تاریخ انتشار : یکشنبه 11 آبان 1399 - 23:02
کد خبر : 23800

تامین کسری بودجه به چه قیمت؟

تامین کسری بودجه به چه قیمت؟

گمان نکنید که حجم عظیم پولی که از بورس خارج شد و همچنان ادامه دارد، زیر بالشت ها در خانه ها نگهداری میشود یا دوباره در بانک ها سرمایه گذاری می شود! اصلا این طور است. از لحاظ علمی سرمایه جایی می رود که بالاترین نرخ بازدهی را کسب کند. این را اطاق فکر اقتصادی

گمان نکنید که حجم عظیم پولی که از بورس خارج شد و همچنان ادامه دارد، زیر بالشت ها در خانه ها نگهداری میشود یا دوباره در بانک ها سرمایه گذاری می شود!
اصلا این طور است.
از لحاظ علمی سرمایه جایی می رود که بالاترین نرخ بازدهی را کسب کند. این را اطاق فکر اقتصادی ریاست جمهوری هم می داند.
پس….
دولت ونزوئلا در اردیبهشت ماه ۹ تن طلا معادل حدوداً ۵۰۰ میلیون دلار را در ازای خدمات ایران برای بازسازی پالایشگاه‌های این کشور با هواپیما به ایران ارسال می کند. دولت هم با توجه به محدودیت های ناشی از تحریم، بازی پلیدی را با سرمایه های مردم به راه می اندازد. پس از آن که تمامی ارکان نظام، ملت را به سرمایه گذاری در بورس دعوت کرده و آن ها را در کسب کد بورسی از نیمه های شب به صف می کند؛ حال باید بازی دیگری را به راه اندازد. این بازی با ریزش دستوری بازار آغاز شد، موضوعی که دولت زیر بار آن نمی رود ولی نمی دانم چرا مرغ پخته نیز در قابلمه از این موضوع به خنده می افتد!

طلاهای ونزوئلایی باید به بالاترین قیمت به فروش می رفت. عده ای گمان می کنند که قانون عرضه و تقاضای علم اقتصاد در اقتصاد کنترلی ایران صادق است. اما این خیالی است کاملاً باطل!

تجربه نشان داده است که در اقتصاد ایران هر زمان عرضه دلار و طلا از طرف دولت زیاد شده است، قیمت آن هم افزایش پیدا کرده است. حالا هم باید خریداری برای ۹ تن طلا پیدا می شد تا دولت بتواند بخشی از کسری بودجه خود را پوشش دهد. آنهم به بالاترین قیمت!

به رشد قیمت طلا و دلار نگاه کنید:
سکه اول سال ۹۹، حدود ۶ میلیون تومان؛ در اواخر شهریور ۱۲ میلیون تومان و در اواخر مهرماه ۱۳ میلیون تومان!
دلار در پایان سال ۹۸، حدود ۱۵ هزار تومان؛ در شهریور ۹۹، حدود ۲۶ هزار تومان و در اوایل آبان ۲۹ هزار تومان

حالا باید تتمه باقیمانده کسری بودجه را چاره اندیشید!
ریزش بورس نه فقط مالیات هنگفتی از بورس را نصیب دولت کرد بلکه ریزش، موجب فرار سرمایه از بورس به بازارهای موازی طلا و دلار شد که ماحصل آن سکه شانزده میلیون تومانی و دلار سی دو هزار تومانی بود.
طلاها در بازار فروخته شدند و به اعتراف رئیس جمهور و رئیس کل بانک مرکزی روزانه میلیون ها دلار در بازار فروخته می شد تا سرانجام آقای نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه اعلام می کند: در سال جاری مشکل کسری بودجه نداریم.
خدا را شکر!
یعنی ۱۸۰ هزار میلیارد تومان به اشاره ای حل شد؟
آفرین به تیم اقتصادی ریاست جمهوری!
اما به چه قیمتی؟
ورشکسته کردن سهامداران خرد؟
کلفت کردن گردن حقوقی ها و سهامدارن عمده؟
از بین بردن اعتماد عمومی؟
خراب کردن بازار سرمایه؛ که قرار بود این بازار ابزار و پشتوانه ای برای جهش تولید باشد؟
آیا حرکت مخرب و زشت بازی با سرمایه مردم همچنان ادامه خواهد داشت و دولت عزم خود را جزم کرده است تا شاخص را به یک میلیون و صد کاهش دهد؟
باز هم به چه قیمتی؟

آیا انتظار دارید سهامداران خردی که تا الان بیش از نیمی از اصل سرمایه خود را از دست داده اند، با ضرر از بازار خارج شوند؟ تا دولت و حقوقی ها و گردن کلفت ها، گردنشان کلفت تر شود؟

باید به یاد داشته باشید هر روز که تابلوی معاملات را سرخ می بینید،
این همان خون سهامدارن خردی است که بر تابلو پاشیده می شود.

آیا با قیمت های دستوری بیشتر از این ها می خواهید
خون سهامداران خرد را بر تابلوی معاملات بریزید؟
بیچاره مردم….

سناریوی نهم: پیدا کردن سلطان بورس و محاکمه و باقی ماجرا…….
داستانی تکراری در اقتصاد ایران!!
داستان همچنان ادامه دارد؟…

 

 

ع

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....