تاریخ انتشار : پنجشنبه 26 خرداد 1401 - 19:46
کد خبر : 91292

✅ نسخه نجات بخش برای دولت سیزدهم؛ تغییر نگرش حاکمیت به بخش کشاورزی و امنیت غذایی

✅ نسخه نجات بخش برای دولت سیزدهم؛  تغییر نگرش حاکمیت به بخش کشاورزی و امنیت غذایی

✍ سیّد یعقوب موسوی دکترای تخصصی زراعت (فیزیولوژیست گیاهان زراعی و متخصص بیوانرژی) پیشگفتار: بدون شک اداره همه حکومت ها در ادوار تاریخی از زمان ابوالبشر؛ آدم، و از جوامع ابتدائی توسعه نیافته که در واقع حتی شکل حکومت را هم نداشته است تا بزرگترین تمدن های بشری و توسعه یافته ترین جوامع مدرن امروز

✍ سیّد یعقوب موسوی

دکترای تخصصی زراعت (فیزیولوژیست گیاهان زراعی و متخصص بیوانرژی)

پیشگفتار:

بدون شک اداره همه حکومت ها در ادوار تاریخی از زمان ابوالبشر؛ آدم، و از جوامع ابتدائی توسعه نیافته که در واقع حتی شکل حکومت را هم نداشته است تا بزرگترین تمدن های بشری و توسعه یافته ترین جوامع مدرن امروز یک نقطه مشترک داشته اند:

“امنیت غذایی”

بررسیِ سرانجامِ ارتباطِ شرایطِ خاصِ پیش آمده ی جنگی در این طرف جهان، با تأثیرات خود بر قیمت جهانی روغن نباتی و گندم در آن طرف جهان و کل دنیا پیچیده نبوده و آثار سینرژیستی خود را به همراه نقش تغییرات و نوسانات کلیماتولوژیکی دنیا بر هم افزایی بی سابقه قیمت محصولات کشاورزی و فرآورده های غذایی گذاشته و فشار مضاعف اقتصادی به جمعیت های بشری و بازارهای جهانی تحمیل نمود.
این بازخورد و برهمکنش تأثیرات آن را در ایران به ویژه در مبحث گندم و روغن خوراکی و مخصوصاً روغن بیشتر نشان داد که علت اصلی آن وابستگی کشور به واردات انواع روغن های گیاهی از منابع مختلفی چون کلزا، آفتابگردان سویا و ختی پالم و نظائر آن بوده و هست.

سیاست های فردی در وزارت جهاد کشاورزی

در ادوار گذشته دولت ها و خاصه وزرای با سلایق مختلف در وزارت امروزی جهاد کشاورزی و وزارت دیروز کشاورزی که وظیفه برنامه ریزی تامین خوراک اولیه دانه های روغنی برای کارخانه های روغنکشی و تصفیه روغن را بر عهده داشته ودارند؛ بنا به دیدگاه های شخصی خود و مشاوران پیرامونی شان در راستای کاهش این وابستگی برنامه هایی اجرا نمودند که میزان تأثیر آن در دولت ها و حتی دوره خود وزرا کاملاً تفاوت معنی داری را نشان می دهد که موضوع این کتیبه نیست، فقط ذکر این نکته ضروری است که وزیری که با شهامت و پشتکار در این عرصه کوشیده است، مزد زحمات خود را بازپس گرفته است و میزان خودکفایی روغن کشور در دامنه ۴ تا ۱۸ درصد در نوسان بوده است.

سابقه:

