حضور زنان در انتخابات
دکتر مهدیه ضیائیان _ دکترای اقتصاد و کارشناس ارشد علوم سیاسی و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : ۱.ارزیابی جنابعالی از فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری در خصوص حضور زنان در انتخابات « زنان نه تنها خودشان رای دهند که خانواده را به حرکت در آورند و همسر و فرزندان را
دکتر مهدیه ضیائیان _ دکترای اقتصاد و کارشناس ارشد علوم سیاسی و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت :
۱.ارزیابی جنابعالی از فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری در خصوص حضور زنان در انتخابات « زنان نه تنها خودشان رای دهند که خانواده را به حرکت در آورند و همسر و فرزندان را به شرکت در انتخابات تکلیف کنند » چیست؟
۲.با گذشت ۴۵ سال از انقلاب چرا سهم زنان در نهادهای تصمیم گیری همچنان کم است؟
۳.آیا قوانین موجود در حوزه زنان کارآمد و قوی هست یا خیر مطالبات زنان از نمایندگان مجلس چیست؟
۴.عملکرد مجلس یازدهم در حوزه زنان را چگونه ارزیابی می کنید.
۵.چگونه میتوان مشارکت سیاسی مردم به ویژه زنان در انتخابات را افزایش داد؟
سوال ۱ : از آنجا که زن اگر بداند قطعا به فرزندانش هم یاد خواهد داد بنابراین همین جمله نشان می دهد زنان نقش تاثیر گذار و پررنگی در خانواده و آموزش به فرزندان و همسران خود خواهند داشت . با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری مهمترین نقش زن در داخل خانه و ترغیب کردن همسر و فرزندان به فعال بودن در مسئله انتخابات و تحقیق درست است بخصوص که زنان در برخی مسائل از جمله شناخت اشخاص و راهبردها و جریانها، دقیقتر و ظریفتر از مردها به صحنه نگاه میکنند، بنابراین زنان در شناخت نامزدهای انتخاباتی و تشویق به حضور در پای صندوقهای رأی، نقش مهمی را ایفا خواهند کرد . همچنین باتوجه به اینکه مهمترین نقش زن در داخل خانه است؛ مادرها میتوانند نقش مهمی ایفا کنند، و فرزندان و همسرانشان را برای اینکه در زمینهی انتخابات فعّال باشند تشویق کنند و درست تحقیق کنند در زمینه یک انتخاب آگاه و درست . زنها در برخی از مسائلِ شناختِ اشخاص و راهبردها و جریانها، دقیقتر و ظریفتر از مردها نگاه میکنند و نقاطی را پیدا میکنند؛ لذا مادران و همسران می توانند بسیار دقیق تر در شناخت نامزدهای انتخاباتی، در حضور در پای صندوقها، هم در داخل خانه و هم در خارج خانه ایفای نقش کنند
سوال ۲ : یکی از شاخص های اساسی توسعه پایدار و توانمندسازی، مشارکت سیاسی زنان در فرآیند تصمیمگیری های ملی و بینالمللی است. مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی نقش بسزائی در توسعه و نوسازی هر کشوری دارد. با درک اهمیت این مشارکت، هر کشوری باید تلاش کند که موانع مشارکت زنان را مرتفع ساخته تا زمینههای دستیابی به رشد و شکوفایی جامعه در همه عرصهها فراهم گردد. حضور زنان در ابعاد مختلف سیاسی بعنوان نیمی از نیروهای انسانی در جوامع بشری از پیش نیازهای توسعه یافتگی سیاسی بشمار میرود.زنان بعنوان شهروندان متعهد و مسئول سعی دارند نقش مؤثری در تعیین سرنوشت سیاسی جامعه ایفاء کنند اما در این مسیر با یک سری موانع و محدودیت مواجه اند.