هست واقعیت جاری در جامعه با آن چیزی که مسوولان مدعی آن هستند بسیار تفاوت دارد و این تفاوتهاست که باعث میشود هر روز تعدادی از بازنشستگان در شهرهای مختلف برای اینکه بتوانند صدای خود را به گوش مسوولان برسانند دست به تجمع میزنند. اما در نهایت نتیجهای که انتظار دارند را نمیگیرند.
حالا دیگر حقوقهایمان هم با تاخیر پرداخت میشود
به گزارش اقتصاددان به نقل از تعادل ، علی قربانی یکی از بازنشستگان میگوید: ما برای همسانسازی حقوق دست به اعتراض میزدیم و حالا دیگر حتی همان حقوقهای قبلی هم با تاخیر پرداخت میشود. تکلیف افرادی مانند من که مستاجر هستند و باید سر ماه اجازه خانه بدهند چیست. چرا باید حقوقهای ناچیز ما با تاخیر پرداخت شود حقوقی که همیشه بین ۲۶ تا ۲۸ ماه پرداخت میشد حالا در برخی موارد سوم ماه هم پرداخت نمیشود و وقتی برای اعتراض به شعبه تامین اجتماعی خود مراجعه میکنیم میگویند پول نیست!
او میافزاید: بالاخره یکی باید باشد که تکلیف ما و صندوق تامین اجتماعی را معلوم کند. اگر این صندوق ورشکسته است باید بازنشستگان هم در جریان قرار بگیرند. حقوقی که ما دریافت میکنیم تنها میتواند هزینههای ۱۰ روز از یک ماه را پوشش دهد تازه این ۱۰ روز هم با صرفهجویی امکان دارد این در حالی است که مسوولان مدعی هستند تورم را کاهش دادهاند.
این بازنشسته در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: این آقایان هیچکدام برای خرید مایحتاج به مغازهها مراجعه نمیکنند وگرنه میفهمیدند یک بسته تخممرغ ۶ تایی به قیمتی رسیده که با آن در سال ۷۵ میتوانستیم یک سکه تمام بهار آزادی بخریم. حالا دیگر خرید نان هم برای ما هزینهبر است و باید توری برنامهریزی کنیم که بتوانیم تا آخر ماه حداقل نان را سر سفره داشته باشیم.
معیشت بازنشستگان اولولیت هیچ کس نیست
هوشنگ اصغری بازنشسته دیگری است که در این باره میگوید: این همه فریاد میزنیم و صدایمان به جایی نمیرسد. اصلا معیشت بازنشستگان برای کسی اولویت و اهمیت ندارد. مسوولان فعلا به مسائل سیاسی و جنگ منطقهای بیشتر از وضعیت معیشتی مردم اهمیت میدهند. مساله اینجاست که دیگر شرایط کنونی برای ما قابل تحمل نیست. تا کی باید در مقابل خانواده هایمان شرمنده باشیم. تا کی باید برای پرداخت اجاره خانه دچار مشکل شویم.
او میافزاید: ما بهترین سالهای عمر خود را صرف خدمت به این کشور و جامعه کردهایم و حالا برای گرفتن حق خودمان هم باید گدایی کنیم. این چه قانونی است که فقط برای برخی افراد خاص شرایط را فراهم و مساعد میکند و اکثریت جامعه را در مضیقه میگذارد. هر ماه باید خدا خدا کنیم که احتیاجی به پزشک و دارو نداشته باشیم وگرنه کل ماه را باید سر گرسنه بر بالین بگذاریم چون هزینههای درمانی کمر شکن شدهاند.
این بازنشسته در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: آقایان اعلام میکنند قیمت گوشت پایین آمده اما وقتی برای خرید گوشت مراجعه میکنیم با قیمتهای نجومی مواجه میشویم. گوشت گوسفند زیر کیلویی ۵۰۰ هزار تومان نیست. اصلا گوشت نمیخوریم. مرغ نمیخوریم. ما حتی دیگر توان خرید تخممرغ و نان را هم نداریم. این زندگی نبود که در تمام سالهایی که حق بیمه پرداخت میکردیم برای روزگار پیری خود متصور باشیم.
تبعیضها عیان و آشکار است
محمود هم یکی دیگر از بازنشستگانی معترض است و میگوید: علنا بین بازنشستگان کشوری، لشکری و تامین اجتماعی تبعیض قائل میشوند. حقوق آنها حداقل دو برابر حقوق ما است و امکاناتی که آنها برای درمان و… دریافت میکنند بسیار بیشتر از بازنشستگان تامین اجتماعی است. چرا باید چنین تبعیض آشکاری بین بازنشستگان یک کشور وجود داشته باشد. تمام ما برای این کشور به یک اندازه زحمت کشیدهایم و جوانیمان را خرج آن کردهایم و حالا باید برای اینکه حق و حقوق خود را دریافت کنیم هر روز در سرما و گرما کنار خیابان بایستیم و پلاکارد به دست بگیریم و در نهایت هم با سری افتاده به خانههایمان بازگردیم چون هیچ مسوولی خود را موظف به پاسخگویی نمیداند.