در این اثنا هم چنانچه به تاریخ کشاورزی کشور رجوع کنیم برخی از دانه های روغنی بومی نواحی مختلف ایران بوده که متاسفانه به دلیل بی توجهی کم کم از رونق افتاده اند.
اگر از دوره قاجار به این طرف با دقت به تاریخ کشاورزی بنگریم، می بینیم که کم کم سلیقه تولید و مصرف از روغن های با منشأ دامی به تولیدات گیاهی سوق پیدا کرده است و روزگاری کشور فقط با مصرف همان تولیدات دامی کاملاً به واردات روغن بی نیاز بوده است و اصطلاح غلط عامه اطلاق روغن کرمانشاهی نیز از این روی مردود است که تولید روغن عشایر محدود به بخش خاص جغرافیایی از سرزمین محدود نشده و مرغوبیت آن نیز در سراسر ایران کمابیش یکسان بوده است و در قدیم استفاده از روغن نباتی یا در اصطلاح عام روغن علفی را نوعی بی حرمتی و عدم کرامت به مهمان می دانسته اند و به همین سبب در برخی از مناطق ایران به روغن تهیه شده از منابع دامی روغن خوش یا خَش می گفتند که هم مزیت برتری و هم بوی خوشایند آن را می رسانید.
با رونق زراعت و تکنولوژی های تولید دانه های روغنی کم کم حضور روغن نباتی در سبد خانوار پررنگ تر و در سبد غذایی رفته رفته جای روغن حیوانی (دامی) را گرفت چه آنکه به لحاظ اقتصادی نیز بسیار ارزان تر بوده است.

پیشرفت صنعت و تکنولوژی:

در کنار اصلاح نباتات، پیشرفت های صنایع غذایی و ایجاد امکان حداکثر استخراج و استحصال روغن از دانه های روغنی و تأمین کنجاله های مغذی برای پرورش دام و طیور این صنایع برای سرمایه گذاری بسیار جذاب شده و انواع کارخانه های روغن نباتی در مناطق مختلف ایران در دهه ۴۰ و ۵۰ چونان قارچ از زمین روییدند.

وابستگی:

متأسفانه علی رغم همه زحمات زیادی که در ۷۰ سال گذشته در دنیا و در کشور ما خاصه در خوزستان و فارس انجام شد و آثار آن نیز موجود است لیکن در بین محصولات کشاورزی فعلا بیشترین وابستگی در این بخش است که نیاز به یک استراتژی دقیق و برنامه ریزی منسجم دارد.
منابع گیاهی تأمین کننده روغن نباتی بسیار متعدد بوده و بنا به شرایط اقلیمی در نواحی مخلف جهان و حتی مناطق مختلف یک کشور و حتی در فصول مختلف سال با یکدیگر کاملاً متفاوت هستند و این مطلب یک مزیت بسیار بزرگ برای بهره گیری از مناطق و فصول سال و امکان استحصال چند محصول در سال و افزایش عملکرد و تولید است.

گندم:
محصول بعدی که بیشترین اهمیت را در سبد غذایی خانوار ایرانی دارد، گندم است. گندم و نان آن چنان اهمیتی در فرهنگ مشرق زمین و خاصه ایران باستان و ایران امروز داشته و دارد که حالت تقدس یافته و نان کرامت و حرمت دارد و به عنوان مثال به آن سوگند یاد می شود:
به این برکت قسم؛
به نان و نمکی که با هم خوردیم قسم؛
و رهگذران با دیدن تکه نانی بر زمین خم شده و آن را بوسیده به گوشه ای مرتفع که در راه نباشد می گذارند و پرت کردن و دور ریختن نان را کراهت دارند و در قدیم حتی نان را با کارد نمی بریدند و آن را ناشگون می دانستند و یا ارزش تهیه نان به آنجا می رسید که هنوز هم سرپرست خانواده را نان آور خانه می نامند و یا اخراج کردن شاغل را از محل کار نان بُری دانسته و یا عبارت نانش را آجر کرد می پندارند گویی که آن نان حیات و آن آجر ممات داشته است.
تهیه نان گندم یک سال و عبارت خرمن گندم را به انبار پارسال زدن و از گندم پارسال به گندم امسال رسانیدن توشه و آذوقه یک خانوار روستایی نوعی مفاخره و اعتبار به شمار می رفته و سایرین بخشی از آذوقه را از نان جو و یا حتی بلوط ( در مناطق زاگرس نشین) تأمین می نموده اند و عبارت:
اگر نخورده ایم نان گندم
دیده ایم دست مردم

دقیقاً سندی بر همین مدعاست.

