تاریخ انتشار : جمعه 6 فروردین 1400 - 21:02
کد خبر : 40585

دو راه متضاد «پردیس» و «پرویز» ثابتی

دو راه متضاد «پردیس» و «پرویز» ثابتی

 دو راه متضادی که «پردیس» و «پرویز» ثابتی در پیش گرفتند ! اینکه آیا آمار افرادی که پرویز ثابتی از زندگی ساقط کرد بیشتر است، یا تعداد جان هایی که پروفسور پردیس ثابتی به جهانیان بخشید؟ فعلا قابل مقایسه و محاسبه دقیق نیست اما آنچه مسلم است، اینکه نه آن جنایات پدر، چیزی از ارزش

 دو راه متضادی که «پردیس» و «پرویز» ثابتی در پیش گرفتند !

اینکه آیا آمار افرادی که پرویز ثابتی از زندگی ساقط کرد بیشتر است، یا تعداد جان هایی که پروفسور پردیس ثابتی به جهانیان بخشید؟ فعلا قابل مقایسه و محاسبه دقیق نیست اما آنچه مسلم است، اینکه نه آن جنایات پدر، چیزی از ارزش کار این دختر بی گناه کم می کند و نه این خدمات و افتخارات علمی و انسانی دختر، چیزی به اعتبار آن پدر سنگدل می افزاید

 

 

به گزارش اقتصاددان به نقل از کارخانه دار ، در حالیکه اکنون برخی از انقلابیون سابق  و صاحب قدرت در نظام سیاسی فعلی، شرمنده و سرافکنده آقازاده های رانتخوار و فاسد خود هستند، در آن سوی جهان، اعتبار علمی و اجتماعی یک دختر  نابغه و دانشمند ایرانی، زیر غبار پیشینه پدر ساواکی و انقلابی ستیز سابق، پنهان مانده است.

 

پروفسور پردیس ثابتی

 

خانم پردیس ثابتی، دانشمند زیست شناس و متخصص ژنتیک و ویروس شناسی و چهل و نهمین نفر، از یکصد نابغه حال حاضر جهان است که از یکسال پیش، روزی ۱۶ ساعت بی وقفه در لابراتوار شخصی خودش کار می کند تا از طریق رصد و تحلیل تغییرات ژنتیکی ویروس‌ها با استفاده از الگوریتم ریاضی، هیولای کرونا را شکست دهد و از رنج میلیون ها انسان  درد مند بکاهد.

 

۱۳ سال پیش که او ۳۲ ساله بود، رسانه های آمریکا او را یکی از ۸ دانشمندی معرفی کردند که در آینده بیشترین تاثیر را بر زندگی انسان داشته و چهره جهان را تغییر خواهند داد. به همین دلیل، جایزه نبوغ آمریکا در علوم طبیعی به او تعلق گرفت و تحسین  بسیاری از مراکز تحقیقاتی و نهادهای بین المللی مرتبط با بهداشت جهانی را متوجه خود کرد.

 

این دانشمند جوان در سال ۱۹۹۷ لیسانس زیست‌شناسی خود را از مؤسسه فناوری ماساچوست آمریکا و سپس دکترای ژنتیک را در سال ۲۰۰۲ از دانشگاه آکسفورد و دکترای پزشکی را در سال ۲۰۰۶ از دانشکده پزشکی هاروارد اخذ کرد. دانشگاه هاروارد از سخت گیرترین و معتبر ترین دانشگاههای جهان است. ثابتی به دلیل کسب نمرات و امتیازات کامل در طول دوران تحصیل، به عضویت شبکه تحقیقاتی هاروارد در آمد.

 

%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%8A %D8%A7%D9%8A %D8%A8%D9%88%D9%84%D8%A7 اقتصاددان نوشته

 

 

نام پردیس ثابتی یک دهه پیش و  در جریان مبارزه با بیماری کشنده «ابولا» بر سر زبان ها افتاد. او برای پیشبرد تحقیقات، داوطلبانه به آفریقا سفر کرد. سفری پرخطر، که جان تعدادی از همکاران او را گرفت اما در کنترل و ریشه کنی آن بیماری،  بسیار نقش آفرید و موثر افتاد.

