آسیبهای بودجه بدون مخارج
«چرا ورود کارشناسان به بررسی و کنکاش بودجه۱۴۰۳ مهم است؟» اهمیت پاسخ به این پرسش زمانی برجستهتر میشود که بدانیم، تمرکز برخی افراد و جریانات سوداگر و رانتخوار، معطوف به عدم شفافیت و فقدان اطلاعرسانی درست است. به عبارت روشنتر، در جایی که امکان بررسی، نقد، تبادل نظر و گفتوگو فراهم باشد، سوداگران و کلونیهای
«چرا ورود کارشناسان به بررسی و کنکاش بودجه۱۴۰۳ مهم است؟» اهمیت پاسخ به این پرسش زمانی برجستهتر میشود که بدانیم، تمرکز برخی افراد و جریانات سوداگر و رانتخوار، معطوف به عدم شفافیت و فقدان اطلاعرسانی درست است. به عبارت روشنتر، در جایی که امکان بررسی، نقد، تبادل نظر و گفتوگو فراهم باشد، سوداگران و کلونیهای فساد کمتر امکان فعالیت را خواهند داشت. در نقطه مقابل، هر اندازه که نظام تصمیمسازیها و سیاستگذاریهای کشور، کمتر در معرض ارزیابی، نقد و کنکاش عالمانه و کارشناسانه قرار داشته باشند، زمینه برای فساد و رانتخواری و پولشویی بیشتر فراهم میشود.
بر این اساس از دل گفتوگو با کارشناسان و اقتصاددانان و اساتید به دنبال تاباندن نور به ابعاد پنهان موضوعاتی است که حیات و ممات یکانیکان ایرانیان را تحت تاثیر قرار میدهد. بودجه یکی از این گزارههای سرنوشتساز است که میتواند سرنوشت بسیاری از ایرانیان را تحت تاثیر قرار دهد. پازوکی در این گفتوگو ضمن بازخوانی نارساییهای بودجهای در ایران، تلاش میکند راهکارهایی برای عبور از چالشها را نیز ارایه کند. به اعتقاد این اقتصاددان برای عبور از این مشکلات و نارساییهای اقتصادی و راهبردی، ایران نیازمند مسوولان و سیاستگذارانی است که با مشارکت بالای مردم روی کار آمده باشند. به زعم این تحلیلگر، وامدار بودن دولتها به کارتلهای اقتصادی و جریانات خاص و… باعث میشود تا پس از کسب کرسی مدیریت به جای پیگیری مطالبات مردم، خواستههای این گروهها و جریانات در اولویت آنان قرار بگیرد.
این روزها موضوع بودجه ۱۴۰۳ و نارساییهای آن بازخوردهای فراوانی بپا کرده است. شما چه روایتی از نارساییهای بودجه سال آینده دارید؟
به گزارش اقتصاددان به نقل از تعادل ، هنوز اطلاعات تحلیلگران درباره ابعاد و زوایای بودجه بسیار ناچیز است و دولت به جز ارایه برخی رویکردهای کلی مانند بحث مالیات ستانی، تعیین حقوق و دستمزدها، نظامات یارانهای و… هنوز تصویری شفاف از بودجه توسط دولت سیزدهم نداده است. بهطور کلی بودجه مهمترین سند مالی سالانه کشور و به معنای جداول هزینهها و درآمدهای دولت است. هر دو بخش درآمدها و منابع باید واقعی دیده شود و به صورت شفاف در اختیار مردم و تحلیلگران گذاشته شود. اما از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم، نوع خاصی از عدم شفافیت در خصوص بودجه مشاهده میشود.