ظهور چاودار و تریتیکاله

کم کم بشر سراغ سایر گیاهان هم رفت یکی از آن ها که چاودار بود و برای غذای خود و خوراک دام از این غله نیز بهره گرفت و سپس دست به یک ابتکار جالب زد و یک گیاه هیبریدی جدیدی به نام تریتیکاله ساخت. این گیاه حاصل تلاقی گندم به عنوان والد مادری و دانه‌های گرده از چاودار به عنوان والد پدری پای به عرصه ی وجود نهاد. چنانچه در این هیبریداسیون میان گندم و چاودار از گندم تتراپلوئید استفاده شود تریتیکاله حاصل هگزاپلوئید خواهد بود و اگر گندم هگزاپلوئید باشد تریتیکاله حاصل اکتاپلوئید می شود که البته به دلیل ناسازگارهای میان ژنوتیپ گندم که گیاهی خودگشن و ژنوتیپ چاودار که گیاهی است دگرگشن به وجود آمده؛ از عملکرد پائین تری برخوردار می شود.
این گیاه جدید دست ساخت بشر دوپا ویژگی های مفید گندم و چاودار را داشته و به این دلیل تلاقی صورت گرفته است.
این گیاه بیشتر شبیه گندم است دلیلش هم واضح است که گندم والد مادری است و البته خواص مقاومت به خشکی و سرسختی چاودار را هم دارد مم می تواتد در خوراک انسان و هم در خوراک دام واقع شود به دلیل مقاومتش به شرایط سخت جایی که امکان کشت گندم نباشد می توان تریتیکاله کاشت و در مقایسه با جو هم عملکردش می تواتد تا دو برابر جو باشد.در دیمزارهایی که گندم با تنش های خشکی و گرمای آخر فصل مواجه می شود بر گندم دیم ارجح و افضل است و مزیت نسبی دارد.

علوفه و خوراک دام و طیور:
در امنیت غذایی خواه ناخواه گوشت ولبنیات نقش بسیار مهمی داشته و به اصطلاح قاتق نان اهستند اما تولید انواع فرآورده های دامی و طیور و شیلات آبزیان و زنبورعسل و کرم ابریشم به طور مستقیم به خوراک آن ها از حیث کمیّت و کیفیّت کاملاً وابسته است.
هر زمان و هر کشوری که توانست خوراک خوب و ارزان تهیه کند با حجم و تناژ عظیمی از محصولات و فرآوده های دامی و طیور مانند گوشت، پوست، پشم، شیر، ماست، کره، روغن، سرشیر و خامه، دوغ، کشک، قره قروت، عسل، ابریشم، مرغ، تخم مرغ، ماهی، میگو، و…. مواجه خواهد شد در برخی از کشورها مانند استرالیا، نیوزیلند، استرالیا، انگلستان و…. میزان بارندگی بالا بوده و مراتع نقش مهمی در تإمین علوفه دارند لیکن تولید گیاهان غنی از پروتئین مانند یونجه و شبدر در تغذیه بسیار مهم هستند در کنار مرتعداری زراعت علوفه، سیستم های تبدیل و غنی سازی از جمله سیلوهای پیشرفته نیز نقش ارزنده ای در افزایش کیفیت علوفه دارد و اثر خود را در میزان و کیفیت تولیدات و فرآورده های نهایی هویدا خواهد ساخت.

مشکل چیست و کجاست؟!!

همه ایرانیان بدون استثناء از پیرزن های محله که بعدازظهرها دم در جلسه می گیرند تا محافل بحث داغ کلاب هاوس تا کرسی های دانشگاه ها و نطق های آتشین و البته بی خاصیت و گرد و خاک کن بهارستان تا جلسات هیات دولت و تزهای آدم های باد به غبغب انداز که نمی دانند اقتصاد را با ق یا غ و با ت یا ط و با س یا ص می نویسند و البته قشر اقتصاددانان غیر از اون دانشگاه خاص که واقعاً اقتصاد را می فهمند و درس خوانده اند و همچنین متخصصان رشته های تولیدی در همه زمینه های اقتصادی مشکل کشور را اقتصاد دانسته و تورم را حیاتی ترین معضل دولت می دانند امّا همین تورم الان فشار سبد خانوار را به دو سمت غذا و مسکن آورده و مطمناً عمده تیر پیکان هزینه خانوار در این شرایط به سمت این دو بخش مخصوصاً تهیه خوراک و مایحتاج غذایی روانه و شلیک می شود.

امّا نسخه چیست؟!

