تاریخ انتشار : شنبه 23 اردیبهشت 1402 - 9:24
کد خبر : 125320

بعنوان یک فعال سیاسی ورسانه ای نمیخواهم درنگاه اربابان قدرت که در سالهای کهولت هم قصددل کندن از کرسی ها ندارند شایسته باشم وبه این ناشایسته ای افتخارمیکنم

بعنوان یک فعال سیاسی ورسانه ای  نمیخواهم درنگاه اربابان قدرت که در سالهای کهولت هم قصددل کندن از کرسی ها ندارند شایسته باشم وبه این ناشایسته ای افتخارمیکنم

شایسته سالاری بسم الله الرحمن الرحیم لطفا مطالعه کنید قول میدهم ارزش وقت گرانقدرتان راداشته باشد بدون هیچ مقدمه ای به اصل موضوع میپردازم دردنیای خارج ایران به گزارش اقتصاد دان میر آرش تقوی فعال رسانه ای کهگیلویه در خصوص سیاست شایسته سالاری نوشت: دموکراسی حکومت اکثریت براقلیت است واین اکثریتهای غالب درقالب احزاب سازماندهی

شایسته سالاری

بسم الله الرحمن الرحیم

لطفا مطالعه کنید قول میدهم ارزش وقت گرانقدرتان راداشته باشد
بدون هیچ مقدمه ای به اصل موضوع میپردازم
دردنیای خارج ایران
به گزارش اقتصاد دان میر آرش تقوی فعال رسانه ای کهگیلویه در خصوص سیاست شایسته سالاری نوشت:
دموکراسی حکومت اکثریت براقلیت است واین اکثریتهای غالب درقالب احزاب سازماندهی میشوند، ناگفته پیداست مانیفست ویامرامنامه احزاب باید درچارچوب قانون اساسی تعریف بشود مثلا انگلستان قانون ساسی ندارد اما احزاب آزاد تااندازه زیادی خاندان سلطنت رامحدودکردندواین یک کارکردمفیدبرای احزاب آزادقانونی است
نتیجه میگیریم هرچه تعداد احزاب بیشترباشدسلایق متنوع تری ترغیب به شرکت درانتخابات خواهند شد وبه این ترتیب کرسی ها بین احزاب تقسیم شده وغالبا یک حزب اکثریت مطلق راکسب نمیکند وبیشتر دولتها ائتلافی تشکیل شده واکثریت غالب نمیتواند دیکتاتوری براه اندازد .این بزرگترین حسن واضح تعدداحزاب درجلوگیری از دیکتاتوری اکثریت وپایمال نشدن اقلیتهاست
درجوامع پیشرفته احزاب مختلف با اساسنامه ها ومرامنامه های مشخص اقدام به جذب افراد وفعالیت سیاسی میکنند

درانتخاباتها حزبها کاندیدامعرفی کرده وباتبلیغ مرام خود ومانور بر توانایی وپتانسیل های علمی وسوابق اجرای وهمچنین کارنامه وسوابق پاک کاندیدا ،براین تاکیدمیکنند که کاندیدای معرفی شده هم به مانیفست حزب معتقداست وهم توانایی تحقق فرازهاوآرمانهایی که در مرامنامه گنجانده اندرا دارد وبه این طریق رای مردم را جلب میکنندوامااز آنجا که ایران سرزمین عجایب است ما ازنعمت احزاب آزاد محرومیم واین نبوداحزاب باعث میشود افراد به نماد گفتمانهتی اجتماعی و تفکرهای سیاسی تبدیل بشوند!!!