مشارکت سیاسی از معیارهای اساسی در ارزیابی سطح توسعه در جامعه است. افزایش مشارکت سیاسی نشانگر کاهش بیتفاوتی افراد جامعه نسبت به سرنوشت سیاسی و حرکت جامعه به سمت توسعه سیاسی میباشد. مشارکت سیاسی زنان در تقویت و یا تضعیف نظام سیاسی اثر قاطع دارد. اگر نظام سیاسی مورد تأیید جامعه باشد، مشارکت سیاسی آنها سیستم سیاسی را تقویت میکند و در صورت عدم پذیرش نظام سیاسی از جانب مردم مشارکت سیاسی زنان موجب تضعیف نظام سیاسی میگردد. از اینرو پدیده مشارکت سیاسی بر تفکرات زنان و کارایی نظام سیاسی و توسعه سیاسی تأثیر میگذارد. توانمندسازی زنان از جمله رهیافت هایی است که برای ارتقای قابلیت زنان برای تغییر ساختارها و ایدئولوژی که آنها را در موقعیتهای فرودست و فرمانبردار قرار میدهند. این فرآیند به زنان کمک میکند تا دسترسی بیشتری به منابع و تصمیمگیریها داشته باشند و به طور کلی بر زندگی خود نظارت بیشتری داشته باشند و به استقلال و خوداتکائی برسند. علت حضور کمرنگ و ناچیز زنان را در مناسبات اجتماعی و سیاسی در ۴۵ سال گذشته بیشتر ناشی از ایستارها و کلیشههای جنسیتی، فرهنگ اقتدارگرا و مردسالار که همواره رواج دهنده باورهای سنتی و پدرسالارانه بوده است. در واقع باورهای سنتی و فرهنگ مردسالاری با تقسیم کار بر محیط خانه و اجتماع و محول نمودن امور خانه به زنان، فرصت مشارکت برابر را از آنان سلب کرده است. البته این تفکیک ویژه، تنها به ایران اختصاص ندارد زیرا تقسیم اساسی بین حوزه عمومی و خصوصی در غرب نیز صورت گرفته است. بنابراین محدود کردن زنان در چهار دیواری خانه و تحقیر افکار، عقاید و کارهای او، نبوغ و نیروهای شگرف باطنی زن را سرکوب کرده و به طوری که او را حتی از خود نیز ناامید کرده و این مطلب به نحو بسیار بارزی درجه کارآمدی او را پایین آورده است.از طرفی از آنجایی که در ایران بیشترین تعداد مدیران را مردان تشکیل میدهند، نوع نگاه مردان به زنان نیز از جمله موانع مشارکت حداکثری زنان در عرصه های اجتماعی و سیاسی بوده است.همچنین مدیران مرد ایرانی معمولاً سه نوع نگرش نسبت به زنان زیر مجموعه خود دارند که هر سه آنها مانع رشد و ارتقای زنان در حیطه کاری به سطوح بالاتر و ارتقای آنان میشود.باید خاطر نشان کرد اگر فرهنگ جامعه با زنان به شیوههای نابرابر رفتار نماید، یعنی در مقایسه با مردان آنان را با ویژگیهای ضعیف یا منفی توصیف کند یا اگر امکان دستیابی به فرصتها و منابع ارزشمند اجتماعی را به خاطر زن بودن برای آنها محدود سازد، در این صورت به تدریج این مؤلفههای جزیی از نهادهای ذهنی زنان میشود و به این ترتیب این ادراک منفی و ارزیابی ضعیف از توانمندیهای خود به شکلگیری ساختار روانی و شخصیتی آنان منجر میشود.بینش زنان اگرچه سعی دارد تا با راهحلهای تئوریک زمینه تسهیل اشتغال زنان را در جوامع فراهم آورد. به رغم افزایش سطح اشتغال زنان و به جهت وجود ناهنجاریهای سقف شیشهای ارتقای منزلت زنان میسر نشده است، چنانکه در صحنه اقتصاد سیاستهای اتخاذ شده مربوط به کارآفرینی زنان موجب جذب بیشتر زنان در مشاغل میانی گردیده و در حوزه تصمیمسازی اقتصادی حضور زنان کمرنگ است. در پایان باید خاطر نشان ساخت که تشویق زنان جهت ورود به عرصههای مشارکت سیاسی، نیازمند از بین بردن سقف شیشهای بوده که محدودیت آن به سادگی قابل میسر نخواهد بود. این نشان دهنده حضوری فعال در راستای ظهور خلاقیت و استعدادهای اقتصادی وسیاسی و فرهنگی و اجتماعی است. اما این ادعا که ورود زنان به مشاغل و بازار کار به بهبود وضعیت و اصلاح وضعیت اقتصادی آنها منتهی نمیشود، همچنین سهم زنان از اشتغال در بخش خدمات بیشتر از مردان میباشد. بعلاوه در بسیاری موارد زنان دارای درآمد کمتری از مردان هستند و همین مسئله موجب کاهش سهم مشارکت زنان در رویدادهای سیاسی بوده است