نسخه در ارتقای بخش کشاورزی و برقراری امنیّت غذایی است.

اما یک سوال بسیار مهم:

چگونه کشاورزی می تواتد نرخ تورم را کاهش دهد؟!!

خب جواب سوال ساده است:

قیمت تمام شده محصول کاهش یابد.

از چه طریقی؟!!
از دو راه:

۱-کاهش هزینه تولید از طریق کمک دولت در تأمین نهاده های پایه

۲-بالا بردن میزان عملکرد محصولات و فرآورده ها و کاهش ضایعات با تحقیقات و آموزش و ترویج و تکنولوژی و دانش بنیان کردن کشاورزی

امّا این دو در شرایط حاضر کشور ما امکان پذیر است؟!!

قطعاً بله

آیا الان اعمال می شود؟!

قاطعانه باید گفت خیر

چرا؟!!

آیا دولت دوست ندارد این کار را عملی کند؟!!

خیر

خیلی هم تمایل دارد
پس مشکل کجاست؟!!

مشکل ما خارج از حیطه وزارت جهاد کشاورزی است.

من تصورم این است که اهنوز تصمیم گیرندگان و برنامه نویسان و برنامه ریزان مشکل گرسنگی و قحطی را دریافت نکرده اند الان قدرت گندم و روغن از تاچر و مرکل و کوفی عنان و بوش پدر و پسر و ریکان و کارتر و پوتین و گورباچف و هیتلر و صدام و قذافی و هلموت کهل و ملکه ۵۰۰ ساله!!! انگلیس و ترامپ و نتانیانهو و بایدن و موشک های قاره پیما و کلاهک های هسته ای بیشتر است اما چه خاکی بر سر بریزیم که نه دولت و دولت های قبلی، نه این دولت و نه دولت های بعدی و بعدی ترش هم این را هرگز آن چنان که باید باشد درک نکرده و نخواهند کرد.

الزامات و فوریت های کشور:

۱- حفظ فوری و بدون فوت وقت استقلال علمی و اجرایی وزارتخانه مادر تولیدی یعنی جهاد کشاورزی واعطای تمام اختیارات وزارتخانه به شخص وزیر در چارچوب شرح وظایف ایشان و امکان تصمیم گیری قاطع و بدون دخالت در کار وی

۲- حذف تمام افراد سیاسی مطلق در بدنه تصمیم گیری های غیرفنی و غیرمرتبط با بخش تولید کشاورزی

۳- اولویت بخشیدن به تامین مایحتاج عمومی غذای مردم بدون فوت وقت

۴- اصلاح بودجه کشور و ترمیم بودجه بخش کشاورزی با اولویت محصولات استراتژیک

۵-اختصاص منابع ارزان قیمت به تولید روغن و مرغ و گندم و گوشت قرمز از محل صندوق توسعه ملی با ساز و کار قانونی خود
۶- ترمیم ساختار اداری وزارت جهاد کشاورزی با احیای معاونت نظام های بهره برداری در مسیر افزایش بهره وری از منابع به ویژه آب و تولید و خودکفایی محصولات اساسی
۷- استفاده از ظرفیت بازار سرمایه و تالار بورس و مخصوصاً فرابورس و همچنین بورس کالا و انرژی برای امکان سرمابه پذیری از یک طرف و خرید نهاده ها و فروش محصولات از طریق تابلوی بورس
۸- کرامت متخصصان بخش کشاورزی به عنوان ثروت ها و دارایی کشور و کتابخانه و گنجینه وزارت و پرهیز از برخوردهای سیاسی و حذف آنان
۹- پرهیز از خام گزینی در انتخاب مدیران برای امور بسیار پیچیده و سخت و حذف پدیده “عبدالملکیسم” در نظام اداری کشور
۱۰- تدوین برنامه خودکفایی و یا کاهش وابستگی به شرح ذیل:
الف- خودکفایی گندم
ب- خودکفایی علوفه
ج- خودکفایی گوشت قرمز و مرغ و تخم مرغ
د- کاهش وابستگی به واردات روغن، برنج و شکر
۱۱- برنامه کاهش ضایعات تولید و مصرف در بخش کشاورزی و غذا و صنعت
۱۲- بررسی تکنولوژی های نوین در کشاورزی نظیر کشاورزی عمودی در ایران
۱۳- توجه به زراعت و باغبانی دیم
۱۴- اقتصادی کردن تولید
۱۵- توسعه روستایی بر اساس قابلیت های محیطی و ظرفیت های فرهنگی- اجتماعی
۱۶- محرومیت زدایی با اولویت مناطق مرزی و خیلی محروم کشور
۱۷- ورود کشاورزی به بورس
۱۸- رونق بازرگانی و تجارت کشاورزی
۱۹- رونق صنعت اکوتوریسم با لحاظ طبیعت گردی و تقویت محیط زیست
۲۰- توجه به صنایع تبدیلی کشاوزی، صنایع دستی و صنایع روستایی
۲۱-توسعه مکانیزاسیون کشاورزی