رویکردهای مالیاتی در بودجه ۱۴۰۳ با نقدهای بسیاری مواجه شده است. به نظر شما افزایش مالیات بدون توسعه پایههای مالیاتی چه شرایطی را ایجاد میکند؟
شخصا بهشدت با افزایش نرخ مالیات مخالفم. افزایش نرخ مالیات، تشدید رکود و نهایتا کاهش تولید ملی و کاهش رشد اقتصادی را در پی دارد. اما با رشد گستره مالیاتی (توسعه پایههای مالیاتی) موافقم. در ایران هم فرارهای مالیاتی بالاست و هم معافیتهای مالیاتی بسیار زیاد است. با رشد گستره مالیاتی از یک طرف جلوی معافیت برخی نهادها، ارگانها و دستگاههای حاکمیتی گرفته میشود و هم زمینههای دریافت مالیات از سوداگران فراهم میشود. هر نهاد و ارگان و فردی که در این مملکت درآمدی کسب میکند باید مالیات بپردازد. از آستان قدس و حوزه علمیه گرفته تا پزشکان، دندانپزشکان، فعالان ساخت و ساز مسکن و حتی خبرنگاری که در روزنامه تعادل کار میکند. اگر از حدی که قانون تعیین کرده، حقوق بیشتری دارد باید مالیات پرداخت کند و اگر کمتر از خط فقر و مرز معافیت مالیاتی درآمد دارد باید به نهادهای حمایتی معرفی شود.اما شفافیت لازم در بودجههای ایران وجود ندارد تا این نارساییها شناسایی شوند.
کدام دسته و گروهها در ایران با افزایش شفافیت در اقتصاد و بودجه و… مخالفند؟
گروههای تندرو و افراطی در ایران اساسا با هر نوع شفافیتی مخالفت دارند. رابطه رادیکالها با شفافیت مثل جن و بسمالله است. به این دلیل است که تندروها از پیوستن به FATF و سایر کنوانسیونهای پولشویی و…نگران هستند. برای تندروها، تحریمهای اقتصادی نعمت است، هرچند برای همه ایرانیان مصیبت و خسارت باشد. امروز طبقه نوکیسهای در ایران شکل گرفته و به دلیل فقدان شفافیت پول روی پول گذاشته و ثروتمند شدهاند. این طبقه نوکیسه در مناطق شمالی تهران در منازل صدها میلیارد تومانی ساکن هستند. این طبقه در اثر رانتها و فرارهای مالیاتی یک چنین ثروتهایی به هم زدهاند. در همین پرونده فساد بیش از ۳میلیارد دلاری یک شرکت چای، ردپای این سوداگریها پیداست. ۱میلیارد دلار از این ۳میلیارد و ۳۷۰میلیون دلار، در بازار آزاد تبدیل به سود خالص شده است. دلار را ۲۸هزار و ۵۰۰ تومان گرفته و ۵۰هزار تومان به فروش رساندهاند. یعنی در هر دلار حدود ۲۲هزار تومان سود کردهاند. شما ۱میلیارد را ضرب در ۲۲هزار تومان بکنید تا متوجه شوید چه اعداد و ارقامی جابهجا شده است. این پول در حساب من و شما که نیامده، در حساب فرد دیگری رفته است. اگر ایران به FATF پیوسته بود، بلافاصله پس از واریز این پول، حساب فرد مورد نظر تحت نظارت قرار میگرفت و قفل میشد تا مشخص شود این پول از کجا آمده و باید صرف چه اموری شود. بنابراین فساد و رانت در کشور ما در حد لالیگا جریان دارد.
اما چگونه میتوان شفافیت را گسترش داد. زمینههای رشد شفافیت از کجا نشات میگیرد؟