به نظر نگارنده مخربترین نتیجه نبوداحزاب وفردمحوری درسپهرسیاسی کشور ذبح اصول شایسته سالاری درقدمگاه پیروز انتخابات است
از آنجا که حزبی درکارنیست که چهارچوبی تعیین کند ونیروی سیاسی تربیت کرده واصولی رامبنای شایستگی قراردهد پیروزانتخابات تعیین کننده میزان شایستگی افراد مطابق با نیازها واعتقادات ومنافع خود خواهد بود
اشکال کار وبهتربگویم بزرگترین اشکال کار دقیقا همینجاست که شرایط شایسته بودن مطابق بانیازهای روز شخصیت محوری وپیروز انتخابات متغیر وناپایداراست ودراکثریت موارد شایستگی به علم اخلاق وفن نیست بلکه به میزان سرسپردگی شخص به منافع اکثریت پیروز درانتخابات است
چندی پیش فیلمی از آیت الله رئیسی دیدم که فاش میگفت درانتخاب مدیران مجبوربه آزمون وخطاست چون ایشان کاندیدای یک حزب سازمانیافته نبودکه برای منصبهای مختلف نیروتربیت کرده باشد
فرمودند ما مستقل شرکت کردیم وپیروز شدیم دررده مدیران میانی شناخت کافی از افرادنداشتیم از کانالهای مختلف نیروهایی معرفی شد واین تعویض غیرمتعارف مدیران دراین دولت هم نتیجه ی همین خلا احزاب واجبار رئیس جمهورمنتخب به آزمون وخطاست
آسیب مهم دیگری که این فردمحوری ایجادمیکند رواج فرهنگ مخرب چاپلوسی درسطح جامعه است زیرا تازمانیکه شایستگی به رضایت فردی که درمسندقدرت است وابسته است عاشقان خدمت مجبورند هرروز مطابق باروحیات ونیازهاومنافع کانون قدرت رفتار کنند که این تعریف محترمانه ی ریاکاری وچاپلوسی است
دراین سیستمها دیگر معیارهای واقعی شایستگی فراموش میشوند وجلب نظر قدرمندان شایستگی محسوب می شود
درپایان دوست دارم اینطورجمع بندی کنم همه ی قدرتمندان شایسته سالاری میکنندچون کسانی را مسندومنصب میبخشندکه با ایدآل های شخصی آنها تطابق دارندیابه ریاآنگونه رفتارمیکنند
دراستان ک ب این رویه به شدیدترین شکل ممکن درحال اجراست
افراد نماد همه چیرهستندتاآنجاکه یک نفر میتواندباچینش کسانی که شایسته میپندارد درسیستم برگزاری انتخابات قریب به سی سال درقدرت بماندواین استیلای طولانی مدت چنان مردم رانسبت به غیرقابل جایگزینی ایشان شرطی کرده است که چندانتقادساده توسط یک هوادار باعث بایکوت وحتی تهدید اوشده وحکم برخیانت وارتداد او صادرمیشود
مردم آشکارا به گروههایی به اسم افرادقدرتمند تقسیم شده اند و این روند در رقابتهای انتخاباتی مجلس بشدت بیشرمانه ای اعمال میشود
مگر رقابت رسیاسی دراصل وجودی خود بحث برسر بهتر اداره کردن جامعه نیست ؟
مگر تفکیک قوا یکی از اصول اساسی واستقلال قوا یکی از آرمانهای انقلاب نیست ونبود؟
این فرهنگ غلط چندین عنوان شغل ایجادکرده است برای نمونه چنان بازار گرمی برای لیدرها وقلم فروشها ایجادکرده که کمترین انتقادی نعوذبالله معادل کفر محسوب شده وسیل اتهامات وتهدیدات رابسوی منتقد روان میکند تا آنجا که یادآوری وعده های انتخاباتی جرم محسوب میشود!!!!
بعنوان یک فعال سیاسی رسانه ای
باگردنی برافراشته وسینه ای گشتاده اعلام میکنم نمیخواهم درنظر اربابان قدرت که حتی در سالهای واپسین عمرهم دل کندن از کرسی ها برایشان غیرممکن است شایسته باشم وبه این ناشایستگی افتخارمیکنم

میرآرش تقوی

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....