اُسطُقُسٌّ فَوقَ اُسطُقُسّات!!
گفت: «حُقنه» یعنی چه؟ گفتم: معنای حُقنه در فرهنگ دهخدا امالهکردن،فروبردن مایعی از مخرج زیرین به معده است. در فرهنگهای معین و عمید نیز،به معنای داخلکردن دوای مایعی به وسیلۀ آلتی مخصوص از راه مقعد در رودهها برای روانکردن شکم بیمار آمدهاست. حالا چطور به یاد این کلمه افتادی؟ گفت: آقای رئیسی در مجلس فرمودند:
گفت: «حُقنه» یعنی چه؟
گفتم: معنای حُقنه در فرهنگ دهخدا امالهکردن،فروبردن مایعی از مخرج زیرین به معده است.
در فرهنگهای معین و عمید نیز،به معنای داخلکردن دوای مایعی به وسیلۀ آلتی مخصوص
از راه مقعد در رودهها برای روانکردن شکم بیمار آمدهاست.
حالا چطور به یاد این کلمه افتادی؟
گفت: آقای رئیسی در مجلس فرمودند:
«وزیر صمت نسبت به نهگفتن به کسانی که می خواهند روابط ناسالمی را به
ایشان حُقنه کنند،مصمّم بوده».
گفتم: ایشان احتمالاً لغتنامهای ویژه دارند،که معانی متفاوتی از واژهها و اصطلاحات
برداشت می کنند. مثلاً واژههایی چون « مگاواماتا» به جای« مگا وات» که حتی دستمایۀ
شوخی در صداوسیما شد.« لوکوموتیر»( به جای لوکوموتیو)،« شیخ طوطی»
( به جای شیخ البوطی یا شیخ بوطی) و« پرپکانی»( به جای پروپاگاندا)
از دیگر واژههای نوساز ایشان است.
گفت: پس ایشان نیز فیلسوف هستند!
گفتم: کاربرد اینگونه واژهها چه ربطی به فلسفه دارد؟
گفت:نقل است که میرداماد وقتی از این جهان رخت بربست و به سرای باقی شتافت،
شب اول قبر،نکیر و منکر به بالینش آمدند و پرسیدند:«مَن رَبُّک؟» خدای تو کیست؟
میرداماد در پاسخ گفت: «اُسطُقُسٌّ فَوقَ اُسطُقُسّات».
نکیر و منکر با تعجُّب به هم نگاه کردند و دوباره سوال را تکرار کردند.
میرداماد در پاسخ گفت: «اُسطُقُسّات دگر زو مُتقَن».
خلاصه این ماجرا دو سه بار تکرار شد و این دو فرشته دست از پا درازتر به درگاه
الهی رفتند و قصّه را باز گفتند. ناگهان از عرش ربوبی ندا آمد که:
این مرد را رها کنید. زنده هم که بود حرفهایی میزد که ما نمیفهمیدیم.
مرحوم نیما یوشیج این قصّه را به شعر درآورده که به خواندنش میارزد:
میرداماد، شنیدستم، من
که چو بگزید بن خاک وطن
بر سرش آمد و از وی پرسید
ملک قبر که: « مَن رَبُّک،مَن؟»
میر بگشاد دو چشم بینا
آمد از روی فضیلت به سخن:
اُسطُقُسّی ست – بدو داد جواب –
اُسطُقُسّات دگر زو مُتقَن
حیرت افزودش از این حرف،ملک
برد این واقعه پیش ذوالمن
که: زبان دگر این بنده ی تو
می دهد پاسخ ما در مدفن
آفریننده بخندید و بگفت :
« تو به این بندۀ من حرف نزن
او در آن عالم هم، زنده که بود،
حرفها زد که نفهمیدم من!
گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟
دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین گویه های مطهر
https://t.me/nedayemotahar
برچسب ها :حقنه، ، سیدعلیرضا شفیعی مطهر ، طنزسیاهنمایی ، لغت نامه، ، وزیر صمت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