دکتر آلبرت بغزیان :
تناقضهای افزایش نرخ ارز
افزایش نرخ دلار در کانال ۵۳هزار تومانی و بالاتر همچنان ادامه دارد؛ رخدادی که پس از دورهای از ثبات نسبی در بازار ارز، نمایان شده و البته پرسشهای بسیاری را هم ایجاد کرده است. نوسان در بازار ارز کشور، رخداد تازهای نیست و از ابتدای انقلاب تا به امروز هزاران برابر افزایش پیدا کرده است.
افزایش نرخ دلار در کانال ۵۳هزار تومانی و بالاتر همچنان ادامه دارد؛ رخدادی که پس از دورهای از ثبات نسبی در بازار ارز، نمایان شده و البته پرسشهای بسیاری را هم ایجاد کرده است. نوسان در بازار ارز کشور، رخداد تازهای نیست و از ابتدای انقلاب تا به امروز هزاران برابر افزایش پیدا کرده است. نتیجه این نوسانات برای سوداگران، سود بیشتر و برای مردم عادی، فقر و فشار فزایندهتر است. گوشت به کیلویی ۸۰۰هزا تومان رسیده و قیمت سایر اقلام مصرفی هم رشد داشته است. اما باید دید چرا این اندازه نوسان و تکانه در اقتصاد ایران رخ میدهد؟ البته این افزایش قیمتها مختص بازار ارز نیست و بازارهایی چون بازار مسکن، بازار خودرو، طلا و…افزایشهایی به مراتب بیشتر از بازار ارز را تجربه کرده است. اما در اقتصاد ایران، نرخ ارز یک نرخ مرجع است و نوسان در بازار ارز باعث بروز نوسان در سایر بازارها میشود. کافی است نرخ ارز با افزاش مواجه شود تا قیمت مجموعه کالاها و خدمات در ایران رو به گرانی گذارد. شما یک کشور را پیدا کنید که دولت ناکارآمد داشته باشد، بانک مرکزی آن توجهی به حفظ ارزش پول ملی نکرده باشد، انتظارات تورمی در آن بالا باشد، از طریق ارز برای دولت درآمد ایجاد شده باشد، حوزه سیاست خارجیاش پر از ابهام و ماجراجویی باشد و… و ارزش پول ملیاش دچار نوسان نشود. از ابتدای انقلاب، رخدادهایی در عرصه عمومی کشورمان رخ داده است که همگی باعث تکانههای فزاینده در بازارهای کشور شده است.
به گزارش اقتصاددان به نقل از تعادل ، در وهله نخست، صادرات نفت ایران از حدود ۶میلیون بشکه به حدود ۳میلیون بشکه رسید و درآمدهای نفتی کاهش یافت. از سوی دیگر امریکا و برخی کشورهای غربی به دلیل رخدادهای سیاسی، داراییهای ارزی ایران را بلوکه کرده و اجازه برداشت به ایران ندادند. در ادامه خروج سرمایه به صورت گسترده شکل گرفت و بسیاری از ایرانیان و اتباع سایر کشورها، ارزهای خود را از ایران خارج کردند. جدای از این موارد، بانک مرکزی هم بازار ارز را رها کرد و بسیاری از افراد فرصتطلب از این فضا بهره برده و بازار ارز را با تکانه مواجه ساختند و قیمت دلار بالا و بالاتر رفت. به همین نسبت بازارهای دیگری چون مسکن، خودرو و… هم با رشد مواجه شدند. این روند تا سالهای پایانی جنگ ادامه داشت و هر زمان تکانهای در اتمسفر سیاسی و دیپلماسی رخ میداد، بازار ارز هم با تکانه مواجه میشد. تنها در دولت اصلاحات بود که ثبات نسبی قابل قبولی در بازار ارز کشور هویدا شد و اقتصاد ایران به دلیل تصمیمات درست، وضعیت مناسبی را پیدا کرد. این روند اما در دولتهای نهم و دهم دچار تغییر شد به گونهای که در ابتدای دهه ۹۰، نرخ ارز با جهش عجیبی مواجه شد و به محدوده بالای ۴هزار تومانی رسید. امضای برجام این روند را برای مدتی به تعویق انداخت تا اینکه باز هم با خروج ترامپ از برجام این روند ثبات متوقف شد. این چرخه تکراری که از ابتدای انقلاب تا به امروز با فراز و فرودهای فراوان ادامه داشته، یک واقعیت عریان را نمایان میکند و آن اینکه بازار ارز ایران و سایر بازارها، به دلیل مجموعهای از سوءمدیریتهای داخلی و مشکلات خارجی با نوسان همراه بودهاند. اما مساله اصلی آن است که نرخ ارز در ایران تنها بازار نوسانی نیست. بسیاری از بازارهای کشورمان از جمله بازار کالا و خدمات، مسکن و… با نوساناتی پیدرپی مواجه هستند.کافی است قیمتهای اقلام خوراکی و مواد غذایی، بررسی شود. یا نگاهی به رشد قیمت مسکن انداخته شود تا مشخص شود که بازار ارز بسیار کمتر از بسیاری از بازارهای کشورمان رشد داشته است. از همین امروز میتوان پیشبینی کرد که با افزایش قیمت ارز، دامنه وسیعی از کالاها و خدمات در ایران گران شوند. اما با کاهش نرخ ارز، هرگز قیمتها به وضعیت سابق بازنمیگردد. جالب اینجاست که افزایش نرخ ارز باعث خوشحالی گروهی از کسبه و صاحبان کسب و کار در ایران میشود. وقتی با کسبه صحبت میشود، میگویند، «خدا رو شکر نرخ ارز بالا رفته و بازار یک رونق نسبی پیدا کرده است!» این حیرتانگیزترین واکنشی است که افکار عمومی ایرانی نشان میدهند. در اذهان عمومی ایرانیان این فرضیه غلط رسوب کرده که مسیر رونق بازار کسب و کار از مسیر گرانی نرخ ارز میگذرد. همین امروز با برخی فعالان صنفی در مشاغل گوناگون صحبت میکردم، میگفتند، چقدر عالی، امروز یک ماشین فروختیم یا زمین و ملک و… فروختیم! این در حالی است که این وضعیت ارتباطی با رونق ندارد؛ افرادی که مسکن یا خودرو یا هر کالای دیگری را میخرند، برای ایجاد رونق نیست، بلکه برای سود بیشتر در آینده است. بازنده بزرگ این بازار مکاره اما مردمی هستند که برای تامین اقلام مصرفی مورد نیاز خود با گرفتاریهای بسیاری روبهرو هستند. مردمی که سفره آنها هر روز کوچکتر میشود و توصیه مسوولان به آنها این است که به جای گوشت، ماهی بخورند!
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
برچسب ها :اقتصاد ايران ، دکتر آلبرت بغزیان ، نرخ ارز
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