 

تحقیقات او  هم اکنون بر روی کنترل ویروس کرونا از طریق ویرایش ژن انسان ها متمرکز است و کیت آزمایشی برای تشخیص سریع کرونا، طراحی کرده که همزمان می تواند نتایج هزاران آزمایش و نمونه گیری را در کوتاه ترین زمان و کمترین خطا، تشخیص دهد. او را هم اکنون یکی از مقاومترین جبهه های علمی مقابل کرونا نامیده اند.

 

برای درک نبوغ پردیس ثابتی شاید بشود او را با پروفسور مریم میرزاخانی مقایسه کرد. علاوه بر دانش پزشکی، او همچنین در حوزه های هنری هم فعال است و آلبومی با صدای خودش منتشر کرده است که دارای مضامین عمیق انسانی است. او می گوید تمام آرمان من، کاهش رنج انسان ها و کمک به کسانی است که می خواهند زنده بمانند و بهتر زندگی کنند.

 

 

%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%8A 7 اقتصاددان نوشته

پرویز ثابتی؛ معاون سفاک ساواک

پردیس ثابتی در ۱۳۵۴ در تهران به دنیا آمد، درست همان سالی که پدر او یعنی « پرویز ثابتی» به عنوان معاون و همه کاره دستگاه امنیتی رژیم پهلوی، در اوج قدرت و قساوت بود.  ثابتی که هم اکنون نیز بلند ترین مقام امنیتی زنده ر‍ژیم پهلوی است را می توان «باهوش ترین»، «آرامترین» و «پرآزارترین» شخصیت امنیتی تاریخ معاصر ایران نامید.

سخت است که یک مقام امنیتی را عامل سقوط یک سیستم سیاسی بنامیم اما می توان پذیرفت که او ساواک را به قدرتی سرکش در مقابل جامعه بی دفاع تبدیل کرد و از این طریق، بزرگترین ضربه را به اعتبار داخلی و خارجی محمد رضا شاه پهلوی  فرود آورد

اگر یکی از وظایف و یا اشتباهات ساواک را سرکوب آزادی ها و روءیاهای مردم ایران بدانیم، پرویز ثابتی که معتقد بود «اگر شاه در سال ۵۷ دست ساواک را نمی بست و اجازه می داد حداقل ۱۵۰۰ نفر دیگر را دستگیر و خاموش کنیم، حکومت او، سقوط نمی کرد!»، در حقیقت، هنوز هم از طریق انتشار خاطرات و مصاحبه ها و انتقال این پیام شوم که «با سرکوب می توان حکومت کرد»!، مشغول ساواکی گری و ستیز با آزادی ها و رویاهای مردم ایران و چه بسا فریب و انتقام از همان انقلابیون سابق است تا به زعم خود، رژیم فعلی را هم به همان مسیر بی برگشت حکومت پهلوی رهنمون سازد.

اینکه آیا آمار افرادی که پرویز ثابتی از زندگی ساقط کرد بیشتر است، یا تعداد جان هایی که پروفسور پردیس ثابتی به جهانیان بخشید؟ فعلا قابل مقایسه و محاسبه دقیق نیست اما آنچه مسلم است، اینکه  نه آن جنایات پدر، چیزی از ارزش کار این دختر بی گناه کم می کند و نه  این خدمات و افتخارات علمی و انسانی این دختر، چیزی به اعتبار آن پدر سنگدل می افزاید

بنابراین، سوال اصلی شاید این باشد که چه عواملی می تواند دو انسان با هوش با یک ژن مشترک را به دو مسیر متفاوت و متضاد بکشاند؟ عجالتا و تا اینجای بحث می توان حدس زد که اگر پردیس ثابتی در ایران  مانده بود و پدر او همچنان صاحب همان قدرت داغ و درفش بود، شاید او هم به مانند آقازاده های کنونی، شغلی فراتر از احتکار دارو و تجارت با  رنج و درد مردم ایران نمی داشت!