روش کار:
۱- تغییر چارت وزارت جهاد کشاورزی با هدفگذاری امنیت غذایی و تولید محوری در کنار توزیع محوری بدون صدمه به بخش زیربنایی تولید و حتی تقویت آن برای کمک به توزیع بهتر و تنظیم بازار
۲- اعطا و انتقال تمام اختیارات، تجهیزات، امکانات، بودجه و نیروی انسانی تشکیلات وزارت بازرگانی سابق در بخش کشاورزی (که در زمان ادغام در وزارت صمت متنمرکز بوده است)، به وزارت جهاد کشاورزی در راستای تحقق هر چه بهتر قانون تمرکز وظایف و اختیارات مربوط به بخش کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی برای انجام دقیق وظایف و مأموریت های جدید محوله و دست و پاگیر و خسته کننده علاوه بر حفظ مأموریت ذاتی قبلی خود یعنی پشتیبانی، حمایت، تدارک امکانات لازم و نظارت بر تولید در واحدهای تولیدی شامل مزرعه، باغ، واحد پرورش دام و طیور و آبزیان، نوغانداری و زنبورعسل و صنایع غذایی و ماشینها و ادوات کشاورزی و تولید نهاده های بخش کشاورزی به منظور ممانعت از خستگی مفرط و فرسودگی و کاهش شدید توان مدیران و کارشناسان از بالاترین رده ستادی یعنی وزیر تا آخرین کارشناس صف در دورترین مراکز دهستان ها
۳-سخت گیری در انتخاب مدیران و حذف مدیران غیرتخصصی با رشته های کشاورزی در همه سطوح صف و ستاد و ممنوعیت به کارگیری کارکنان و انتصاب مدیران در رشته های غیرمرتبط که عملاً با اجرای این بند توصیه مقام معظم رهبری نیز در عدم دخالت نیروهای سباسی بیرون از بده وزارت تخصصی جهاد کشاورزی در عزل و نصب مدیران صورت تحقق می پذیرد.

۴- خاتمه مأموریت و بازگرداندن کارکنان مأمور غیرتخصصی به مبدأ خدمت خود
۵-همراستا کردن موسسات تابعه با سیاست های کلی وزارت
۶-ترمیم حقوق و مزایا و انگیزه های کارکنان به صورت عام و کارکنان مراکز دهستان به صورت خاص
۷- تأمین امکانات لازم در مراکز دهستان ها
۸- تغییرات اساسی و ساختاری در نظام پیر و ناکارآمد تحقیقات آموزش و ترویج از مقاله محوری به تحقیقات و آموزش های کاربردی بر اساس اعلام نیاز صف
۹- تهیه بانک اطلاعاتی از نیروی انسانی متخصص وزارت و ساماندهی آنان.
۱۰- قیمت گذاری صحیح و واقعی محصولات در مرحله اول و پس از چند سال فقط تعیین نرخ حمایتی کف برای خرید تضمینی و اجازه به بازار برای تنظیم خود بر اساس نظام عرضه و تقاضا

۱۱- ترویج تولید محصولات ارگانیک و سالم
۱۲- برقراری ارتباط با مراجع علمی بین المللی برای تهیه ژرم پلاسم گیاهی و جانوری و تکنولوژی های نوین

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اقصاددان رسانه با مجوز برخط اخبار اقتصاد - فناوری - کسب و کار - اجتماعی و ....