سوال ۳ : اقدامات و قوانینی که به نفع زنان و خانواده صورت میگیرد چه در مجلس و چه در دولت با موانع، کندی کار و چالش مواجه است که البته یکی از این چالشها مردانی هستند که حاضر به پذیرش اصلاحات جدید نیستند، از سوی دیگر چنین دیدگاههایی جامعه را برای پیمودن مسیر پیشرفت، کند و طولانی میکند و در نهایت تحقق مسئلهای که دغدغه امروز است به پنج سال بعد واگذار میشود؛ این روند موجب خواهد شد از جامعه جهانی و کشور خود عقب بمانیم.مطالبات زنان طی سالهای اخیر افزایش یافته است و زنان خواستار اصلاحاتی در حوزه قوانین شدهاند، اصلاحاتی که اگرچه هیچ تناقضی با قانون ندارد، اما دیدگاههای شخصی و سنتی و تفکرهایی که بر قانون غلبه میکند باعث شده قوانین مربوط به حوزه زنان اصلاح نشود. باید در نظر داشت که قوانین مربوط به حوزه زن و خانواده به دو دسته تقسیم میشود؛ دسته اول قوانینی هستند که متن آن در قانون آمده، موجود و مستند به قانون نوشته شده است و افراد موظف به اجرای آن هستند. اگر افرادی به اجرای قوانین مصوب نقدی دارند باید نمایندگان مجلس شورای اسلامی را با ارائه نقد و پیشنهاد اصلاحات خود مطلع کنند. بیشک نمایندگان تلاش میکنند تا خواسته منتقدان بررسی و در صورت تأیید اصلاح شود یا دولت تحت عنوان لایحه، نقد را بررسی و در کمیسیونهای تخصصی آن را اصلاح کند.دسته دوم مواردی است که مستند به قانون نیست و تنها نظرات شخصی افراد در آن اعمال میشود؛ به عبارتی وحدت رویهای در آن وجود ندارد و همین امر موجب میشود با مشکلاتی مواجه شویم . براساس اصل دهم قانون اساسی همه قوانین، مقررات و برنامهریزیهای مربوط به خانواده باید در جهت آسان کردن تشکیل آن، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد، این درحالیست که به نظر برخی دیدگاهها موجب میشود قوانین مربوط به حوزه زنان و خانواده در عمل مورد بیتوجهی قرار گیرد و در بسیاری از موارد خاک بخورد . باید توجه داشت که سیاست بیتوجهی به تصویب قوانین، بیبرنامگی در حوزه خانواده و عدم تامین اعتبار و امکانات لازم برای ارتقاء سطح خانوادهها را از چالشهای اصلی این روزهای حوزه زن و خانواده است . اگرچه در زمینه بهداشت و آموزش برای خانوادهها تسهیلات خوبی فراهم شده است، اما در زمینه تدوین قوانین اجتماعی، هنوز قوانینی که زیبنده جامعه امروز زنان و خانواده ایرانی باشد، نداریم؛ هرچند در زمینه حمایت از خانواده قوانینی نوشته شده و اصلاحاتی در آن اعمال شده است، اما این قوانین هم به طور کلی نتوانسته پاسخگوی مسائل کلان زنان باشد. انتظار بانوان ایرانی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی تسریع در رسیدگی و تصویب قوانین حوزه زن و خانواده از جمله : لایحه حمایت خانواده ، لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت ، حضور زنان در ورزشگاهها و …. میباشد
سوال ۴ : در بسیاری از موارد پرداختن به مطالبات بانوان تنها به دوره رقابتهای انتخاباتی و تقلیل آنها به ابزاری برای کسب آرای بیشتر تبدیل میشود. این گروه تأکید دارند که مجلس شورای اسلامی به عنوان یکی از مهمترین نهادهای نقشآفرین در حوزه زنان میتواند در مورد نقش زنان در اداره امور کشور وارد بحث شوند و انتظار عمومی این است که، نمایندگان زن بتوانند پرچمدار پیگیری حقوق زنان باشند.
اما تجربه نشان داده نه تنها در مجلس یازدهم بلکه در بسیاری از دورههای مجلس، وقتی نمایندگان زن پستها را تحویل میگیرند، در رفع مشکلات زنان اقدامی نمیکنند.