او میافزاید: آقایان مسوول اصلا نمیدانند شرمنده شدن در مقابل زن و بچه چقدر دردناک است. آنها نمیدانند وقتی مجبور باشی با ۷۰سال سن و با اینکه بازنشسته هستی و بیماری دوباره به سر کار بروی و برای کمک خرج خانه بودن باربری کنی یا دستفروش شوی چقدر میتواند دردناک باشد. کسانی که در ناز و نعمت زندگی میکنند خبر از وضعیت ما ندارند و نمیخواهند هم خبردار باشند وگرنه کافی است یک روز یکی از این مسوولان در جمع ما حاضر شود و به حرف هایمان گوش بدهد.
بیتوجهی به مشکلات اقتصادی مردم باعث دلزدگی اجتماعی میشود
امانالله قرایی جامعهشناس در این باره میگوید: متاسفانه این روش برخوردی که مسوولان در مقابل مشکلات مردم پیش گرفتهاند نتیجهای جز دلزدگی اجتماعی به دنبال نخواهد داشت. ما وقتی از افزایش آمار مهاجرت صحبت میکنیم یکی از دلایلش همین وضعیتی است که بازنشستگان با آن مواجه شدهاند. فرزندان همین افراد وقتی میبینند پدر و مادرشان سالها در این سرزمین تلاش کردهاند و در نهایت هم برای تامین هزینههای زندگی با مشکلات متعدد دست به گریبان هستند ترجیح میدهند در جای دیگری زندگی کنند که حداقل دوران پیری بهتری را بگذرانند.
او میافزاید: اکثر سالمندان امنیت درمانی ندارند. اکثر افرادی که در سن بازنشستگی هستند برای تامین هزینههای درمانی خود با مشکل مواجهاند. این در حالی است که سالمندی یعنی بروز انواع و اقسام بیماریها وقتی افراد در جامعه با این مشکل مواجه میشوند و کسی هم به داد آنها نمیرسد اعتماد عمومی از بین میرود. نمیشود مسوولان پشت تریبون چیزی بگویند و مردم در واقعیت چیز دیگری ببینند. این دوگانگیها جامعه را از بین میبرد. افراد دیگر نمیتوانند به مسوولان اطمینان کنند و این عدم اطمینان باعث میشود تا جامعه رشد، پویایی و بالندگی خود را از دست بدهد.
این جامعهشناس میگوید: شما وقتی میتوانید اعتماد عمومی را به دست بیاورید که میان حرف و عملتان هماهنگی وجود داشته باشد. متاسفانه طی این سالها چنین چیزی را مردم به درستی احساس نکردهاند. نمیشود با شعار دادن سفرههای خالی مردم را پر کرد. نمیشود با وعده دادن اعتماد عمومی را جلب کرد. مردم میخواهند آن حرفی را که از مسوولان میشوند به صورت اجرایی در عمل آنها ببینند و وقتی این اتفاق رخ نمیدهد دیگر کسی به حرفهای مسوولان اعتماد نمیکند.
اهمیت فقر در فروپاشی اجتماعی نادیده گرفته شده است
قرایی در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: متاسفانه تاثیری که فقر میتواند در فروپاشی اجتماعی داشته باشد از سوی مسوولان نادیده گرفته شده است. آنها فکر میکنند مردم با تاب آوری میتوانند تمامی مشکلات را پشت سر بگذارند در حالی که وضعیت هر روز بدتر میشود. اگر مردم ذرهای اقدامات مثبت حداقل در زمینه بهتر شدن وضعیت معیشتی خود ببینند شاید این تاب آوری افزایش پیدا کند اما اگر قرار باشد شرایط به همین وضعیت پیش برود نمیتوان به آینده چندان امید داشت.
او میافزاید: متاسفانه فقر مانند موریانه ساختارهای اجتماعی را از درون میخورد و از هم میپاشد. افزایش فساد و فحشا، افزایش دزدی، اعتیاد و … همه و همه نتایج افزایش فقر در جامعه هستند و مسوولان باید جلوی این روند رو به افزایش را بگیرند.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
برچسب ها :بازنشستگان ، بازنشستگان تامین اجتماعی ، حقوق ، مشکلات اقتصادی ، معیشت بازنشستگان ، همسانسازی حقوق
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