زمانی میتوان شفافیت را گسترش داد که از فناوریهای اطلاعاتی و تجربههای جهانی استفاده کنیم. در امریکا که مظهر سرمایهداری جهانی است به شوخی گفته میشود: «از مرگ میتوان فرار کرد اما از مالیات نه.» یعنی سیستم به اندازهای کاراست که گریز مالیاتی از آن ممکن نیست. مثلا زمانی که فردی به پزشک مراجعه میکند، همه فرآیند به صورت شفاف ثبت میشود و هزینه مالیاتی آن محاسبه میشود. برخی افراد و جریانات به قصد تلاش دارند، ایران را از علم اقتصاد دور نگه دارند. من اسم این گروه را سوسیالیستهای تخیلی میگذارم. این جماعت با هر نوع تکنولوژی روز مخالفند و اجازه گسترش اینترنت، شبکههای اجتماعی و سایر فناوریهای آیتی را نمیدهند. طرح صیانت و مقابله با اینترنت و شبکههای اجتماعی و برنامهنویسی و استارتاپها از یک چنین تفکراتی سرریز میشود. چرا که این سوداگران به خوبی میدانند، افزایش فناوری، یعنی کاهش زمینههای فساد. ماجرای جالبی را برای مخاطبان شما بگویم، در شوروی سابق طبقه جدیدی که در حکومت کمونیستی، خانههای لاکچری داشت، اتومبیل شیک داشت، سودهای هنگفتی داشتند و… شکل گرفتند. این طبقه پس از سالیان، نیاز داشتند تا مرزهای شوروی باز شود تا بتوانند از پول خود بهره ببرند. همین طبقه بود که زمینه سقوط شوروی را فراهم کرد. در ایران هم یک طبقه نوکیسه به قدرت رسیده که در ادامه و طی سالهای بعد، بر علیه سیستم عمل میکند. فساد اخیر چای، نمادی از همه مفاسدی است که طی سالها و دهههای اخیر جریان داشته است. در زمان احمدینژاد وزیر رفاهی در این کشور بود که بعدها دادگاهی شد. این فرد ۳میلیارد تومان برای همسر خود به بهانه مشاوره واریز کرده بود! از این نمونهها در ساختارهای مالی و بودجهای کشور بسیار است. اینها طبقه نوکیسهای را شکل میدهند و در ادامه از ابزارهای مالی خود بر علیه خود سیستم استفاده میکنند.باید از این طبقه ترسید. بنابراین سیستم برای بقای خود هم که شده باید با این سوداگران و رانت خواران برخورد کند.
اما چگونه میتوان با این طبقه برخورد کرد؟
ایران بهشت دلالان و سوداگران است. این بهشت را باید از طریق برخوردهای کارشناسی، علمی و شفافیت مالیاتی به جهنم سوداگران، رانت خواران و کلاهبرداران بدل کرد. باید رویکردهای مولد مورد حمایت سیستم قرار گیرد. ایران قادر است، بودجه جاری خود را از طریق مالیاتها تامین کند و پول نفت را صرف بودجههای عمرانی، سرمایهگذاری بینالنسلی و زیر ساختی مانند فرودگاهها، راهها، بندرگاهها، پالایشگاهها، اتوبانها، راهآهن و… کند. با یک دولت ملی با مشارکت بالای مردم میتوان این پروژه را اجرایی کرد.
چرا مهم است که یک دولت ملی با مشارکت فزاینده عموم شهروندان سکان هدایت کشور را به دست گرفته و پروژه توسعه را عملیاتی کند؟
زمانی که دولتها به جای مردم به گروهها، احزاب، صاحبان قدرت، کارتلهای اقتصادی و… وامدار باشند، پیگیر مطالبات و خواستههای آنان خواهد بود. اما دولتی که با رای اکثریت ایرانیان روی کار بیاید، مطالبات مردم را دنبال میکند. در همین فساد ۳میلیارد دلاری اخیر مشخص نیست این شرکت به کدام بخشها و جریانات وصل بوده است. نمیشود فرد و گروهی بالای ۳میلیارد دلار ارز ترجیحی بگیرد و هیچکس از او پرسوجویی نکند. باید از سازمان بازرسی تشکر کنیم که این تخلف را افشا کرد. عجیب اینجاست که برخی گروههای اصولگرا و روزنامههای تندرو، اعلام میکند سررشته این تخلف به دولت قبل ربط داشته است! ۲سال و نیم است دولت سیزدهم و ۴سال است مجلس یازدهم روی کار است، چرا به این تخلف آشکار رسیدگی نشده است؟! این نوع برخوردهای جناحی بیشتر باعث نگرانی میشود.حتی در مواجهه با تخلفات هم رویکردهای جناحی و سیاسی اولویت دارد.
اگر موافقید به بحث بودجه بازگردیم.