اما از آنجا که این پستها را از بستر سیاسیای گرفته شده در رأس جریانهای سیاسی مردها هستند، این گروه از نمایندگان موافق نظر مردان صحبت میکنند یعنی از سهم زنان پستها را میگیرند اما برای تأمین حقوق آنها فعالیتی نمیکنند. تاکنون در برنامهریزیهای کلان کشور شاهد بودهایم که توانمندسازی وضعیت زنان و خانواده و برنامه مرتبط به آن از اولویت این برنامهریزیها محسوب میشود. از جمله در برنامه ششم توسعه توجه ویژهای به این امر شده است. باید توجه داشت که دغدغه قانونگذاری در حوزه زنان باید مشارکتی باشد و از نگاه کارشناسی به موضوعات و مسائل بانوان توجه شود. در برنامههای توسعهای که بعضا در اجرا نیز موفق نبودند یکی از دلایلش این است که نگاه مشارکتی در تدوین آنان وجود ندارد. بعضا آرمانگرایانه نوشته میشود. همچنین مسأله زنان هنوز اولویت کشور نشده است و براساس آنچه که در قانون برنامه ششم توسعه آمده است، سهم زنان در اداره کشور باید به ۳۰ درصد برسد.مسئول بودن در حکومت اسلامی یعنی مسئولیت داشتن در قبال همه موضوعات، اما به نظر میرسد که در خانه ملت فضا به گونهای مدیریت میشود که بیاعتنائی در مورد مطالبات زنان محسوس است. وقتی در مجلس از ظرفیت زنان در ترکیب هیأت رئیسه مجلس و کمیسیونها استفاده نمیشود و یا کارمندان زن حتی نمیتوانند در آزمون دبیری کمیسیونها شرکت کنند چطور میتوان با سیاستهای ضد خانواده مقابله کرد در حالی که زن رکن اصلی آن است. هیأت هفت نفره متشکل از اعضای هیأت رئیسه مجلس بعد از بررسی درخواست زنان نماینده برای حضور در هیأت رئیسه کمیسیونها تأکید کردند که زن باید بچه داری کند و به امورات خانه رسیدگی کند. این گونه اظهارنظرها خلاف سیاستهای تشکیل، تحکیم و تعالی خانواده است که رهبری برآن تأکید فراوان داشتند چرا که باعث میشود زن احساس کند داشتن فرزند باعث دوری وی از اجتماع خواهد شد و در پی آن بنیان خانواده نیز تضعیف میشود.زمانی میتوانیم طرحهایی در جهت تحکیم بنیان خانواده و ارتقاء جایگاه زن را به تصویب برسانیم که نگاه سنتی مجلس نسبت به خانمها تغییر کند. یکی دیگر از مواردی که نشان دهنده بیاعتنایی مجلس به نیمی از وکالای خود است، مشخص نشدن سرانجام لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» است.این لایحه در معاونت امور زنان و خانواده دولت یازدهم با هدف جلوگیری از خشونت علیه زنان و حمایت قانونی هرچه بیشتر از زنان خشونت دیده آغاز شد، اما به نتیجه نرسیده است و نمایندگان مجلس همچنان در حال بررسی آن هستند و خبری از ارائه این لایحه به صحن علنی مجلس نیست. در نهایت تا کنون مجلس یازدهم کارنامهای در خور ارائه نداده و به نظر میرسد مسیر حوزه زنان همچنان به روال سابق است. مجلس با انبوهی از مطالبات انباشته شده، در حوزه زنان مواجه است اما تا کنون نشان داده که در نگاه قانونگذاری خود، جایی برای دغدغههایی همچون کودکهمسری، افزایش جمعیت به هر قیمتی ازجمله تولد کودکان معلول، حذف حداقل ضمانت اجرای حقوق مالی زنان در زندگی مشترک مانند مهریه و سکوت در برابر درخواست قانونیکردن حق طلاق زنان، ازدواج دختران رشیده بدون اذن پدر، حق اشتغال و خروج از کشور زنان و… وجود ندارد و همین شرایط پرابهامی را برای فعالان حوزه زنان ایجاد کرده است.
سوال ۵ : جهت افزایش مشارکت افراد در انتخابات به ویژه زنان باید برای حضور زنان ظرفیت سازی شود. به نوعی لازم است تا برای حضور زنان در انتخابات تبعیض مثبت در نظر گرفته شود.تا زمانی که ضرورت این مسأله در انتخابات ما دیده نشود و مسئولین دست به اصلاح آن نزنند شاهد کاهش مشارکت ها خواهیم بود لذا باید از دل جریانهای سیاسی فعال کشور این ظرفیتسازی به وجود بیاید. تجربه ۴۵ سال گذشته نشان داد این که ما بگوییم برای حضور زنان در انتخابات هیچ منع و تبعیضی وجود ندارد کافی نیست. برای تغییر این موضوع جریانهای سیاسی و احزاب سیاسی باید به سازوکاری بیاندیشند که بتوانند صورت مسأله را تغییر دهند. باید توجه کرد که، نگرشهای برابریطلبانه در میان نسلهای جوان و زنان جوان، به مانند سیلی سهمگین در راه است و سیاستگذاران در امر انتخابات و پارلمان به جای مقابله با حضور زنان در مجلس، به همراهی همدلانه و توانمندسازی آنان کمک کنند تا بتوان انرژی و توان و نیروی اجتماعی و تقاضای نیمی از جمعیت جامعه که زنان هستند و مطالبهگری بالایی دارند را در راستای رسیدن به تفسیری مشترک از حضور در امر انتخابات و میدانها و ساحتهای سیاسی رسید و دیگر از این دیدگاه که زنان را به مثابه لشکری برای رای دادن و حمایتگر از انتخابات پرشور، برای نشان دادن به جهانیان دست بردارند و به کنشی عاقلانه و هم سو با مطالبهگری زنان روی بیاورند.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
برچسب ها :انتخابات ، دکتر مهدیه ضیائیان ، زنان
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