 

 

دانشجوی حقوق و دشمن حقوق بشر

پرویز ثابتی در سال ۱۳۱۵  در شهرستان سنکسر سمنان متولد شد و بعد از طی تحصیلات دوره متوسطه در دبیرستان زرتشتی «فیروز بهرام» تهران، در سال ۱۳۳۴ وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد و در رشته قضایی، لیسانس گرفت.

سپس با معرفی یکی از بستگانش در سال ۱۳۳۷ به عنوان تحلیلگر و یا بولتن نویس سیاسی به استخدام سازمان اطلاعات و امنیت کشور و یا «ساواک» در آمد که دوسال قبل، توسط سپهبد تیمور بختیار تاسیس شده بود تا فعالیت های اطلاعاتی و امنیتی را از فعالیت نظامی تحت امر ارتش و شهربانی، تفکیک و متمایز نماید. روسای ساواک طی ۲۲ سال فعالیت این سازمان عبارت بودند از :

سرلشکر تیمور بختیار (فروردین ۱۳۳۶–۲۴ اسفند ۱۳۳۹)

سرتیپ حسن پاکروان (۲۴ اسفند ۱۳۳۹ – بهمن ۱۳۴۳)

سپهبد نعمت‌الله نصیری (بهمن ۱۳۴۳–۱۷ خرداد ۱۳۵۷)

سپهبد ناصر مقدم (خرداد ۱۳۵۷–۱۷ بهمن ۱۳۵۷)

ساواک که با هدف کنترل فعالیت های امنیت داخلی و خارجی و بطور مشخص کنترل مخالفین حکومت و فعالیت های جاسوسی زیر نظر نخست وزیری تاسیس شده بود، دارای ۸ اداره کل بود که در محور آن «اداره کل سوم» قرار داشت و در واقع همه فعالیت های منتقدین و مخالفین حکومت پهلوی در داخل و خارج از مرزها را بر عهده داشت.

کارهای همه کاره ساواک

در باره دستگیری ها، شکنجه ها و حتی قتل های سری ساواک آمارها و حرف حدیث های زیادی وجود دارد اما حداقل بر اساس خاطرات زندانیان سیاسی سابق و بویژه گزارش سازمان های حقوق بشری از زندانهای حکومت در دهه ۱۳۵۰، همزمان با شکل گیری جنبش های مسلحانه توسط گروههای مخالف رژیم، رفتار سرکوبگرایانه ساواک به شدت افزایش یافته و موارد مستند زیادی از اعدام رسمی، قتل با صحنه سازی قبلی و مرگ زیر شکنجه به ثبت رسیده است.

عمده این اتفاقات مرگ بار، زیر نظر اداره کل سوم اتفاق افتاده بود، یعنی همان جایی که پرویز ثابتی حدود ۲۰ سال در آن مشغول به فعالیت و در سالهای آخر رژیم،  رئیس پر قدرت آن بود. پرویز ثابتی در سال ۱۳۴۵ به ریاست اداره یکم از اداره کل سوم رسید، سال ۱۳۴۹ معاون دوم اداره کل سوم بود و سال ۱۳۵۲ مسئول اول اداره کل سوم ساواک موسوم به امنیت داخلی شد و زندان «کمیته مشترک ضد خرابکاری» زیر کنترل مستقیم او قرار گرفت. کمیته مشترک در واقع ترکیبی از چند نهاد نظامی و امنیتی بود که برای هماهنگی در سرکوب مخالفین ایجاد شده بود.

به این ترتیب، پرویز ثابتی که به عنوان یک دانشجوی شهرستانی در رشته حقوق دانشگاه تهران تحصیل می کرد تا مدافع حقوق قانونی مردم در مقابل قدرت باشد، تبدیل به برنده ترین شمشیر علیه حقوق قانونی و سیاسی شهروندان ایرانی شد و ساواک را به جهنمی ترین سازمان امنیتی و عامل بی اعتباری حکومت پهلوی مبدل کرد.