حرف کلی این است که مفهومی به نام معافیت مالیاتی باید در فرهنگ اقتصادی ایران حذف شود. حتی اگر دولت در یک منطقه محروم هم قصد دارد سرمایهگذاری را تشویق کند نباید معافیت مالیاتی دهد بلکه باید بگوید، نرخ مالیات در فلان استان صفر میشود.هر نوع معافیتی باعث میشود تا گروهی سوداگر به نام فعالیتهای عامالمنفعه پولشویی و کلاهبرداری کنند. بحث مهم بعدی مخارج دولت است. امروز ۱۳آذر است که من با شما صحبت میکنم، هنوز مخارج دولت برای ۱۴۰۳ مشخص نیست. عدم شفافیت در مخارج دولت باعث فساد، کسری بودجه و… میشود. لایحه ۱۴۰۰، ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ را بررسی کنید، لایحه ارایه شده توسط دولت چقدر بوده، مجلس چقدر به سقف آن افزوده است. در برخی موارد این افزایش حتی به ۲برابر هم رسیده است. در برخی نهادها مانند صدا و سیما در سال ۱۴۰۲، بودجه حدود ۳۵ تا ۴۰درصد افزایش پیدا کرده است. در حالی که حقوق کارکنان دولت ۲۰درصد بالا رفته است. یکی از اشکالات دولت سیزدهم آن است که طی ۲سال گذشته بودجه بسیاری از نهادها که باید کاهش مییافته بالا رفته است. صدا و سیما سالانه هزاران میلیارد تومان از طریق تبلیغات و… درآمد دارد، چرا باید از بودجه عمومی هم بودجههای هنگفت به این نهاد داده شود. این در حالی است که مخاطبان صدا و سیما مدام در حال کاهش است. چرا صدا و سیما باید روزنامه داشته باشد؟ چرا این همه خبرگزاری توسط نهادهای حاکمیتی اداره میشود؟ دولت نهایتا باید یک خبرگزاری داشته باشد، اما ایسنا، شبستان، خانه ملت، تسنیم، فارس، برنا، مهر، روزنامه ایران، ایپنا، ایکنا و… در حال ارتزاق از بودجه عمومی هستند. این همه نشان میدهد دولت حاضر نیست مخارج خود را کاهش داده و بهرهوری را بالا ببرد. کسری بودجه یعنی افزایش حجم نقدینگی، افزایش حجم نقدینگی یعنی رشد تورم، رشد تورم یعنی کاهش قدرت خرید تودههای مردم. مهمترین عامل تورم هم در اقتصاد ایران نقدینگی است که دولت مدام در حال ازدیاد آن است.
یعنی مسوولان و متولیان متوجه این چرخه فرسودگی در اقتصاد ایران نیستند که از دل بودجه ایجاد میشود؟
من نقاد آقای میرکاظمی بودم، اما امروز معتقدم مسعود میرکاظمی بسیار بهتر از داوود منظور است. من سراغ ندارم در سالهای پس از انقلاب یک چنین ضعفی در سازمان برنامه و بودجه وجود داشته باشد. بسیاری از افراد به این دلیل که عضو دانشگاه امام صادق نبودهاند، برکنار شدهاند و جای آنها را افراد غیرمتخصص گرفته است. هر مدیری که روی کار میآید، مدیران قبلی را برکنار کرده و نزدیکان خود را به کار میگمارد.این فرآیند باعث میشود دانش و تجربه در ساختارهای ایران رسوب نکنند.
چرا دولت ریز بودجه را منتشر نکرده است. در برخی محافل صحبتهایی درباره دو شقه شدن بودجه، مطرح شده است. یعنی دولت قصد دارد بودجه ۱۴۰۳ را در ۲ بخش ارایه کند.
عدم انتشار مخارج بودجه میتواند فسادزا باشد. یکی از دلایل افزایش فساد در بودجهها، عدم انتشار جزییات است. باید مشخص شود پول قرار است صرف چه اموری شود. مثلا اگر بودجهای، قرار است صرف خرید خودکار در ادارهای شود نباید برای موضوع دیگری از آن استفاده شود. اما در شرایط فعلی بودجهها سیال شدهاند و برای امور مختلف به کار میروند. این محدودیتها در بودجههای ایران برداشته شده و همزمان فساد هم بیشتر شده است. وقتی مردم ایران در تامین اقلام اساسی خود مشکل دارند. در آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، حمل و نقل و… مشکل دارند، کدام عقل سلیمی رای میدهد که بودجهها صرف خبرگزاریهای حاکمیتی و صدا و سیما و… شود؟ یا بیش از ۳میلیارد دلار ارز برای واردات چای تخصیص داده شود. این موارد باید در بودجه حل شود و شفافیت بالا رود تا بتوان جلوی مفاسد و کژکارکردیها را گرفت.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع
برچسب ها :اقتصاد ایران ، دولت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