ثابتی در سالهای آخر عمر رژیم پهلوی به خاطر دوستی خاصی که با عباس هویدا( نخست وزیر) داشت، حتی به روسای ساواک هم پاسخگو نبود. او ادعا کرده است که هیچ وقت با شاه دیدار حضوری نداشته است اما از طریق هویدا و نیز فرح دیبا، اخبار خاص امنیتی کشور را به گوش شاه می رساند و بر ذهنیت و تصمیمات او تاثیر می گذاشت.

 

روزهای سقوط و سرگردانی

با روی کار آمدن ناصر مقدم به عنوان رئیس ساواک، پرویز ثابتی موقعیتش تضعیف و نهایتا برکنار شد و در نهم آبان سال ۱۳۵۷ با نام مستعار عالیخانی از طریق فرودگاه بین‌المللی مهرآباد تهران، از کشور خارج و بعد از انگلستان، وارد آمریکا شد. او هم اکنون به همراه همسر و دو فرزندش در آمریکا زندگی می کند و درگیر فعالیت های تجاری است.

ثابتی بعد خروج از کشور حدود ۳۰ سالی سکوت کرد تا اینکه در سال ۱۳۹۱ مجموعه گفتگوهای انجام شده او با «عرفان قانعی فرد» تحت عنوان «در دامگه حادثه» منتشر شد انتشار این کتاب ، با واکنش های زیادی مواجه شد و بسیاری از ادعاهای پرویز ثابتی بویژه اینکه: « در ساواک شکنجه ممنوع بود» ! زیر سوال رفت و در غیاب روسای ساواک، راستی آزمایی سخنان ثابتی اساسا ممکن نبود. اما با همه اینها به حرف آمدن ثابتی بعد سه دهه سکوت، اقدام قابل توجهی بود و خواسته و ناخواسته اطلاعات موثری از ساختار امنیتی رژیم برای مخاطبان ارائه کرد. معرفی و نقد این کتاب را به فرصت دیگری وا می نهیم.

 

DamHadese اقتصاددان نوشته

و اما شخصیت و رفتار پرویز ثابتی، حقیقتا نیازمند واکاوی و بررسی روانشناسانه است. آنچه مسلم است او انسان با هوش و با مطالعه ای بود اما چه عواملی او را که هیچ علقه دینی و مذهبی نیز نداشت، به سمت این سفاکی و بی رحمی کشاند؟

ثابتی بهایی بود اما خود او، خودش را بی اعتقاد به همه ادیان و مذاهب و وطن پرست می نامد و قساوت های دورانی که در ساواک بود را به پای حفاظت از ایران می گذارد، که البته ادعای باطلی است. این همه بی رحمی باید ریشه در معجونی از جنون، جاه طلبی و عشق به تحقیر دیگران داشته باشد.

ثابتی لذت می برد وقتی زندانی دست بسته و بی پناهی را در مقابل خود می دید و در نقش الهه تباهی، هر طور که دوست داشت با او رفتار می کرد. تا جایی که حتی اشرف پهلوی هم به او گفته بود که برای تو زدن و کشتن مثل آب خوردن است.

ثابتی فکر می کرد که سیستم« بی داد» همیشه بر بنیاد است. او را به خاطر مسئولیت های امنیتی اش هیچ کس سرزنش نمی کند بلکه به خاطر آن تندروی ها و بزن و بگیرهایی مورد سرزنش است که حتی شاه را هم به این نتیجه رساند که امنیت کشور با انحلال ساواک بهتر تامین می شود اما دیگر خیلی دیر شده بود…ثابتی شاه را بیچاره کرد.

 

خواننده معزز سلام ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر بالا در پایین صفحه ( ثبت دیدگاه) موجب امتنان است .

 

ع

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....